محمود یاوری پیشکسوت فوتبال ایران که سالها به عنوان سرمربی در تیمهای مختلف فعالیت میکرد به دیار باقی شتافت.
محمود یاوری که از چند هفته قبل به دلیل بیماری در بیمارستان بستری بود صبح امروز در سن ۸۱ سالگی به دیار باقی شتافت.
محمود یاوری که در دوران بازی عضو تیمهای شاهین اصفهان و پاس تهران بود، در تیمهای مختلفی از جمله ذوبآهن و سپاهان اصفهان، تراکتور تبریز، فجرسپاسی و برق شیراز، استقلال اهواز، پاس همدان، راهآهن تهران، ابومسلم مشهد، مس کرمان، شاهین بوشهر و استیلآذین تهران و همچنین تیمهای ملی بزرگسالان، امید و جوانان سابقه مربیگری داشت.
محمود یاوری و امیر قلعه نویی
فرارو درگذشت محمود یاوری را به خانواده ایشان و جامعه فوتبال تسلیت میگوید.
محمود یاوری (زادهٔ ۱۸ مهر ۱۳۱۸) در اصفهان با اصالتی گلپایگانی سرمربی فوتبال اهل ایران است. او فوتبال را از تیم شاهین اصفهان (سپاهان فعلی) آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۲ عضو این باشگاه بود.
وی در سال ۱۳۴۲ به عضویت تیم پاس تهران درآمد و تا سال ۱۳۵۰ در این تیم حضور داشت. یاوری در سال ۱۳۵۰ به عنوان بازیکن فوتبال، بازنشسته شد.
محمود یاوری و علی دایی
او در سال ۱۳۶۳ (۱۹۸۴ میلادی) به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شدهاست و در شش بازی که تیم ملی فوتبال ایران را هدایت کرد، در هر ۶ بازی پیروز شد.
محمود یاوری در سال ۱۳۵۶ سرمربی تیم ملی جوانان فوتبال کشور شد و در سال ۱۳۵۷ حضور در تیم ملی ب و تیم ملی امید را تجربه نمود.
طی سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ به مربیگری مجدد در تیم ملی جوانان رسید و در سال ۱۳۸۴ هم مدیر تیم ملی فوتبال جوانان شد.
از تیمهای باشگاهی او که مربیگری کرده میتوان به سپاهان، ذوب آهن، فجر سپاسی، برق شیراز، شاهین بوشهر، تراکتورسازی تبریز، ابومسلم مشهد، صبای قم، استقلال اهواز، پاس، استیلآذین، راهآهن و مس کرمان اشاره کرد. وی در تاریخ ۲۰ آبان ۹۹ بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری کرونا و در icu یکی از بیمارستانهای اصفهان دارفانی را وداع گفت.
در سال ۱۳۶۳ بهروز صحابه محمود یاوری ۴۴ ساله را به عنوان سرمربی تیم ملی بزرگسالان انتخاب کرد.
در تابستان ۱۳۶۳ تیم ملی به رهبری محمود یاوری در مسابقات فوتبال مقدماتی جام ملتهای آسیا ۱۹۸۴ شرکت کرد، اما وقتی نصرالله سجادی به جای بهروز صحابه رئیس فدراسیون فوتبال شد، یاوری از مسئولیت سرمربیگری خود در تیم ملی کنار رفت.
من ۱۸ مهر به دنیا آمدم
من هجدهم مهر به دنیا آمدهام، اما همه به اشتباه مرا متولد اردیبهشت میدانند. حتی فردوسی پور هم یک بار در برنامهاش همین آمار اشتباه را گفت که پسرم به وی اعتراض کرد.
شروع فوتبال
من بازیکن تیم آموزشگاههای اصفهان بوده و بازیام هم خوب بود، ۱۴ سالم بود که توسط بهروز زندی به این تیم معرفی شدم. افراد بزرگی در این تیم حضور داشتند و استاد حریری که بازیکن تیم ملی بود، مربیگری این تیم را برعهده داشت.
در سن ۱۶ سالگی به تیم بزرگسالان شاهین راه یافتم؛ سال ۴۲ در مسابقات کشوری در ارومیه، کاپیتان تیم اصفهان بودم و از ۱۹ گل تیم اصفهان، ۱۵ گل را من به ثمر رساندم
استخدام دانشگاه پلیس
سروان صادقی که بعدها تیمسار صادقی شد و رییس تربیت بدنی باشگاه پاس و شهربانی آن زمان بود، بازی من را پسندیده بود و گفت: میخواهی به دانشگاه پلیس بروی که من موافقت کردم و بدون کنکور استخدام شدم.
سه فاکتور مهم در فوتبال
همیشه اعتقاد داشتهام در فوتبال ایران باید سه فاکتور را داشته باشی؛ پول، پارتی و پز؛ من با دسترنج و استعداد خودم به این موقعیت رسیدم و از هیچ کدام از این سه فاکتور استفاده نکردم.
مربیگری تیم شهربانی
بعد از مقطعی که در تیم شهربانی مربیگری کردم، در کادر فنی تیم پاس حضور داشتم. روال کار در تیم پاس به گونهای بود که اسداللهی تیم را آرنج میکرد، نرمش و تمرین با محمد رنجبر بود و حشمت مهاجرانی، حسن حبیبی و من هم مربیان تیم بودیم.
یک روز سه نفر دیگر در تمرین غیبت داشتند و اسداللهی مرا صدا کرد و گفت: محمود تیم را نرمش بده؛ من هم شروع به گرم کردن تیم کردم. پس از پایان تمرین اسداللهی مرا صدا کرد و گفت: تو روزی مربی بزرگی خواهی شد؛ وقتی این حرف را زد، من پیش خودم شرمنده شدم و گفتم من در حد این تعریفها نیستم.
اهل ظاهر فریبی نیستم
من اصولا عادت ندارم خودم را به جایی ببندم و فقط به خدا تکیه کردهام. اهل ظاهر فریبی هم نیستم و حاضر نیستم برای پول و مقام خودم را به کسی وابسته کنم، چون معتقدم خدا به انسانها عزت میدهد
مربیگری
من در دوران مربیگری، هشت مرحله با تیمهای ملی همکاری داشتهام، چهار مرحله در جوانان بوده که دو بار دستیار حشمت مهاجرانی بودهام و دو بار هم سرمربی.
یک دوره سرمربی تیم ملی امید بودهام. یک مقطع هم مدیر فنی تیم ملی امید بودم و با این تیم شش ماه کار کردم، زمانی که سیموئز انتخاب شد، تیم را شسته رفته تحویل دادم
لقب پدر خوانده سپاهان
من در سه مقطع زمانی متفاوت و در ۱۲ سال هدایت تیم سپاهان را بر عهده داشتم. به همین خاطر مرا پدرخوانده سپاهان مینامیدند. این صفت را برای سه نفر به کار میبرند؛ من، مسعود تابش و محرم نویدکیا که هر سه در زمان خودمان زحمات زیادی برای سپاهان کشیدیم.
استقلال و پرسپولیس؛ وسوسه نشدید؟
همیشه دوست داشتهام که در آرامش مربیگری کنم و شرایط دو تیم استقلال و پرسپولیس با این همه حاشیه به روحیات من نمیخورد
محمد یاوری برادر محمود یاوری
من در قبال برادرم هم برادری نکردم؛ محمد آقا اگر در تیمی به جز سپاهان که من سرمربیاش بودم بازی میکرد، بیشتر به او میدان میدادند.
در تیمهای پاس و صبا به عنوان مشاور در کنار من بود؛ من عین برخی از مربیان عادت ندارم به هر تیمی میروم، برادرم را هم دنبال خودم ببرم. زیرا معتقدم هر کسی را بهر کاری ساختند. محمدآقا اولین و بهترین آکادمی فوتبال ایران را تاسیس کرد و پایه و اساس فوتبال آکادمی محور را بنا نهاد که البته از کمک محمدرضا ساکت هم نباید گذاشت.
من نه قیصر هستم و نه سلطان و نه ژنرال
من فقط محمود یاوری هستم، یک مربی با اخلاقیات و اصول خاص خودش. لقب امیر کبیر را هم شنیده بودم که روزنامهها نوشته بودند.
در بین مربیان خارجی، الگویی هم داشتهاید؟
در مقطعی کار ساکی مربی ایتالیا را میپسندیدم و بعد هر چه جلو آمد، آرسن ونگر را قبول داشتم. در بین مربیان فعلی ایران نیز عبدالله ویسی.