انتخابات ۱۴۰۰ و موقعیت اصلاحطلبان نسبتبه شرایط فعلی، بحث روز میان این جریان سیاسی است که هر روز شرایط جدیدی را نیز تجربه میکند؛ ازجمله کاندیداتوری تاجزاده و انتشار فایل صوتی ظریف که بحثهای جدیدی را به جریان انداخته است که بههرحال بر روند انتخابات حتی کم، تأثیر خواهد داشت.
یکیدیگر از مشکلاتی که اصلاحطلبان با آن دستبهگریبان خواهند شد، اعلام نامزدی چهرههای اصلاحطلب فارغ از نهاد اجماعساز است که در صورت تأیید صلاحیت آنها، شاید تجربه ۸۴ و تعدد کاندیدا برای اصلاحطلبان دوباره پیش آید.
در ادامه گفتگوی شرق با غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، مشاور مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی و مشاور رسانهای شهردار تهران را میخوانید.
انتشار فایل صوتی ظریف را چگونه تحلیل میکنید؟
من فکر میکنم برای قضاوت این فایل صوتی زود است؛ اما قطعا آگاهانه منتشر شده است و گمان نمیکنم از سوی یک حفره امنیتی درز پیدا کرده باشد. درباره کاندیداتوری نیز طبیعتا تأثیراتی مثبت و منفی روی انتخابات نسبت به ایشان خواهد گذاشت. تأثیرات مثبت این است که حرفهایی که از ایشان درباره ایستادگیها و دلسوزیها شنیدیم، امتیاز او را نزد افکار عمومی بالا میبرد؛ اما در عین حال به خاطر برخی از حرفهای رک و عریانی که زده است، به برخی از افراد که در روند انتخابات تأثیرگذار هستند این فرصت را میدهد که مسیر سختی پیش پای او قرار دهند.
به نظر شما این اتفاقها روی مذاکرات وین تأثیری خواهد گذاشت؟
این اتفاقات روی مذاکرات تأثیری نخواهد گذاشت، چون چیزی نیست که آمریکا از آن بیاطلاع بوده باشد؛ اما قطعا اگر مذاکرات وین به نقاط مثبتی برسد، حتما روی انتخابات تأثیر خواهد گذاشت، ولی نه آن تأثیری که باعث حضور پرشور باشد، چون بخشی از مشکلات معیشتی حل میشود و در این دو ماه نتیجه مذاکرات وین را در سفرهها نمیبینند.
تحلیل شما از میزان مشارکت در این دوره چیست؟
من میزان مشارکت را خوب نمیبینم؛ به دلیل اینکه اولین انتخاباتی است در ۴۲ سال اخیر که ارتباط تنگاتنگی با معیشت مردم دارد، من تأثیر معیشت را بر انتخابات بسیار بالا و تعیینکننده میدانم و انتخابات فرارو را کمرمق میبینم.
آقای تاجزاده اعلام کاندیداتوری کردهاند، به نظر شما اصلاحطلبان از ایشان حمایت خواهند کرد؟
من فکر میکنم این یک تاکتیک است که آقای تاجزاده انجام داده است، چون ایشان حتما آمده حرفهایش را بزند و تاکتیکی است که به نتیجه هم میرسد. در شرایطی که خیلیها صحبتهای او را جدی گرفتهاند و نظرات مثبت و منفی دراینباره شنیده میشود، برای ایشان دستاوردی است که توانسته حرفهایش را در بیانیهاش بزند؛ اما این را که اصلاحطلبان روی ایشان اجماع کنند، منتفی میدانم برای اینکه اولا ایشان باید ازسوی یک حزب معرفی میشد و بعد درصدی طبق قوانین نهاد اجماعساز به خودش اختصاص میداد، بعد در گزینههای نهایی رأیگیری میشد؛ اما تاکنون هیچکدام از این مراحل طی نشده و ایشان یکباره اعلام نامزدی کرده که از یک چهره سیاسی بعید است و من فکر میکنم این نامزدی جدی نیست و نباید جدی گرفته شود. به هر حال این حضور به مردم کمک میکند نگاه متفاوتتری به انتخابات داشته باشند.
کاندیداهای احتمالی جبهه اصلاحات به نظر شما چه کسانی خواهند بود؟
عارف، پزشکیان، محسن هاشمی، جهانگیری و ظریف شانس دارند. احتمال ضعیفی هم وجود دارد که اگر اصلاحطلبان به یک گزینه مشخص نرسند، به سمت لاریجانی بروند که احتمال آن خیلی کم است.
برخی از چهرههای اصلاحطلب مانند آقایان رهامی و کواکبیان، فارغ از نهاد اجماعساز اعلام نامزدی در انتخابات کردهاند؛ به نظر
شما احتمال تعدد کاندیدا و تکرار تجربه ۸۴ وجود دارد؟
خیر؛ اما ممکن است برخی از این افراد گوش نکنند و بهصورت منفرد کاندیدا شوند، ولی شانس آنها مثل برخی از سوی اصولگرایان است و تأثیری نخواهد داشت و آقای خاتمی قدرت این را دارد که جلوی حرکتهای انفرادی را بگیرد.
ردصلاحیتها را در این دوره چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر کاندیدای اصلاحطلبان در این دوره ردصلاحیت شد، این طیف سیاسی چه برخوردی خواهد داشت؟
من فکر میکنم تغییری با گذشته پیدا نکند؛ مگر اینکه توصیهای بیاید که کسی تأیید صلاحیت شود و فکر میکنم چینش گزینههای فرارو به سمتی است که تعداد کمتری ممکن است به ویترین مناظرات بیایند و گزینههایی از اصلاحطلبان تأیید صلاحیت شوند که برای باختن گزینه خوبی باشند و ممکن است سه اصولگرا و دو اصلاحطلب تأیید صلاحیت شوند. مردم هم در صورتی که به بازار بروند و جنس مورد پسند آنها وجود نداشته باشد، ترجیح میدهند خرید نکنند.
نظامیها هم در این دوره ابراز تمایل کردهاند در انتخابات نامزد شوند؛ این اتفاق را ناشی از چه میدانید؟
نظامیها هیچ شانسی در انتخابات ندارند. آقای قالیباف و رضایی چهار دوره از انتخاباتها را شرکت کردهاند و مردم دست رد به سینه آنها زدهاند و جامعه به آنها رأی نخواهد داد. نه اینکه نظامیها بد باشند؛ اما هرکسی باید کار خودش را بکند. من معتقدم حوزه سیاسی عقیم نیست. حوزه سیاست به اندازه کافی مردان پخته دارد و احزاب در این میان نباید بدون کارکرد شوند و حضور نظامیها یعنی کارکرد احزاب در ۴۰ سال اخیر بدون نتیجه بوده است که ناچار به قرضگرفتن از حوزه نظامی بودهاند. به هر جهت، این مسئله را منتفی میدانم.
بحثی که الان هم اشاره کردید، بحث احزاب است؛ به نظر شما در ۴۰ سال اخیر تا چه حد انتخاباتهای حزبی داشتهایم؟
به هر حال جامعه ایران هم متأثر است. جوامع دیگر دوقطبی است و جریان اعتدال نتوانسته خود را میان دو جریان دیگر مطرح کند. آقای روحانی اگرچه نماینده جریان اعتدال بود، ولی حزب ایشان با خودش از قدرت تضعیف خواهد شد. البته احزاب به دلایلی که جای گفتنش در اینجا نیست، نتوانستهاند در ایران بهصورت جدی فعالیت کنند؛ چراکه احزابی که نتیجه کارهایشان را شورای نگهبان در یک لحظه از بین ببرد، فایدهای ندارند.
در میان اصلاحطلبان تا چه حد حزبگرایی جدی گرفته میشود؟ و تا چه حد خاتمیمحوری در مقابل احزاب قرار دارد؟
من فکر میکنم آقای خاتمی کماکان محور اصلاحطلبان است. به هر حال جریان اصلاحطلبی بهدلیل عملکرد خودش و عملکرد ضعیف دولت در مسائل اقتصادی ضربههای خودش را به مردم زده است؛ اما من خاتمی را یک فرد آبرومند میدانم و در میان اصلاحطلبان رأی آخر خواهد بود. در این شرایط، اصلاحطلبان فقط در صورت مذاکرات وین میتوانند وضعیت بهتری پیدا کنند؛ اما با گزینههای متوسط و معرفیشده از سر تکلیف، شانسی برای پاستور ندارند.
آیا از موضع محسن هاشمی در انتخابات اطلاع دارید؟
در همین حد که کارگزاران ایشان را بهعنوان نامزد در کنار جهانگیری مطرح کرده است. ایشان در حال ارزیابی هستند که اول روی ایشان اجماع شود و سپس تأیید صلاحیت شود.