بازیهای تیم ملی ایران در فیفادی به پایان رسید و بعد از بازی شب گذشته برابر سوریه، از امروز ملیپوشان به تیمهای باشگاهیشان برمیگردند تا مهیای حضور در لیگهای مربوطه شوند. البته که سهم لیگ ایران در بین ۲۷ بازیکنی که اخیرا به اردو دعوت شدهاند، ناچیز است و به اندازه انگشتان دو دست نمیرسد، ولی بههرروی، آنهایی که رفتهاند، امروز از اردن به ایران برمیگردند تا از فردا درگیر رقابتهای هفته پنجم لیگ برتر شوند.
در بین تیمهای ایرانی فقط دو تیم پرسپولیس و سپاهان سه نماینده داشتهاند و بقیه یعنی استقلال و فولاد هم فقط یک ملیپوش در اردوی اخیر داشتهاند. این بدان معنی است که فقط یکچهارم تیمهای لیگ برتر در تیم ملی سهمیه داشتهاند که مشخصا فقط دو تیم پرسپولیس و سپاهان است که شاید از نبودن ملیپوشان برای بازی هفته پنجم لطمه بخورند. حالا با نگاهی به بازیکنان دعوتشده به اردوی تیم ملی از لیگ برتر، مشخص میشود که این تعداد رفتهرفته آب میرود و احتمالا در یکی، دو سال آینده، این تعداد شاید کمتر هم شود!
در اردوی اخیر، از بین ۲۷ بازیکن دعوتشده، وحید امیری، میلاد سرلک و مهدی ترابی از پرسپولیس، امید نورافکن، سروش رفیعی و یاسین سلمانی از سپاهان، سیاوش یزدانی از استقلال و صالح حردانی از فولاد به تیم ملی دعوت شدهاند. بدون درنظرگرفتن بازی شب گذشته با سوریه، از این تعدادی که به اردوی اخیر تیم ملی رفتهاند فقط وحید امیری در ترکیب اصلی به میدان رفته و بقیه یا روی نیمکت نشسته یا روی سکو فرستاده شدهاند. از آنجا که برای هر بازی فقط ۲۳ نفر میتوانند در فهرست باشند، لاجرم همیشه چهار نفر باید روی سکو بنشینند. نکته مهم اینکه نفرات سکونشین هم غالبا همانهایی اهستند که از لیگ برتر ایران به تیم ملی دعوت شدهاند.
در همین جمع هشتنفره سروش رفیعی و یاسین سلمانی هم در زمره تازهواردان به چرخه تیم ملی هستند. اگر قرار باشد آنها را هم از این چرخه خارج کرد، باید گفت در اردوهای اخیر تعداد بازیکنانی که از لیگ برتر ایران به تیم ملی رسیدهاند، تعدادشان تقریبا به اندازه انگشتان یک دست است. هرچند زمان اعلام اسامی به یکی، دو نفر از همین لیگبرتریها هم انتقادهایی وارد بود و با اشاره به افت آنها در تیمهای باشگاهی، از این گفته شد که شایسته دعوتشدن به تیم ملی نبودند.
حال مسئله اینجاست که آیا لیگ برتر ایران، رفتهرفته نمیتواند ملیپوش معرفی کند؟ پاسخدادن به این سؤال کمی پیچیده است، ولی ظاهرا اولویت برای حضور در تیم ملی ایران، لژیونربودن است. پیشتر، زمانی که کارلوس کیروش پرتغالی هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، صراحتا به بازیکنان ایرانی توصیه میکرد به تیمهایی خارج از لیگ ایران بروند. کیروش از نحوه تمرینکردن تیمهای ایرانی و نحوه تمریندادن مربیان ایرانی انتقاد میکرد و اعتقاد داشت که سبک تمرینی آنها به درد ساختن بازیکنان حرفهای نمیخورد. از آن زمان بود که علاقه بازیکنان ایرانی به لژیونرشدن ولو در لیگهای عربی شتاب بیشتری گرفت. بعدها هم که نوسانات ارزی کاری کرد که از هر لیگی پیشنهادی از راه میرسید، بازیکنان ایرانی رفتن را به ماندن ترجیح میدادند. اینطور شد که حالا و در زمان دراگان اسکوچیچ کروات، رکورد حضور لژیونرها در فوتبال ایران شکسته شده است. قاعدتا به دو دلیل عمدهای که در بالا عنوان شد، بازیکنان ایرانی رفتن را به ماندن در لیگ برتر ترجیح دادهاند.
البته از این مورد نباید غافل شد که بالاخره سهم لیگبرتریها در سال گذشته بیشتر بوده، ولی در آغاز فصل جدید و با توجه به نقلوانتقالات صورتگرفته، بازیکنان شاخص توسط تیمهای دیگر، از جمله کشورهای قطر و امارات، جذب شدهاند. حالا با نگاهی به فهرست کنونی تیم ملی مشخص میشود که نقش لژیونرها چقدر پررنگ است. این تازه تمام ماجرا نیست، چون بسیاری از همین لژیونرها هم بیرون از گود ماندهاند که آنها هم ادعای حضور در تیم ملی را دارند. خود این موضوع به آن معنی است که حتی اگر پستی هم در آینده نزدیک قرار است خالی شود، باز لژیونرهایی که بیرون از گود ماندهاند، فرصت بیشتری برای رسیدن به ترکیب تیم ملی، در مقایسه با آنهایی دارند که در لیگ برتر ایران باقی ماندهاند.
هرچند در لیگ برتر ایران هم ظاهرا بخت با آنهایی است که در تیم صدرنشین لیگ برتر و بهطور ویژهای در پرسپولیس بازی میکنند. این تیم تهرانی بهواسطه ثباتی که در سالهای اخیر داشته، سهمیه زیادی در تیم ملی داشته، ولی به نظر میرسد این سهمیه در فصل جاری بهویژه در آستانه سفر به جام جهانی رو به کاهش باشد. فعلا، اما همچنان شرایط این تیم در مقایسه با دیگر تیمهای لیگ برتر بهتر است، چون اگر سروش رفیعی و یاسین سلمانی تازهوارد از فهرست ورودیهای جدید تیم ملی کنار بروند، آنوقت به غیر از پرسپولیس که سه نماینده دارند، سه تیم دیگر فقط با یک نماینده در تیم ملی مشغول فعالیت هستند.
با همین نگاه اجمالی مشخص میشود که لیگ برتر ایران به غیر از استثنائی مثل وحید امیری، فقط برای نیمکت و سکوی تیم ملی بازیکن دارد. این مورد البته چندان هم غیرمنصفانه نیست، چون با بررسی عملکرد لژیونرهای ایرانی، به غیر از یکی، دو نفر بقیه همگی در سطح قابلقبولی بازی میکنند و جا را برای دیگر رقبا بهویژه بازیکنانی که در لیگ برتر حضور دارند چندان باز نمیکنند.
همانطورکه در بالا عنوان شد، حتی اگر جایی هم نیاز به بازیکن احساس شود، بازهم لژیونرها در اولویت قرار میگیرند؛ رامین رضاییان، علی علیپور، شهاب زاهدی، محمد محبی، محمد نادری و یونس دلفی تعدادی از این بازیکنان هستند. این مورد بدون درنظرگرفتن چند مهره مصدوم از جمله مرتضی پورعلیگنجی است. چون اگر او و حتی مهرداد محمدی هم مصدومیت نداشتند، به این تعداد اضافه میشد و کار برای بازیکنان شاغل در لیگ برتر، از چیزی که بود و هست دشوارتر هم میشد.
البته که کلیت این موضوع، یعنی دعوت اندک از بازیکنان لیگبرتری به تیم ملی امری چندان عجیبوغریب نیست و در بسیاری از کشورهای دیگر هم مرسوم است. حُسنش حداقل این است که بازیکنان لیگبرتری را بر آن میدارد که برای رسیدن به تیم ملی تلاش مضاعفی کنند که اگر چنین شود نهتنها بخت حضور در تیم ملی را به دست میآورند بلکه با پیشنهادهای خوبی هم برای لژیونرشدن روبهرو میشوند.