شبان شهیدی مودب؛ فرانسه نه ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری در پیش خواهد داشت و یکی از نامزدهای مطرح آن، به احتمال زیاد آقای امانوئل مکرون رئیس جمهوری کنونی این کشور خواهد بود. احزاب مختلف تلاش برای گزینش و معرفی نامزدهای خود برای ریاست جمهوری را آغاز کرده اند. حزب سوسیالیست اولین نشست خود را برگزار کرده و اعلام نموده که این حزب شگفتی انتخابات آینده را خواهد آفرید. حزب سبزهای طرفدار محیط زیست نیز در مرحله نخست گزینش نامزد خود دو نفر را انتخاب کرده که در دور دوم یکی از آنها معرفی خواهد شد.
حزب راست گرای معروف خانم لوپن نیز در تدارک است تا با تهییج احساسات وطن پرستانه و ضد خارجی نامزد خود را انتخاب و معرفی کند. فرد جدیدی بنام" اریک زمور" نیز با شعارهای اسلام هراسی و ضد مسلمان وارد کارزار شده است. رئیس جمهور مکرون هنوز رسما نامزدی خود برای دور دوم را اعلام نکرده، اما در صحنه سیاسی فرانسه کسی تردید نمیکند که او برای انتخابات آینده کاندید خواهد شد.
مکرون برای نیل به موفقیت در انتخابات سال آینده باید به ملت فرانسه نشان دهد که چهار سال اول ریاست او بر کشور ژنرال دوگل قرین موفقیت بوده است. شاید مثبتترین کار وی از زمان استقرار در کاخ الیزه عمل کرد دو دولت او در مواجهه با ویروس کرونا بوده است. واکسیناسیون سریع در فرانسه و حضور بی وقفه شخص رئیس جمهور در صحنه و سفرهای متعدد او به شهرستانها و دیدار پیوست او از بیمارستانها و آزمایشهای تحقیقاتی فرانسه از او چهره رئیس جمهوری شجاع ترسیم کرده است لیکن تظاهرات چندین ماهه جلیقه زرد ها، تعطیلی گسترده تحمیل شده بر مردم و بی رونق شدن کسب و کارها و افزایش بی سابقه ورشکستگیهای کاسبان و شرکتهای کوچک و به تعطیل کشیده شدن شماری از مراکز تولید نکات منفی کارنامه آقای مکرون به حساب میآید. البته به دفعات ظاهر شدن رئیس جمهور در صفحه تلویزیون و صحبت کردن با مردم و کمک چند صد میلیارد یورویی دولت فرانسه به فرانسویان از زمان شیوع ویروس کرونا برگ برنده دیگری در ارائه عمل کرد رئیس جمهور جوان فرانسه میباشد.
برای کشورهای بزرگ، عقد قرار دادهای فروش تکنولوژی و محصولات صنعتی از اهداف مهم روسای جمهور آنها تلقی میشود. صنایع لوکس فرانسه و فروش فراوردههای بهداشتی و زیبایی و پوششی چندان از شیوع کرونا آسیب ندیده است. دولت فرانسه به عنوان یکی از کشورهای مهم صادر کننده تسلیحات در جهان، از هواپیما گرفته تا زیر دریایی را صادر میکند و در خصوص ساخت و فروش راکتورهای هستهای نیز فرانسه از پیشگامان این صنعت است. در این سه شاخه از صنایع سنگین و پیشرفته در سالهای اخیر بخت با دولت فرانسه چندان یار نبوده است. برای مثال در سال ۲۰۰۹ شرکتهای فرانسوی سازنده نیروگاه هسته ای، قرار داد ۸۰ میلیارد دلاری ساخت ۶ راکتور هستهای را در ابوظبی از دست دادند و کره جنوبی توانست برنده مناقصه ذیربط گردد.
این مجموعه شش واحدی که مجتمع برکت نام گرفته و اولین واحد آن در اسفند گذشته وارد مدار گردید با ۵۶۰۰ مگاوات تولید بزرگترین مجموعه تولید برق هستهای جهان میباشد. در خصوص فروش هواپیماه نظامی پیشرفته "رافال"، فرانسه امیدوار بود شمار زیادی از ممالک جهان خریدار این جت مافوق صوت پیشرفته باشند، اما به غیر از هند، مصر، قطر و یونان کشورهای دیگر، هواپیماهای امریکایی را ترجیح داده اند و سویس آخرین کشوری است، که علیرغم فشارها و وعدههای حمایت فرانسه از آن در اتحادیه اورپا، هواپیماهای رپتور ۳۵ امریکا را بجای رافال فرانسوی برگزیدند، انتخابی که، به قرار اطلاع، منجر به بهم خوردن قرار ملاقات رئیس فدراسیون سویس آقای "گی پارملن" با امانوئل مکرون در ماه نوامبر آینده خواهد گردید.
داستان فروش ۱۲ فروند زیر دریایی کلاسیک توسط فرانسه به کشور استرالیا، که قرارداد فروش آن در سال ۲۰۱۶ یعنی پیش از شروع ریاست جمهوری آقای مکرون امضاء شده بود، چهار شنبه گذشته با تصمیم جو بایدن رئیس جمهور امریکا بهم خورد، اقدامی که خشم رئیس جمهور فرانسه را بر انگیخت و او در یک اقدام بی سابقه سفرای خود در واشنگتن و کانبرا را فراخواند و وزیر خارجه فرانسه، خارج از عرف دیپلماتیک، کلمات بسیار تندی را علیه استرالیا امریکا و انگلیس به کار برد. داستان از این قرار است که ایالات متحده امریکا به منظور مقابله با نفوذ روزافزون چین در کشورهای همسایه پکن تصمیم گرفت نیروی دریایی استرالیا را به ۸ فروند زیردریایی اتمی مجهز کند؛ لذا استرالیا قرار داد خرید ۱۲ فروند زیر دریایی کلاسیک غیر اتمی خود با فرانسه را بهم زد. علاوه بر این امریکا، انگلیس و استرالیا پیمانی امنیتی بنام "اکوس" را امضا کردند و فرانسه را که بخشی از منطقه فراگیر پیمان در زمره متصرفات ماوراء بحار آن تلقی میشود، و فرانسویان ۷۰۰۰ نیروی مسلح در منطقه مورد نظر را دارند، در بر نگرفت. این بقول جان ایو لدریان وزیر خارجه فرانسه" دروغگویی، دو رویی، شکستن اعتماد و توهین" اعضای پیمان آکوس باعث شد که پاریس سفرای خود از امریکا و استرالیا را برای مشورت فراخواند. در این خصوص که چرا پاریس سفیر خودش را از لندن فرانخوانده است، وزیر خارجه فرانسه گفته است " نیازی نبوده که فرانسه سفیرش را برای اطلاع از سیاست انگلیس فرا بخواند، چون انگلیس به فرصت طلبی و چرخ پنجم دلیجان بودن شهرت دارد"
اتفاق اخیر برای رئیس جمهور فرانسه لااقل دو پیامد به همراه خواهد داشت نخست این که از دست رفتن یک قرارداد ۳۰ میلیارد یورویی باعث وارد شدن زیان بزرگی به صنایع دریایی فراسه بوده، و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۲ بی کاری پیش بینی نشدهای را به دنبال خواهد داشت که به ضرر آقای مکرون خواهد بود. دوم این که چنین رویدادی بهانه بدست جناح راست خواهد داد که بگوید سیاست اقبال مکرون به امریکا نادرست بوده و این سوال را مطرح کند که آیا اساسا امریکا نیازی به فرانسه خواهد داشت؟ البته اگر بتوان به منابع استرالیائی اعتماد کرد آنها گفته اند اجرای قرار داد از جهاتی دچار مشکل گردیده بود لذا کانبرا به پاریس اطلاع داده بود که با قبول ضرر و زیان قرارداد خرید ۱۲ فروند زیردریایی را فسخ خواهد کرد. فرانسویان این موضوع را انکار میکنند. از نظر فنی تردیدی نیست که زیر دریایی اتمی هم از نظر قدرت مانور و هم از نظر اختفا و راحت کشف نشدن توسط چینیها و هم از نظر مدت طولانیتر در زیر آب ماندن با زیر دریاییهای کلاسیک قابل مقایسه نمیباشد
نکتهای که باید در خصوص پیمان آکوس ذکر کرد این است که نخستین توافق نامه مبادله اطلاعات سیگنالی و امنیتی بین ۵ کشور انگلیسی زبان یعنی آمریکا، انگلیس، کانادا، زلاند جدید و استرالیا در ۱۴ ماه اوت ۱۹۴۱ وقتی امضا شد که فرانسه زیر اشغال ارتش آلمان نازی بود. این توافق نامه پس از پایان جنگ و از سال ۱۹۶۰ به سیستم مبادله اطلاعات سیگنالی (بنام اشلون) برای شنود مکالمات مخابراتی اتحاد شوروی و بلوک شرق تیدیل شد که باز فرانسه عضو آن نبود؛ لذا اتحاد کشورهای آنگلوساکسون بدون عضویت فرانسه امر جدیدی به حساب نمیآید. با این حال آنچه رئیس جمهور فرانسه را که خود را" شریک و هم پیمان" امریکا میداند عصبانی کرده است نادیده گرفتن فرانسه بعنوان یک قدرت مطرح در منطقه اقیانوس هند و اقیانوس آرام است که یک و نیم میلیون فرانسوی در آن جا زندگی میکنند و در ماههای اخیر نیروی دریایی فرانسه در مانورهای نظامی با نیروهای امریکا و استرالیا شرکت داشته است.
در هر حال نکته قابل ملاحظه این است که فرانسه در عکس العمل خود عملا در اتحادیه اروپا منزوی گردیده و نه تنها از آن پشتیبانی عملی به چشم نمیخورد بلکه نه رئیس جمهور امریکا جوبایدن، نه نخست وزیر انگلیس و نه حتی نخست وزیر استرالیا تا لحظه نگارش این ستون برای دلجویی از آقای مکرون با کاخ الیزه تماس نگرفته اند. به این ترتیب موضوع از حد بی اعتمادی فراتر رفته و به یک توهین تبدیل شده است.
منبع: روزنامه اطلاعات