سیدعلی خرم استاد حقوق بینالملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: رئیسجمهور جدید آمریکا خود را آماده میکند که با معضل برجام روبهرو شود و بلکه آن را سامان دهد. علائمی که به ایران نشان داده عموما مثبت هستند و خلاف رویه دوران سیاه ترامپ. اول از یک سال پیش گفته میخواهد به برجام برگردد و تعهدات قبلی را اجرا کند. دوم تیم مشاوران امنیت ملی، وزیر امور خارجه، CIA، مسئول امور ایران و دیگر موارد را که همگی افرادی ضدایرانی بودند، با افرادی علاقهمند به کار با ایران و معتقد به بهبود روابط با ایران تعویض کرده و حتی جان کری را در کابینه خود به همراه دارد.
سوم اعلام کرده دولت بایدن اهل مذاکره و مسالمت است و آماده میشود با ایران به آشتی و توافق برسد. چهارم به عربستان آشکارا اعلام کرده دیگر از جنگ یمن، عدم پیگیری نقش عربستان در واقعه ۱۱ سپتامبر و عدم پیگیری قتل جمال خاشقچی، حمایت نمیکند. به اسرائیل ابلاغ کرده از شهرکسازی و ندیدهگرفتن تشکیل دولت مستقل فلسطینی چشمپوشی نمیکند. پنجم مجددا به سراغ متحدان اروپایی آمده که در پختوپز برجام شرکت داشتند و در دوره ترامپ منزوی شده بودند و نتوانستند هیچ کاری در حمایت مالی از ایران انجام دهند.
اما معضلاتی که جو بایدن با آن روبهروست: اول شرایط بینالمللی سال ۲۰۲۱ با شرایط ۲۰۱۵ تفاوت کرده است. دوم بایدن انبوهی از مشکلات داخلی و در رأس آن کووید ۱۹ با نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر کشته را از دونالد ترامپ به ارث برده است. سوم شرایط ایران هستهای نسبت به سال ۲۰۱۵ تفاوت چشمگیری پیدا کرده و از نظر سطح هستهای، جایگاه ایران بالاتر رفته است.
چهارم متحدان اروپایی که در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ روی برنامه هستهای متمرکز بودند، اکنون پیگیر موضوعات دیگری هم هستند. پنجم متحدان منطقهای آمریکا شامل اسرائیل و عربستان امروز تلاش بیشتری در منطقه و جهان علیه ایران دارند. ششم چین و روسیه نسبت به سال ۲۰۱۵ فقط به فکر حل مشکلات خودشان با آمریکا هستند و شاید نسبت به پیشرفتهای هستهای ایران حساستر شدهاند.
هفتم ترور سردار سلیمانی که رئیسجمهور قبلی آمریکا خود مسئولیت آن را رسما بر عهده گرفته، از نظر حقوق بینالملل و از نظر سیاسی، معضلی در پیشرفت مذاکرات به شمار میرود. هشتم جنایاتی که ترامپ و تیم او در تلاش برای نابودی عملی ملت ایران از طریق اعمال تحریمهای کشنده به کار بردهاند و همه کار کردند تا حق حیات و حق برخورداری از غذا و دارو را از مردم عزیز ایران سلب کنند، غرامتخیز بوده و دولت جدید آمریکا نمیتواند آن را نادیده بگیرد. اگر این جنایت ترامپ، درمان و رسیدگی نشود، در حافظه تاریخی مردم ایران باقی خواهد ماند. در این میان اسرائیل و عربستان خود را در چارچوب دولت جو بایدن منفعل و باخته میبینند و امیدوارند مسائل ایران و آمریکا شبیه دوران ترامپ باشد.
نهم با توجه به دوپارهشدن جامعه آمریکا، جو بایدن مجبور است نظرات طرفداران ترامپ را در برخی مسائل ملحوظ کند تا نماینده جمهوریخواهان و آن ۷۴ میلیون نفر که به او رأی ندادهاند هم باشد. این مسئله بسیار مهم است که با دیپلماسی فعال، اجازه داده نشود موضوع ایران، وجهالمصالحه دموکراتها و جمهوریخواهان قرار گیرد. آیا تحت این شرایط، جو بایدن برای بازگشت بدون قیدوشرط به برجام اقدام خواهد کرد؟ آیا متحدان اروپایی و منطقهای او را قانع نخواهند کرد که اول باید ایران به تعهداتش در برجام برگردد؟ بیشک در یک موافقتنامه بینالمللی، عضوی که یکطرفه خارج شده باید ابتدا برگردد، سپس ادعای بهرهمندی از مواهب آن یعنی تعهدات ایران داشته باشد.
اکنون موضوع در جمهوری اسلامی چگونه نگریسته میشود؟ موضوع شهادت سردار سلیمانی بیشک باید در چارچوب حقوق بینالملل، در هر نوع گفتوگویی با ۱+۵ به کار گرفته شود و مابازای آن حتی استرداد قاتلان طلب شود. پیشرفتهای هستهای بهدرستی مایه افتخار و غرور ملی شده و میتواند مقوم راه گفتگو واقع شود و اگر بهعنوان اهرم در سر میز مذاکره برجام به کار گرفته شود، حتما کارساز خواهد بود.
مسائل سیاسی داخلی اعم از موضع مجلس فعلی و نگرش جریان غالب آن به اضافهکردن ریاستجمهوری به اردوگاه خود نباید باعث شود که تا دولت بعدی، برجام پا نگیرد. نقیض این امر در خاطرات خانم اشتون نهفته است که میگوید او سعی کرد مذاکرات هستهای را در سال ۱۳۹۱ با جریان غالب سیاسی وقت آنقدر طولانی کند تا افرادی منطقی که اهل گفتوگوی بینالمللی باشند، در ایران بر سر کار بیایند تا گفتگوهای برجام جدی شود.
برخی در ایران تصور دارند اکنون که مردم با وجود دشواریها با تحریمها دستوپنجه نرم کرده و بهنوعی با آن کنار آمدهاند، نیازی به رفع تحریمها نیست، اما مشخص است که موضع رسمی کشور این نیست و مردم نیز در انتظار برداشتن تحریمها و بازگشت به زندگی معمول هستند.
دلایل دیگری هم وجود دارد که جهت اختصار صرفهجویی میشود. در چنین شرایطی به نظر میرسد یک فرصت فعلی در انتظار بازیسازی ایران است که با اهرمهای خود و در رأس آن پیشرفتهای هستهای، اولا مانع اجماع آمریکا و اروپا با بقیه جهان علیه ایران شود تا اکثر تحریمها برطرف شوند و وسواسان خناس در اسرائیل و عربستان و در میان جمهوریخواهان آمریکا دولت جدید را به سمتوسوی همان سیاستهای ترامپ و برتری اسرائیل در منطقه سوق ندهند.
دو کشور خاورمیانه ترکیه و عربستان و رژیم صهیونیستی در ۴۰ سال گذشته همواره نان دشمنی ایران و آمریکا را خورده و با استفاده از کمکهای آمریکا و اروپا، خود را بسیار پروار و فربه کردهاند. آیا وقت آن نرسیده ایران از این موقعیت ژئوپلیتیک خود استفاده کند و خود را قدرت منطقهای مسلم در منظر آمریکا و اروپا کند؟ ایران میتواند در کنار چهره سختافزاری خود، با هنرمندی در یک توافق بزرگ با آمریکا که به تأیید اروپا هم میرسد، خواستههای خود را به منصه ظهور برساند و ضمن برطرفکردن تحریمها و انواع فشارهای سیاسی اقتصادی، دو قدرت بزرگ چین و روسیه را بهدنبال خود کشانده و بدخواهان منطقهای را نیز میخکوب کرده و در آذربایجان و ارمنستان منافع تاریخی خود را پیاده کند تا نگرانیها برطرف شوند.
در سوریه، لبنان، عراق، یمن و دیگر مناطق، منافع خود را با هماهنگی همه قدرتهای بزرگ تأمین کند، به تقویت نیروی هوایی خود و کسب پیشرفتهترین تجهیزات نظامی پرداخته و رفاه و رشد و توسعه را برای مردم ایران به ارمغان آورد. البته جمهوری اسلامی خود را برای سناریوهای دیگر هم حتما آماده کرده است.