مجله نیوزویک که در امریکا منتشر می شود چندی پیش گزارشی را در باره دانش آموختگان دانشگاه شریف و فرار مغزها از ایران منتشر کرد که گرچه با جانبداری های مغرضانه ای همراه است ولی در عین می تواند زنگ خطری جدی نیز به شمار آید.
مسوولان واحد مهندسی برق دانشگاه استانفورد با گروهی از دانشجویان خارجی مواجه شدند که بالاترین نمرات را در آزمون سخت دکترای این رشته به دست آورده اند. به گفته یکی از آن مسوولان آن دانشگاه، این دانشجویان از یک دانشگاه امریکائی یا دیگر موسسات آموزشی سایر کشورهائی که با موسسات امریکائی مرتبط هستند و تمایز خود را در چنین آزمونهائی نشان می دهند نیامده بودند، بلکه اکثر آنها ایرانیانی بودند که از دانشگاه صنعتی شریف شریف فارغ التحصیل شده بودند.
دانشگاه استانفورد محبوب ترین مقصد فارغ التحصیلان دانشگاه شریف برای ادامه تحصیلات عالی است. به گفته «بروس وولی» مدیر پیشین واحد مهندسی برق استانفورد، دانشگاه شریف دارای یکی از بهترین برنامه های آموزشی برای کارشناسی در رشته مهندسی برق است. سرآمدی این دانشگاه را نباید با داشتن رقیبانی چون ام.آی.تی امریکائی و کمبریج انگلیسی و دیگرانی چون چین دست کم گرفت.
این روزها برخی دانشجویان ایرانی بی اعتنا به مجادلات سیاسی، سرگرم کسب اعتبار بین المللی در بالاترین سطوح و مراتب علمی هستند. تحسین این دانشجویان به مدیران استانفورد محدود نمی شود. دانشگاههای دیگری در کانادا و استرالیا که از مقررات آسانتری برای اعطای روادید برخوردارند از رونق چشمگیر دانشجویان ایرانی در کشورهای خود سخن می گویند. در حالی که آمارهای دانشگاه های کانادا نسبت به سال ۱۹۸۵ با جهش ۲۴۰ درصدی دانشجویان ایرانی مواجه شده است، رسانه های استرالیا از پنج برابر شدن تعداد دانشجویان ایرانی در پنج سال گذشته و رسیدن آنها به مرز ۱۵۰۰ نفر خبر می دهند.
به غیر از دانشگاه شریف، دانشجویان موسسات آموزشی دیگری نیز چون دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی اصفهان به بازیگران عمده در المپیادهای علمی بین المللی تبدیل شده و جوایز ارزنده را در رشته های فیزیک، ریاضی، شیمی و «روباتیک» درو می کنند. برگزاری المپیاد فیزیک که اخیرا در شهر اصفهان برگزار شد نمونه روشن این نام آوری است که کشورهای دیگر خاورمیانه نتوانسته اند افتخار آن را کسب نموده و به دلیل فقدان چنین دانشورانی، با همسایه خود ایران رقابت کنند.
موقعیت های شغلی
در گوشه ای دیگر، نه چندان دور، شرکتهای فن سالار غربی نیز بیکار ننشسته و در کنار موسسات پژوهشی در غرب، این نیروی کارآمد را به گرفته اند و صدها تن از آنها در شرکتهائی چون گوگل و یاهو که در «سیلیکون ولی» مستقر هستند، به کار گرفته شده اند. سرآمدان المپیادها دارای جذابیت فراوانی برای موسسات پژوهشی غرب هستند که براساس خبرهای منتشر شده در رسانه های ایران، بیش از ۹۰ در صد آنها برای کار و یا ادامه تحصیل، کشور را ترک می کنند.
نیوزویک در ادامه گزارش خود مدعی شد: برای بررسی علل مهاجرت دانشوران ایرانی و بویژه دانشگاه شریف باید به این نکته توجه کرد که ایران با مشکلات و بیماریهای گوناگونی چون تورم مزمن، در جا زدن دستمزدها و بخش خصوصی بی بنیه که ناشی از مدیریت ناکارآمد اقتصادی روبرو است.
بر اساس ادعای این نشریه، اساتید دانشگاه ها در ایران به ندرت به حقوقی که کفاف زندگی آنها را بدهد دسترسی دارند و بدین سبب ناچارند به شغل دومی چون رانندگی تاکسی و خرده کاسبی دست بزنند. تحریم های سیاسی نیز مزید بر علت شده و تاخیر در واردات تجهیزات علمی، وضع را مشکل تر است. به عنوان نمونه ای از بی مهری های جهان غرب، تا زمانی پیش، ایرانیان مجاز به انتشار مقاله در نشریه «مهندسی برق و الکترونیک» که مجله حرفه ای این رشته است نبودند و اغلب روادید آنها برای شرکت در همایشهای علمی رد می شد.
محمد منصوری، از فارغ التحصیان سال ۱۹۹۷ دانشگاه شریف که اکنون در نیویورک تدریس می کند ارجحیت و تشویق والدین ایرانی به تحصیل فرزندانشان در رشته های پزشکی و مهندسی به جای رشته های دیگری چون حقوق را یکی از علل سر آمدی دانشوران ایرانی و دانشگاه شریف می داند. در جوار آن، دانشگاه شریف از روند گزینشی بسیار دشواری برای ورود فارغ التحصیلان به این دانشگاه برخوردار است.
هر سال حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن از فارغ التحصیلان دبیرستانها در آزمون ورودی موسسات آموزش عالی شرکت می کنند ولی تنها ده در صد از سرآمدان آنها موفق به ورود به دانشگاههای دولتی شده و فقط یک در صد از آنها بخت راهیابی به موسسات آموزشی عالی چون شریف را می یابند.محمد منصوری می گوید: روال گزینشی در ایران، با هوش ترین و پر انگیزه ترین و کوشاترین دانشجویان کشور را در اختیار موسسات آموزشی سر آمدی، چون دانشگاه شریف قرار می دهد.
دانشگاه شریف در سال ۱۹۶۵ تاسیس شد. این دانشگاه در آن زمان با استفاده از راهنمایی های دانشگاه ام.آی.تی برپاشد و بسیاری از اساتید کنونی آن از امریکا فارغ التحصیل شده اند. بر اساس گزارش انستیتوی بین المللی آموزش، دانشجویان ایرانی در آن زمان، بزرگترین گروه دانشجویان خارجی در ایالات متحده را تشکیل می دادند.
یکی دیگر از علل موفقیت دانشجویان ایرانی را می توان در سیستم آموزشی دوره تحصیلات متوسطه در ایران جستجو کرد. در این سیستم دروسی تدریس می شود، که دانش آموزان در امریکا تا رسیدن به مقطع کالج از آن بهره نمی برند. این روش آموزشی پیشرفته به مقاطع بالاتری چون لیسانس نیز تعمیم دارد. محمد منصوری و سایر دانش آموختگان می گویند، در مقطع لیسانس در ایران مواردی به ما تدریس می شد که در امریکا، تنها به مقاطع بالاتری چون فوق لیسانس اختصاص دارد.
عده ای دیگر از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف به یکی دیگر از انگیزه های مهاجرت اشاره می کنند. یک تن از آنها که مایل نیست نامش برده شود می گوید «هنگامی که شما در ایران زندگی می کنید و با تنشهای روزمره زندگی دست به گریبان هستید، رویای ترک کشور در شما بارور می شود و کتابها و تحصیلات شما به بلیطی به سوی یک زندگی بهتر تبدیل می شود. این فکر تا مرز یک وسواس ذهنی پیش می رود و شما را به جائی می رساند که به خاطر آن ساعت ۴ صبح از خواب بیدارمی شوید، تا بتوانید پیش از شروع کلاس چند ساعتی وقت داشته باشید.»
موفقیتهای ایران در این زمینه را می توان به غیر از جنبه مثبت آن، تراژدی هم نا مید چون برخی دانشجویان به چیزی جز ترک کشور پس از فارغ التحصیل شدن نمی اندیشند. این روند برای دانشگاه ها و موسسات خارجی بهره آور و سودمند است ولی ایران را با مساله جدی تهی شدن استعدادها و فرار مغزها مواجه می کند. رامین فرج راد یکی دیگر از فارغ التحصیلان سال ۱۹۹۷ دانشگاه شریف که اینک یکی از مدیران شرکت «آکوانتیا» در «سیلیکون ولی» است می گوید: «فرصتهای شغلی کافی و مناسب برای فارغ التحصیلان در ایران فراهم نیست. از آن گذشته، نخبگانی که در ایران می مانند تا کاری برای خود به راه اندازند با مشکلاتی مواجه می شوند، به این دلیل آن گروهی که نتوانند به غرب مهاجرت کنند به دبی سفر می کنند.
تاریخ ایران انباشته از کامیابی و پرورش نوابغی چون ابن سینا و محمد خوارزمی دانشمند قرن نهم و مبدع «الگو ریتم ریاضی » که دانش پایه کامپیوتر شمرده می شود و عمر خیام ریاضی دان و ستاره شناس است. این همه به جای خود، ولی چه اینکه در سالهای اخیر ایران موفق شده دانشجویان ممتازی عرضه کند، لیکن در صورتی که به سرعت مسیر راه اصلاح نشود، ادامه این روند، آن تاریخ پر افتخار و ظرفیتهای بالقوه آن استفاده نخواهد شد.