علیمحمد بیدارمغز در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: از عنوان مطلب متعجب نشوید! تماس یک خانم گرفتار با پلیس ۱۱۰ شیراز که یادتان هست؟ اگر نیست نگران نباشید، اصل ماجرا به نقل از «تابناک» از این قرار است: «به دنبال تماس یک زن در شیراز با مرکز ۱۱۰ و طرح درخواست ارسال چلوکباب و نوشابه، به واسطه هوشیاری و دقت کاربر مرکز، موفق به دریافت کمک و خدمات مشاورهای مأموران انتظامی و پایاندادن به یک مشاجره خانوادگی با همسرش شد.
این شهروند در تماس با مرکز ۱۱۰ درخواست ارسال «یک دست چلوکباب با نوشابه» میکند؛ کاربر ابتدا پاسخ میدهد که با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته است و در ادامه متوجه تلاش برای ایجاد پوشش امدادخواهی از سوی تماسگیرنده میشود. در این مکالمه، تماسگیرنده میگوید: سلام ببخشید بیرونبر، چلوکباب میخواهم با نوشابه. کاربر ۱۱۰ پاسخ میدهد: شما با ۱۱۰ تماس گرفتهاید و چلوکباب میخواهید؟ تماسگیرنده میگوید: بله، بله از دیشب تا حالا غذا نخوردهام و بسیار گرسنهام.
کاربر با درک موقعیت تماسگیرنده، اعلام میکند: آیا شما قادر به صحبتکردن نیستید و کسی کنارتان است؟ امدادخواه پاسخ میدهد که بله.
کاربر ۱۱۰ با گرفتن آدرس فرد امدادخواه، از او درباره تعداد افراد حاضر در محل و اینکه این افراد مسلح هستند یا خیر نیز سؤال کرده، درخواست میکند که با عدد و بله و خیر پاسخ دهد. با اعلام موضوع به کلانتری حوزه استحفاظی توسط مرکز ۱۱۰، اکیپی از مأموران به محل اعزام میشوند و در بررسیها متوجه بروز اختلاف شدید خانوادگی بین تماسگیرنده و شوهرش میشوند.
خانم تماسگیرنده، به دلیل واهمه از شوهرش، به شیوهای خاص با مرکز ۱۱۰ تماس گرفته و یاری طلبیده بود. عملکرد هوشمندانه و بهموقع تماسگیرنده و البته هوشیاری و احساس مسئولیت کاربر ۱۱۰ منجر به جلوگیری از بروز مشکل جبرانناپذیر شد و قرار شد شهروندان در مواقع بروز مخاطرات و مشکلات، از طریق مرکز ۱۱۰ امدادخواهی خود را طرح کنند».
اول آنکه «حاشیهنویس» که سالها قبل با این عنوان، مطالب جدی! در جراید مینوشت، به پیشنهاد ظریفی دوباره دست به قلم شده است. دوم آنکه ماجرایی شبیه به این در یکی از شهرهای آمریکا اتفاق افتاده بود و خانم شیرازی که به مدد شبکههای اجتماعی آن را خوانده یا شنیده بود، برای رهایی از همسر خشن خود این ترفند را به کار گرفت.
سوم براساس گزارشهای واصل، موضوع درخواست کمک منحصر به شیراز نبوده است و این نوع درخواست کمک در سایر شهرهای ایران هم اتفاق افتاده بود که کاربران مرکز ۱۱۰ اقدام مشابه انجام داده بودند، اما خبر آن منتشر نشده است.
مثلا دو سال قبل در شهر بجرامآباد* زنی گرفتار به پلیس ۱۱۰ زنگ میزند و تقاضای پیتزا پپرونی میکند همراه با فلفل زیاد. کاربر میپرسد چقدر زیاد؟ خیلی زیاد. کاربر تیزهوش میپرسد مقصود شما اسپری فلفل است؟ بله، بله؛ و به این ترتیب پلیس با اسپری فلفل به کمک میرود و او را که اسیر یک دزد بیوجدان شده بود، نجات میدهد.
در ماجرایی دیگر حاشیهنویس خبر شد که در شهر اهورکلا* خانم گرفتار تقاضای چلوکباب کوبیده میکند با یک پیاز بزرگ. کاربر با خنده میگوید خانم کباب کوبیده نصفش پیاز است شما میخواهید کباب کوبیده را با پیاز بخورید، مرغ پخته خندهاش میگیرد. خانم میگوید من پیاز خیلی دوست دارم و حتما یک چیزی بیاورید که آن را له کنم.
کاربر میپرسد گوشتکوب خوب است، میشنود نه یک چیز دیگر و پس از یکی، دو سؤال به پیشنهاد باطوم خوب است میگوید بله. پلیس میفهمد که او گرفتار است و با عملیات پیچیده و فنی همراه با کاربرد پیازخردکن! متجاوز را دستگیر میکنند. اخبار تأییدنشده حکایت از آن دارد که کثرت رو به تزاید این اتفاقات که به دلیل خانهمانی کرونا به شدت افزایش یافته، باعث شده است پلیس ۱۱۰ یک واحد جدید در مراکز خود ایجاد کند با این عنوان: «چلوکباب و فست فود ۱۰+».
از آنجا که متجاوزان و خاطیان هم کمکم به این نوع ترفندها آشنا شدهاند و همیشه یک گام از پلیس جلوتر هستند، مقرر شده است کاربران این واحد قرار است هرکدام یکی، دو هفته در چلوکبابیها و فستفود و پیتزاییها کارآموزی کنند تا بر اصطلاحات سفارشها مسلط شوند که اگر به جز شخص گرفتار، خاطی و متجاوز هم مکالمات را گوش میکنند، بتوانند با هوشمندی عملیات نجات را بدون تلفات و مصدومیت انجام دهند. حال اگر یک موقع به پلیس ۱۱۰ زنگ زدید و از آن طرف یک نفر گفت: چلوکبابی و فستفود ۱۰+ تعجب نکنید!
توضیح: اسامی شهرها با هدف جلوگیری از سوءتفاهم غیرواقعی انتخاب شده است.