فرارو- پایگاه خبری ThePrint در گزارشی سعی کرده به طرح این مساله بپردازد که بر خلاف آنچه رهبران و سیاستمداران رژیم صهیونیستی میگویند، چالش اصلی برای این رژیم، بعد از موشکهای حماس، تضادهای درونی اسرائیل است که در صورتِ تداوم، عملا میتوانند آن را از درون منفجر و متلاشی کنند.
پایگاه خبری ThePrint در این رابطه مینویسد: «اسرائیل و حماس بار دیگر، درگیرِ یک نبرد تمام عیار نظامی شده اند. تکرار مجدد این رویداد (درگیری مقاومت اسلامی با رژیم اسرائیل)، که در چهارچوب آن، رژیم صهیونیستی حملات هوایی گستردهای را علیه نوار غزه انجام میدهد و حماس نیز با موشک و راکت، رژیم اسرائیل را هدف قرار میدهد، بار دیگر با این فرمول تکراری و عجیب سیاستمداران غربی رو به رو شده که میگویند: "اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند" (این در حالی است که اسرائیل، طرفِ اصلی تجاوز به حقوق فلسطینیها است).
به گزارش فرارو، آنچه در برهه کنونی کاملا واضح است این نکته میباشد که اسرائیل در برابر قدرت موشکی و نظامی حماس، با چالشهای فراوانی رو به رو است و نمیتواند ادعا کند که بازیگر و قدرت مطلق در مواجهه با حماس است. حتی در همین چند روز اخیر که درگیریها میان اسرائیل و حماس آغاز شده اند، تا حد زیادی نقاط آسیب پذیرِ جدی رژیم اسرائیل در برابر حملات حماس، خود را نشان داده اند.
انتشار تصاویر شوکه کننده از وحشی گریهای شهرک نشینان افراطی صهیونیست علیه مردم فلسطین و وقوع درگیریها میان اعراب و یهودیان (افراطی) در داخل اراضی اشغالی، این حقیقت را روشن میسازد که اصلیترین و مهمترین تهدید علیه رژیم اسرائیل، قبل از اینکه راکتهای حماس باشد، تنشهای جاری در داخل آن است.
هم اکنون در اراضی اشغالی، به ازای هر ۵ شهروند صهیونیست، یک شهروند عرب وجود دارد. این اعراب همان فرزندان مردم فلسطین هستند که پدرانشان، تجربه اشغال سرزمین خود توسط اسرائیل در سال ۱۹۴۸ داشته اند و اکنون، آنها (فرزندانشان) بر اثر رویههای تجاوزکارانه رژیم اسرائیل، به شدت از آن، عصبانی و متنفر هستند.
از سویی، با توجه به قوانینِ نژادپرستانه رژیم اسرائیل که بر اساس آن ها، شهروندان یهودی، برتریهای قابلتوجهی را در مقایسه با اعراب کسب میکنند، بر شدت خشم و نفرت اعراب ساکن در اراضی اشغالی علیه رژیم اسرائیل، بیش از پیش افزوده شده و این موضوع، چالشی عریان و اساسی را برای تل آویو ایجاد کرده است.
به هیچ عنوان نباید خشونتهایی که صهیونیستهای افراطی در روزهای اخیر علیه مردم فلسطین، مخصوصا در بیت المقدس و محله "شیخ جراح" انجام دادند را دست کم گرفت. مقاومت شدید اعرابِ فلسطینی در برابر صهیونیست ها، آن هم در داخل اراضی اشغالی، نمودی عینی از نقطه عطفی جدید در تاریخ مبارزات فلسطینیها علیه اسرائیل است. باید توجه داشت وقتی اصول و قواعد همزیستی در اراضی اشغالی، به نحوی چنین خشونت بار شکسته شوند، بایستی منتظر وقوع اتفاقهای به مراتب بزرگتر و مخربتر برای رژیم اسرائیل بود. نباید فراموش کرد که وقتی میراث خشم و نفرت در محدوده یک قلمرو، ایجاد شده و شکل میگیرد، امکان فروپاشی آن قلمرو به شدت افزایش مییابد و زمینه برای ظهور هر چه گسترده ترِ گروههای راستِ افراطی و شورشگر فراهم میشود.
از سویی باید به این نکته نیز توجه کرد که چالشهای خارجی اسرائیل هم حالتی متعدد و متنوع به خود گرفته اند. رویههای اشغالگرانه رژیم اسرائیل کار را به جایی رسانده که حتی بسیاری از سیاستمداران و رهبران غربی نیز در پسِ بیانیههای خود که حماس را محکوم کنند، خواستار آن هستند که اسرائیل هر چه سریعتر روندهایِ اشتباهش را کنار بگذارد. در این رابطه به طور خاص اینگونه نقل شده که "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان در موضع گیری خطاب به نتانیاهو گفته است: "چطور جرات میکنید؟... شما حتی یک گام هم برای پیشبرد صلح انجام نداده اید".
بنیامین نتانیاهو از طریق داشتن روابط صمیمی و نزدیک با سیاستمدارانی نظیر "نارندرا مودی" (نخست وزیر هند)، "ژائیر بولسونارو" (رئیس جمهور برزیل)، و "ویکتور اوربان" (نخست وزیر مجارستان)، تمام تلاش خود را انجام داد تا تلاشهای "اوباما" برای متوقف کردن و ایجاد نظارت بر برنامه شهرک سازی تل آویو در کرانه باختری را تحقیر کند. این در حالی است که این شرایط در برهه کنونی، به هیچ عنوان صدق نمیکند و وجود ندارد.
در چالشی دیگر برای سیاست خارجی اسرائیل، نباید فراموش کرد که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، تا حد زیادی اسرائیل را با دولت دونالد ترامپ و رویههای آن در مسائل مختلف همراه کرده و رویِ پشتیبانیهای آن در موراد مختلف از خود، حساب میکرد. امری که تا حدی به زعم وی (نتانیاهو) برای او حامل پیروزیهای دیپلماتیک در مواردی نظیر انتقال سفارتخانه آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، خارج کردن آمریکا از برجام (توافق هستهای ایران)، و یا آغاز شدن روند عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل (به دنبال انعقاد پیمان ابراهیم) بود. با این حال، ترامپ نیز دیگر در قدرت نیست و دولت تازه کارِ آمریکا به ریاست جمهوری جو بایدن، هم در ظاهر و هم باطن، نشان داده که قرار نیست ماه عسلِ ترامپ با نتانیاهو را ادامه دهد.
از طرفی، وحشی گریهای پلیس اسرائیل و شهرک نشینان افراطی صهیونیست علیه مردم فلسطین و بیرون کردن اجباری آنها از خانه و کاشانه شان که بارها تصاویری از آن در فضای مجازی منتشر شده، همه و همه گواهی بر این مساله هستند که اسرائیل با یک چالش در زمینه منطقِ حکمروایی خود در عرصه بینالمللی، مخصوصا از منظر افکار عمومی رو به رو شده است. این مساله خود تا حد زیادی میزان حمایتها از این رژیم در سطح بین المللی و از سوی دوستان آن را تضعیف کرده است. امری که در برهههای زمانی حساس نظیر شرایط فعلی، بسیار برای اسرائیل خسارت بار است و در نقطه مقابل، موقعیت و جایگاه مقاومت اسلامی فلسطین را تقویت میکند.
نسل جدید و جوان کشورهای غربی به هیج عنوان قادر نیستند جانایت رژیم اسرائیل را برای خود هضم کنند. امری که در نهایت خود را در قالب رویههای عینی و تحت فشارگذاشتن رهبران غربی جهت اتخاذ موضعی سختتر علیه تل آویو، نشان خواهد داد.
سازمان "دیده بان حقوق بشر" به تازگی در گزارشی ۲۲۴ صفحهای با نامِ "جنایت علیه بشریت و اتخاذ رویههای آپارتایدگونه و شکنجه"، به موارد متعدد بی قانونیهای اسرائیل در مواجهه با ملت فلسطین اشاره کرده است و به نظر میرسد گزارشهای اینچنینی، تا حد زیادی اذهانِ سیاست زده جوانان غربی را با واقعیتهای جدید (واقعیتهای گذشته و حال)، آشنا خواهد کرد. درست به همین دلیل است که فردی نظیر "تونی جات" که خود در جوانی به تفکرات صهیونیستی گرایش داشته (وی یک تاریخدان سرشناس است)، در سال ۲۰۰۳ میگوید: "ایده دولت یهود که در آن، یهودیان و مذهب یهود، قدرت اصلی را دارند و بقیه، جایگاه چندانی ندارند، ریشه در شرایط زمانی و مکانی متفاوتی دارد و اکنون قابل تحقق نیست".
باید اذعان کرد که در شرایط کنونی، تهدید اصلی علیه اسرائیل، توان موشکی و راکتی حماس نیست. اسرائیل با چالشهای عمیقی در حوزههای مختلف رو به رو است که رفع این چالشها در شرایطی فعلی، بعید به نظر میرسد و اساسا رهبران اسرائیلی نیز باید با نگاهی واقع بینانه، دامنه جاه طلبیهای خود را محدود کنند. در غیر اینصورت، این رژیم از درون فرو خواهد پاشید».