پس از دو روز افت شاخص کل بورس، سومین روز هفته با رشد نماگر اصلی تالار شیشهای دنبال شد و بازگشایی مثبت بازار جهانی سبب شد تا شرکتهای کامودیتیمحور با تحریک نسبی تقاضا همراه شوند. با این حال افزایش تردید برای حضور در گردونه معاملات سهام و البته دست نگه داشتن فعالان بورسی سبب شده است تا فضایی کمرمق را شاهد باشیم. جایی که بدون وجود اثری از صفهای سنگین فروش، ارزش معاملات خرد پس از ۴ ماه مجددا به سطوح کمتر از ۳هزار میلیارد تومان نزول کرد.
به گزارش دنیای اقصاد، شاخصکل در پایان معاملات روز گذشته اندکی مثبت شد. رشد ۱۳/ ۰ درصدی حاصل شده در این روز توانست نماگر اصلی بازار سهام را به محدوده یک میلیون و ۴۵۷ هزار واحد برساند.چنین رویدادی اگرچه باتوجه به بازگشایی مثبت بازار جهانی کمی طبیعی بود اما همچنان دلار سیگنال منفی به بازار ارسال میکند. در حالحاضر بهنظر میرسد این نوسانهای کوچک برای مدتی ادامه داشته باشد. ضمن آنکه شواهد موجود از روند نزولی ارزش معاملات خرد سهام و خالص خرید منفی حقیقیها حکایت از بیشترشدن تردید سرمایهگذاران نسبت به گذشته دارد. بر این اساس بیراه نیست اگر بگوییم که بازار سهام در شرف خواب معاملاتی قرار گرفته است. در چنین شرایطی با وجود افت ارزش معاملات خرد، خبری از تشکیل صفهای سنگین در دو سمت خرید و فروش سهام نیست؛ رویدادی که از نبود هیجان و رویکردی از پیشتعیینشده برای خرید و فروش سهام و دستنگهداشتن سرمایهگذاران تا زمانی دیگر حکایت میکند.
روز گذشته بورس تهران پس از دو روز کاهش بالاخره به مدار صعود بازگشت و در حالی که رشد ۱۸۰۰ واحدی آن برای فعالان بازار سهام دستکمی از افت نداشت، توانست با ثبت ۱۳/ ۰درصد افزایش روز دوشنبه را به پایان برساند. در این روز دماسنج بازار سهام به سطح یکمیلیون و ۴۵۷ هزار واحد رسید و توانست ارزش بازار را نیز با اندکی تغییر به ۵ هزار و ۸۵۶ هزار میلیارد تومان برساند. آنطور که بررسی تحرکات قیمت سهام در این روز نشان میدهد بازار سهام همچنان تحتتاثیر جوی قرار دارد که جرقه آن همزمان با زمزمههای بازگشت طرفین به میز مذاکره احیای برجام زده شد.
نگاهی دقیقتر به رشد شاخص بورس نشان از آن دارد که این بازار از آن زمان به بعد (یعنی دقیقا روز هفتم شهریورماه) سمت و سویی کجدار و مریز به خود گرفته است و در حالی که نوسانهای متعددی را پشت سرگذاشته، هیچگاه نتوانسته از لحاظ ارزش معاملات یا سطح شاخص به آن محدوده قبلی برسد. بر این اساس روز گذشته نیز نماگر اصلی بورس در شرایطی کار خود را در محدوده یادشده خاتمه داد که در ابتدای دادوستدهای این روز بیشتر از سطح یادشده صعود کرده بود.
بر این اساس معاملات این روز در شرایطی در پله یکمیلیون و ۴۵۵ هزار واحدی شاخصکل شروع شد که رفتهرفته و تا حوالی ساعت ۱۱ صبح تا سطح یکمیلیون و ۴۶۱هزار واحد به پیش رفت. بعد از این ساعت بود که رفتهرفته قدرت عرضه بر تقاضا غلبه کرد تا شاهد افت حدود ۳۵۰۰ واحدی (از سقف روزانه) و عقبگرد این نماگر تا محدوده یکمیلیون و ۴۵۷ هزار واحدی باشیم. بهنظر میآید که بخشی از این افت ناشی از تضعیف دلار در بازار آزاد بوده است، مخصوصا آنکه آغاز بهکار بازارهای جهانی در این روز مثبت بوده و بنابراین دستکم فعلا تهدیدی از جانب قیمت کامودیتیها متوجه بازار سهام نمیشود. معاملات روز دوشنبه در شرایطی خاتمه یافته است که نماد معاملاتی «فارس» بیشترین اثر منفی را بر شاخص گذاشت و در صدر نمادهای موثر بر دماسنج اصلی بورس اثر گذاشت. این در حالی است که سایر نمادهای موثر بر شاخص نظیر «شپدیس»، «فملی» و «نوری» سبزپوش بودند. این عملکرد در شرایطی به ثبت رسیده که شاخص هموزن به مراتب وضعیت بدتری را پشتسر گذاشته است، بهطوری که نهتنها نتوانسته هماهنگ با تحولات ابتدای معاملات به رشد خود ادامه دهد بلکه در حدود ۲۲/ ۰درصد از ارتفاع خود را هم نسبت به روز گذشته از دست داده است. این مساله حکایت از آن دارد که همانند روزهای قبل وضعیت تقاضا در نمادهای کوچکتر همچنان بدتر از نمادهای بزرگ بازار است. این در حالی است که نمادهای شاخصساز اصولا ارتباط بیشتری با قیمت دلار و در نهایت فریزشدن انتظارات تورمی مرتبط با احتمال احیای برجام دارند. بر این اساس بیراه نیست اگر بگوییم که به مانند بیشتر ادوار حیات بازار سهام در سالهای گذشته نوعی از همراهی و همبستگی در میان نمادهای بازار حاکم شده است که بیشتر آن هم به نوعی با احتمال احیای برجام تفسیر شده است.
فراتر از تحرکات روز گذشته نماگرهای بورسی اما یک مساله مهم دیگر وجود دارد که کمتر موردتوجه سرمایهگذاران خرد قرار گرفته است. بررسی اعداد و ارقام به ثبت رسیده طی روز گذشته نشان از آن دارد که بهرغم نوساناندک شاخصهای بورس و فرابورس آنچه که زیر پوست قیمتها رخ داده، بهخوبی نحوه احتیاط بازار و رویکرد آن به عدماطمینان فعلی را نشان میدهد. این عدماطمینان هم چیزی نیست جز آینده برجام؛ برجامی که بهثمر نشستن مذاکرات آن بهزعم فعالان خرد بازار دو رو بیشتر ندارد: در این دیدگاه یا مذاکرات به ثمر مینشیند و رشد قیمت دلار را به مانند سالهای دولت نخست روحانی به محاق میبرد یا ناکام خواهد شد و با داغتر کردن تنور تورم، بورس را در چرخه دیگری از صعود تورمی قرار میدهد. اینکه آیا این دیدگاه ساده بهاندازه کافی احتمال وقوع دارد یا نه یا اینکه تمامی احتمالات را در خود لحاظ میکند یا خیر؛ امری است که موضوع بحث این گزارش نیست. با این حال تجربه تمامی بازارهای مالی دنیا و عملکرد نزدیک به ۶ دههای بازار سهام کشور بهخوبی نشان میدهد که وزنی سنگین در سمت و سوی بازار خواهد داشت، چراکه در هر صورت مواجهه قیمتها با واقعیت بسیار دیرتر از روبهرو شدن آنها با انتظارت رخ میدهد. اما نشانههای احتیاط بازار را میتوان در کاهش پیوسته ارزش معاملات خرد دانست.
روز گذشته این معیار اندازهگیری اشتیاق سرمایهگذاران حقیقی مجددا در بازار سهام کاهش یافت و به حدود ۲ هزار و ۷۹۴میلیارد تومان رسید. ثبت چنین رقمی از ۲۹خرداد سالجاری بیسابقه است و حکایت از آن دارد که بورس تهران روندی منفی را در معاملات خرد پیگرفته است. همانطور که در گزارش روز گذشته نیز اشاره شد این احتمال وجود دارد که با شکستهشدن روند صعودی ارزش معاملات خرد شاهد افت آن تا محدوده ۱۲۰۰میلیارد تومان یعنی رکورد کاهش ۱۵ فروردینماه نیز باشیم. از سویی دیگر حجم اندک صفهای خرید و فروش نیز حاکی از آن است که در بازار هیجان محسوسی برای فروش سهام وجود ندارد و آن چه که هماکنون جای خود را به واهمه روزهای نخست بهار امسال داده، نه ترس و هیجان فروش بلکه صرفا احساس نیاز به احتیاط بیشتر است. در روزی که شاخصکل بورس تهران با رشد ۱۳/ ۰درصدی همراه شد، از ۳۴۳ نماد معاملهشده، قیمت پایانی ۱۲۷ سهم (۳۷درصد) مثبت بود و در مقابل ۲۰۸ سهم (۶۱ درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این روز ۱۹نماد (۶ درصد) صف خریدی به ارزش ۷۱ میلیارد تومان تشکیل دادند، اما در مقابل شاهد شکلگیری صف فروش در ۲۵ نماد بورسی (۷درصد) به ارزش ۷۳میلیارد تومان بودیم.
آیا تمامی نوسانهای اخیر بازار مرهون اخبار برجامی یا افت و خیز دلار است؟ میتوان با اطمینان جواب خیر به این سوال داد. دلیل آن هم این است که تجربه تمامی بازارهای مالی دنیا حکایت از آن دارد که به هر ترتیب قیمتها در بازارها نوسان میکنند و در تمامی روندهای صعودی قدرتمند بازارها نهایتا تغییر جهت میدهند. این اتفاقی است که دقیقا در ماههای اخیر افتاده است. شاخص بورس به مانند توپی که از ارتفاعی رها شده باشد پس از برگشت از سطح ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی بارها با سمت و سویی منفی نوسان کرده و خود را یکبار به محدوده یکمیلیون و ۹۵ هزار واحدی رسانده است، از اینرو اصلا بعید نیست که در هفتهها و ماههای پیشرو نیز قیمتها نوسانی باشند و به سطوح پایینتری افت کنند.
مضاف بر این نمیتوان توقع داشت که صرفا به دلیل معطلماندن برجام و احتمال بالای بروز تورم بیشتر شاهد صعودیشدن قیمتها باشیم، چراکه در این میان عوامل بسیاری نظیر قیمتگذاری دستوری و ریسکهای سیاسی دیگری وجود دارند که راه خود را در جهت منفی یا مثبت به بازارها پیدا میکنند. قرار گرفتن این عامل در کنار احتیاط فعالان بازار سهام در شرایط فعلی میتواند وضعیتی را ایجاد کند که در آن مسیر پیسروی بازار بیش از پیش مبهم باشد و حتی روبهرو شدن با اخبار گوناگون اثرات مختلفی بر قیمتها بگذارد، از اینرو باید صبر کرد و دید که دم و بازدم فعلی قیمتها در بازار سرمایه به چه نحوی پی گرفته خواهد شد و آیا شرایط کلان حاکم بر اقتصاد کشور با توجه به منویات احتمالی بانک مرکزی و سیاست نرخ بهره به سمتی پیش خواهد رفت که قیمتها را در بازار سرمایه تضعیف یا تقویت کند.