محمد ماکویی؛ از میان علامات زبان فارسی، از علامت تعجب بیش از بقیه خوشم میآید و به همین دلیل این علامت شگفت انگیز را، به جا و نابجا، زیاد در نوشتههای خود مورد استفاده قرار میدهم.
علیرغم اینکه برخی از دوستان، از جمله اخوی، ابراز لطف کرده و گفته اند هر جایی مناسب به کار گیری علامت تعجب نیست، گوش به حرف ایشان نداده و دست کم در دل، "یادداشت خودم است" و "شما دوست ندارید، نخوانید" گفته ام.
ظاهرا جناب دکتر حریرچی هم همین حس و حال را نسبت به واکسن ایرانی دارند و به چنین دلیلی بر آن شده اند که در باره ابهامات و ایرادات وارده بر واکسن به صورت " اجباری نیست. دوست ندارید، نزنید" واکنش نشان دهند.
با وجود جوابهای یکسان، قطعا، تفاوتهایی در استفاده از علامت تعجب و واکسن ایرانی وجود دارد که به جاست مورد توجه جدی مسئولین و متولیان رده بالای امور قرار گیرند:
الف- یادداشتهای نگارنده جز علامت تعجب چیزهای دیگر هم دارند. به این دلیل ممکن است کسی که یادداشت را خوانده با مشاهده سایر علامت ها، که سر جای خود قرار گرفته اند، یا سوژه انتخابی و یا عبارات و کلماتی که به درستی پشت سر هم ردیف شده اند، "در مجموع خوب بود" را بر زبان آورد.
با این حال، کسی که واکسن ایرانی تزریق خواهد کرد، این امر را برای این که کرونا نگیرد صورت میدهد و نباید از او انتظار داشته باشیم که با وجود ابتلا به کرونا، پس از تزریق واکسن، با به خاطر آوردن کسی که واکسن را تزریق کرده و یا شکل و شمایل واکسن، "در مجموع خوب بود" بگوید.
ب- اگر یادداشتهای نگارنده را کلا متاثر از علامات تعجب دیده و به دلیل این تاثیر پذیری آنها را "نخواندنی" تلقی کنیم هم باید انصاف داشته و بپذیریم که یادداشت ها، دست بالا، چند دقیقهای از وقت ارزان بهای خواننده ایرانی را تلف کرده اند.
این در حالی است که اگر کسی واکسن ایرانی تزریق کرده و به دلیل عدم پیشگیریهای بعدی مبتلا به کرونا شود نمیتواند با این موضوع به راحتی کنار آمده و در حالی که به شدت هراس مردن دارد، "اتفاق خاصی نیفتاده است" را بر سر زبان بیاورد.
ج- درست است که نگارنده در بیشتر سالهای تحصیل خود از مزیت تحصیل رایگان بهرهمند بوده است، اما این نیز کمال بی انصافی است که فردی با دستاویز قرار دادن یادداشتهای پر از علامت تعجب، نگارنده را با بیان "این همه پول خرج تحصیل تو نشده که این چرندیات را تحویل مردم دهی" حسابی شرمنده نماید.
در باره واکسن قطعا چنین نیست و نظر به هزینههای تولید واکسن از جیب مردم باید به آنها حق دهیم که هم از روند تولید و تست واکسن اطلاع کسب کنند و هم در باره درصد موفقیت آن در ممانعت از ابتلای تزریق کنندگان به کرونا اطلاعات ذیقیمت به دست آورند.
د- خوشبختانه در حال حاضر انواع و اقسام یادداشتها وجود دارند و آنهایی که با دیدن نام و نام خانوادگی نگارنده در بالا یا پایین یک یاداشت "خواندنی نیست" میگویند میتوانند یادداشتی دیگر را برگزیده و نسبت به مطالعه آن اقدام نمایند.
موضوع بالا در باره واکسن ایرانی صادق نیست، زیرا جدا از شماری از واکسنها که، به دلیل مورد تایید مقامات بالا نبودن، مجاز نگشتند وارد کشور شوند، پرداخت پول باقی واکسنهایی که مورد تایید سازمان بهداشت جهانی هستند، یا نیستند، آنقدر دیر صورت گرفت که در عمل مردم مجبور خواهند بود تنها از میان گزینههای تزریق واکسن ایرانی و عدم تزریق هیچ کدام از واکسن ها، ایرانی و غیر ایرانی، یکی را برگزینند.
ه- آنهایی که یادداشتهای نگارنده را میخوانند، فقط در هنگام مطالعه، بخش کوچکی از عمر خود را تلف میکنند و دیگر لازم نیست نگران مسائلی همچون انتظار در صف مطالعه و پرداخت وجه هم باشند. این در حالی است که مرغ هم مردم را وادار کرده درصف قرار بگیرند و بنابراین خیلیها از همین حالا نگران اینکه نکند در صف انتظار واکسن، کرونا بگیرند شدهاند.
جدا از این موضوع، قیمت واکسن ایرانی هنوز اطلاعرسانی رسمی نشده، غیر رسمی هم نشده، و بیم آن میرود که وفق نظام عرصه و تقاضای وطنی، واکسن در شرایط کمبود متقاضی دارای بهای سر به فلک کشیده گردد (در کشور ما همواره رسم بوده که خریداران تاوان غیر متقاضیها را پس بدهند و کاری کنند که فروشنگان در هر حال سود خود را ببرند)
با همه این حرفها باید به این نکته هم اشاره نمود که در حالی تعدادی از فروشندگان میوه در پاسخ به "چرا اینقدر گران؟ "مشتری ها، "میتوانی نخری" میگویند که شماری از آنها خوب میدانند این نوع حرف زدن برازنده آنها نیست و چه بسا مشتری را جهت خرید به جای دیگر بکشاند. به همین دلیل است که شماری از ایشان با فراگیری آیین مشتریمداری "من هم متاسفانه گران خریده ام" گفته و مشتری را به بیان "طفلک حق دارد" میکشانند.
با این حساب، بیان "می توانی نزنی" جناب دکتر حریرچی، شاید، از این نکته نشات گرفته باشد که نظر به تاریخ ورود واکسن ایرانی به بازار و تستهایی که این واکسن، متفاوت از دیگر واکسن ها، از سر گذرانده است، مسئولین وزارت بهداشت بخواهند بیش از "مشتری مداری"، کارها و فعالیتهای خود را بر اساس "مشتری پرانی" جلو ببرند.
پ ن: جهت نخوردن انگ رطب خوردگی، نهایت تلاش خود را معطوف اینکه در متن از علامت تعجب استفاده نکنم، کردهام. شاید برای همین بوده که بر خلاف همیشه این بار حرفی برای گفتن داشتهام (چقدر دلم برای علامت تعجب تنگ شده است).