پروز شنبه شاخص کل بورس تهران با رشد ۷/ ۱ درصدی همراه شد و فاصله این نماگر از کف پیشین به بیش از ۷/ ۱۴درصد رسید. درست اواسط دی ماه سال گذشته بود که ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بغداد باعث هراس سرمایهگذاران نسبت به ریسکهای غیراقتصادی و ریزش سنگین ۳/ ۴درصدی نماگر اصلی بورس تهران شد. این در حالی است که پیش از این اتفاق، بازار سهام با رشد بیش از ۶ درصدی همراه شده بود و انتظار میرفت این روند صعودی ادامه پیدا کند.
بورس تهران در نخستین روز کاری هفته سبزپوش بود و نماگر اصلی این بازار با رشد ۷/ ۱ درصدی همراه شد و به محدوده یک میلیون و ۳۹۰ هزار واحد صعود کرد. رشد ابتدای هفته شاخص سهام در حالی رقم خورد که ظهر روز جمعه محسن فخری زاده، یکی از دانشمندان بزرگ هستهای-موشکی کشور توسط تروریستها به شهادت رسید.
در پی بروز این ریسک سیستماتیک، انتظار میرفت همانند گذشته شاهد بیشواکنشی هیجانی بورسبازان به این واقعه تلخ و ریزشی شدن قیمتها باشیم. اما این موضوع رخ نداد و قیمتهای سهام به خصوص در نمادهای کالایی با توجه به روند صعودی قیمت کالاهای اساسی در بازارهای جهانی مسیر طبیعی خود را در پیش گرفتند. امری که میتوان آن را به درس گرفتن سهامداران از اتفاقات مشابه سالهای گذشته ارتباط داد. بورسبازانی که نمیخواهند بار دیگر اسیر هیجانات شده و بازنده باشند.
بیواکنشی سهام به ریسک سیاسی
همانطور که اشاره شد روز شنبه شاخص کل بورس تهران با رشد ۷/ ۱ درصدی همراه شد و فاصله این نماگر از کف پیشین به بیش از ۷/ ۱۴درصد رسید. درست اواسط دی ماه سال گذشته بود که ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در بغداد باعث هراس سرمایهگذاران نسبت به ریسکهای غیراقتصادی و ریزش سنگین ۳/ ۴درصدی نماگر اصلی بورس تهران شد. این در حالی است که پیش از این اتفاق، بازار سهام با رشد بیش از ۶ درصدی همراه شده بود و انتظار میرفت این روند صعودی ادامه پیدا کند.
اما واکنش هیجانی معاملهگران وضعیت دیگری را رقم زد. این، اما نه نخستین واکنش غیرمعمول بورسبازان به رخدادهای غیراقتصادی بود و نه آخرین آن. درست یک هفته بعد از حمله نیروی هوافضای سپاه به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق بار دیگر بورس واکنشی هیجانی نشان داد و این بار مقام ناظر در جهت کنترل این هیجانات دامنه نوسان را نیز به ۲ درصد محدود کرد که البته فرسایشی شدن این روند را نیز به دنبال داشت.
نگاهی به تاریخ معاملات بورس تهران نشان میدهد این بازار همواره شاهد واکنش هیجانی معاملهگران به شوکهای غیراقتصادی و فروکش سریع هیجان پس از مدتی کوتاه بوده است. از انتخاب ترامپ در پاییز ۹۵ گرفته تا حمله داعش به مجلس در بهار ۹۶، خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ و انفجار متوالی نفتکشها در نیمه اول ۹۸. آنچه در تمامی این اتفاقات کاملا مشخص است، واکنش سریع و منفی بورس در تمامی موارد دقیقا یک روز پس از وقوع رخداد و رنگ باختن ترس و هراس معاملهگران در روزهای آتی و خریدار شدن فروشندگانی است که اسیر هیجانات زودگذر شدند و در هیجان منفی سهام خود را در معرض فروش قرار دادند.
این بار، اما این واکنش هیجانی را شاهد نبودیم و با وجود برخی گمانهزنیها عمده سهام بورسی با رشد قیمت همراه شدند. این در حالی است که با انتخاب بایدن بهعنوان سکاندار بعدی ریاستجمهوری آمریکا انتظار برای بازگشت به برجام پررنگتر شده بود، اما با ترور جنایتکارانه روز جمعه شهید فخریزاده و انتظار برای واکنش ایران برخی عنوان میکنند که دیگر خبری از مذاکره نخواهد بود. بورسبازان، اما بیاعتنا به این ریسک غیراقتصادی، راه خود را رفتند و نشانهای از هراس در کلیت بازار دیده نمیشد. به نظر میرسد سهامداران از رویدادهای مشابه در سالهای گذشته درس گرفتهاند و نمیخواهند فروشنده امروز و خریدار فردا باشند.
چرخش بازار به سمت سهام تحلیلی
علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه: هر چند روز گذشته در خیلی از سهمها قدرت خرید پایینتر از انتظارات بود، اما در دی ماه سال گذشته شاهد اتفاق بسیار ناگواری (شهادت سردار سلیمانی) بودیم که پس از یک هفته فروشندگان بورسی از عرضه سهام خود در بازار پشیمان شدند.
اکنون علاوه بر اینکه ورود نقدینگی به جریان معاملاتی بازار سهام را شاهد هستیم، خوشبختانه نگاه معاملهگران نیز بر روی سهمهای تحلیلی از جمله سهمهایی که به قیمتهای جهانی وابستگی زیادی دارند، بیشتر است. در صورتی که سهمهای ارزنده واکنشی منفی از خود نشان دهند، گروههایی در بازار حضور دارند که این موضوع را فرصتی برای خرید در نظر بگیرند.
در حال حاضر بیشترین ریسک بازار سهام پیرامون موضوع بودجه و اظهار نظرهای محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور است، نفت ۴۰ دلار و نرخ دلار ۱۱ هزار تومان (میانگین نرخ نیمایی و دلار ۴۲۰۰ تومانی) در نظر گرفته شده است که این مهم برای بازار سهام به شدت خطرناک ارزیابی میشود.
زمانی که نرخ ۱۱ هزار تومانی در فروش نفت که مطمئنا مبالغ بالایی هم نخواهد بود در نفت ۴۰ دلاری ضرب شود، یقینا با کسری بودجه بزرگی مواجه خواهیم بود. امیدواریم دولت در صورت کسری تمام فشار بودجه ۱۴۰۰ را بر دوش بازار سرمایه نگذارد، به این بازار بهعنوان منبع تامین بودجه نگاه نکرده و دید بلند مدتی نسبت به این بازار داشته باشد. در چنین مواقعی بهطور معمول دو راهکار دولتی مورد استفاده از بورس وجود دارد؛ نخست موضوع فروش سهام و عرضه بیشتر از حد ظرفیت است. دیگری نیز فشار بر شرکتهای تولیدکننده از طریق «مالیات، حق انتفاع معادن، نرخ انرژی و نرخ خوراک و مواردی از این قبیل» خواهد بود. بر این اساس نباید همانند سال جاری کسری از محل بازار سرمایه تامین و هر اتفاقی شبانه به بازار تحمیل شود.
عدم پیشبینی سناریوی نظامی در بورس
محمد گرجی آرا، کارشناس بازار سرمایه: در موضوع سیاست خارجی رویکرد مشخصی وجود دارد و به نظر میرسد بهصورت مستقیم با آمریکا وارد جنگ نخواهیم شد، بنابراین بازار سهام در داد و ستدهای دیروز سناریوی نظامی شدیدی را در این خصوص پیشبینی نکرد. ازطرفی قیمت ارز هم کف مشخصی را شناسایی کرده است. این موضوع در جای خود سیگنالی برای سهام بزرگ بازار که غالبا تولیدکننده کامودیتیها هستند ارسال خواهد کرد و احتمالا این صنایع دچار افت شدیدی نخواهند شد.
در صورتی که سیاست خارجی ایران مبنی بر عدم اعمال سناریوی شدید نظامی تداوم پیدا کند تهدیدی شامل حال صنایع و شرکتهای بورسی نخواهد شد. به نظر میرسد که سیاست خارجی کشور همچنان درانتظار اقدامات تیم جدیدی است که بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا تکیه خواهد زد. با این حال شانس بهبود روابط از دیدگاه اهالی بازار سرمایه وجود دارد؛ بنابراین وجود چنین تحلیلی در فضای معاملاتی بازار سهام باعث شد که در معاملات روز گذشته شاهد واکنش منفی در این خصوص نباشیم، مگر اینکه طی روزهای آتی تغییری در این رویکرد ایجاد شود.
تغییر قاعده بازاری در بورس
ولید هلالات، تحلیلگر بازار سرمایه: شخصیت مهمی ترور شد، اما این موضوع قابل مقایسه با ترور شهید سردار سلیمانی نیست. اتفاقی که در دی ماه سال گذشته روی داد حالت جنگ داشت، اما اکنون انتظار نمیرود که ایران پاسخی بدهد که منجر به جنگ شود. در صورتی که بازار سهام، ارز و طلا طی روزهای آتی در این زمینه احساس خطر کنند طبیعتا واکنش نشان خواهند داد. به نظر میرسد که بازار در روندی تعادلی به مسیر خود ادامه دهد. طی روزهای گذشته گروههای بانکی، خودرویی و پالایشی بازدهی مطلوبی را کسب کردند و در نقطه مقابل نیز گروههایی که وابستگی به نرخهای جهانی و ارز داشتند به بازدهی قابل توجهی نرسیدند.
اکنون تقویت بازارهای جهانی نیز تا حدی مزید بر علت اقبال به گروههایی شده است که طی ۲ هفته اخیر رشد چندانی نداشتهاند. در واقع ورود پول به این بازارها میتواند عامل مهمی در راستای سرمایهگذاری محسوب شود. با توجه به اینکه بازارهای جهانی بهصورت آهسته و پیوسته حرکت خواهند کرد تداوم رشد پرشتاب شاخصها در روزهای آینده بعید به نظر میرسد، بنابراین کامودیتی محورها نیز با چنین حالتی به مسیر صعودی، اما متعادل خود ادامه خواهند داد. با این حال خرید هیجانی توصیه نمیشود. تشکیل چند روزه صف خرید در نهایت به صفوف چند روزه فروش منجر خواهد شد. هر چند که پول نسبت به گذشته کمتر شده، اما همچنان در فرآیند معاملاتی بازار سهام در حال گردش است.
در حال حاضر نیز چند گروه لیدر بازار پس از صعود وارد فاز اصلاحی میشوند و سریعا پول به سمت سایر گروههایی که از پتانسیل افزایشی برخوردارند تغییر مسیر میدهد. در صورتی که سیگنال منفی شیوهنامه ساماندهی عرضه و تقاضای زنجیره فولاد به بازار ارسال نمیشد یقینا استارت حرکت شرکتهای کامودیتی محور زودتر در بورس زده میشد. اکنون میتوان انتظار داشت که طی هفته معاملاتی جاری در بازار سهام شرکتهایی که طی دو هفته اخیر صعودی بودند کمی استراحت و مابقی شرکتهایی که از پتانسیل افزایشی برخوردارند و تا حدودی به بازارهای جهانی وابسته هستند رشد کنند.
بورس شنبه از دریچه آمار
همزمان با رشد ۷/ ۱ درصدی دماسنج اصلی بورس تهران، از ۳۴۶ نماد معامله شده بورسی، ۱۸۰ سهم (معادل ۵۲ درصد) با صف خریدی به ارزش ۱۱۴۲ میلیارد تومانی همراه شدند و در مقابل ۳۹ نماد (معادل ۲/ ۱۱ درصد از کل) صف فروشی به ارزش ۴۴۴میلیارد تومان تشکیل دادند.
در معاملات فرابورسی نیز در روزی که آیفکس با رشد ۲/ ۲ درصد صعود کرد، از ۱۳۰ نماد فعال، ۷۷ سهم (معادل ۲/ ۵۹ درصد) صف خرید ۶۹۸ میلیارد تومانی و تنها ۴ نماد (معادل ۳درصد) با صف فروش ۷۷ میلیارد تومانی مواجه شدند. همچنین در این روز مجموع ارزش معاملات خرد سهام در بورس و فرابورس ۱۹ هزار و ۶۵۰ میلیارد تومان برآورد شد که ۱۴ هزار و ۸۱۵ میلیارد تومان آن مربوط به معاملات سهام در بورس تهران بود. به این ترتیب برای ششمین روز متوالی شاهد پایداری ارزش معاملات این بازار در سطوح بالاتر از ۱۰هزار میلیارد تومان بودیم.
اما تا چند ماه دیگر شاخص کل به زیر یک میلیون واحد برخواهد گشت، چراکه پولهای سرگردان چاره ای جز بازگشت به جایی که آنرا خلق کرده یعنی بانک ندارند