فرارو- این روزها با بالا رفتن قیمت طلا، مسکن و لوازم خانگی، ازدواج به پدیدهای پیچیده بدل شده است که از توان اغلب جوانان خارج شده است.
به گزارش فرارو، تجرد در ایران شیب ملایم، اما صعودی را پیش گرفته است؛ مطابق آمارهای بین المللی و داخلی تا سال ۹۷، ۱۳ میلیون جوان مجرد ایرانی از سن مناسب ازدواج گذر کرده بودند و دیگر به فکر ازدواج نبودند. براساس بررسیهای مرکز آمار ایران، تجرد قطعی در سال ۱۳۷۵ برای مردان حدود ۱/۱ درصد و برای زنان ۱/۲ درصد بوده است، به طوری که طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ این شاخص برای مردان حدود دو برابر، اما برای زنان بیش از سه برابر شده است. در واقع نسبت تجرد قطعی زنان به حدود ۱/۶ برابر مردان رسیده است.
همچنین طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، ۱۰ درصد زنان ۳۵ تا ۳۹ ساله کشور ، ۸ /۶ درصد در گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ساله و ۱/۳ درصد در گروه سنی ۵۰ تا ۵۴ سالهها مجرد هستند. این در حالی است که علم جمعیتشناسی سن بالای ۴۰ سال را برای زنان تجرد قطعی میداند.
علاوه بر این، علیرضا ساجدی رئیس گروه تحلیل آمارهای حیاتی ثبت احوال در آبان ماه ۹۸ گفته است: در سال ۹۷ حدود ۵۵۰ هزار و ۵۶۵ مورد ازدواج در کشور رخ داده که نسبت به مدت مشابه در سال ۹۶ حدود ۹ درصد کاهش داشته است. روندی که به گفته او از اواخر دهه هشتاد شروع شده و تا به امروز ادامه یافته است.
کاهش میزان ازدواج و افزایش سن ازدواج، در کنار کاهش نرخ باروری و سیاستهای تحدید موالید باعث کاهش رشد جمعیت کشور و به تبع آن پیری جمعیت میشود. به گفته محمداسماعیل اکبری مشاور عالی وزیر بهداشت، جمعیت ایران در ۶۰ سال گذشته ۱۰ سال پیرتر شده است. اتفاقی که ثابت نمیماند و پیری جمعیت در ایران همچنان رو به افزایش است. اکبری در این باره میگوید: در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند و ما کشور جوان تلقی میشویم، اما وضعیت چنین نمیماند و ما هر سال در حال پیر شدن هستیم به طوری که در ۲۰ سال آینده، از پیرترین کشورهای دنیا خواهیم بود و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم. به طوری که از هر ۳ نفر تقریباَ یک نفر بالای ۶۰ سال سن دارد.
پیر شدن بخش مهمی از جمعیت جوان و اضافه شدن سالمندان خود چالشهای جدیدی ایجاد میکند. چالشهایی که یکی از ریشههای آن کاهش تمایل جوانان به ازدواج و افزایش سن ازدواج است.
کاهش نرخ جمعیت و پیرشدن آن مصیبتبارترین پیامد کاهش ازدواج است
امیرمحمود حریرچی جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو در این باره گفت: اصلیترین تبعات کاهش ازدواج؛ به حداقل رسیدن حس خوشبختی است که لازمه جوامع است و به این صورت، دیگر زندگی معنایی ندارد. ازدواج و داشتن فرزند یک امر طبیعی است. به ویژه برای خانمها داشتن فرزند امری طبیعی تلقی میشود. اقایان همین که ازدواج میکنند حس و حال خیلی بهتری دارند و احساس میکنند مطابق طبیعت خود عمل کردند و رضایتمندی دارند. برای خانمها که کاملا طبیعی است.
او ادامه داد: اما با توجه به بالا رفتن قیمت طلا، مسکن و غیره و تورم موجود ازدواج دو گروه جامعه تاثیر میپذیرد. یک گروه که فقیر هستند و نیمی از جامعه را شکل میدهند حداقل شرایطی که هنگام ازدواج لازم دارند و اینکه بتوانند یک خانواده را تامین کنند ندارند. آنهایی هم که متوسط به بالا هستند توقعات زیادی دارند. تحصلیکرده هستند. کار خیلی مناسبی میخواهند که دخل و خرج آنها به هم بخورد. وقتی اتفاق نیفتد وضعیت عدم رضایتمندی بیشتر میشود به ویژه اینکه خانواده تشکیل بدهد و نتواند به تامین مخارج بپردازد؛ بنابراین از خیر ازدواج میگذرد.
وی افزود: در درازمدت مصیبتبارترین وضعیتی که جامعه با آن مواجه میشود کاهش نرخ جمعیت و پیرشدن جمعیت است. آنچه که اخیرا گزارش جهانی آن هم اعلام شد که ایران از این نظر در وخیمترین وضع قرار دارد. رشد طبیعی جمعیت یعنی تفاضل مرگ و میر با موالید در ایران کم شده است و این در آینده ما را دچار مشکلات شدیدی میکند. در آینده نیروی کار نخواهیم داشت و توسعه هم برای ما معنایی نخواهد داشت. هر چند که در حال حاضر هم کشور توسعه یافتهای نیستیم به دلیل سومدیریتهایی که داشتیم و مسئولینی که توجهی به توسعه نداشتند همین حالا با مشکل جدی مواجه هستیم. حتی در مسیر توسعه هم حرکت نمیکنیم، چون چنین نگرشی وجود ندارد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: خانواده طبیعت بشر است. طبیعت بشر این است که درون خانواده باشد که تشکیل خانواده بدهد و فرزند بیاورد. اگر آنچه را میخواهیم درون خانواده نتوانیم بگیریم سراغ چیزهایی میرویم که اسمش را باید گذاشت مجازیِ خانواده یعنی واقعی نیستند. مانند دوستیهای خارج از عرف و فرهنگ جامعه. وقتی ازدواج کم شود این دوستیها برقرار میشود و دورهمیهایی که ریسک بالایی دارند جایگزین میشوند.
او افزود: وقتی فرد به چیزی به شکل طبیعی نتواند دسترسی داشته باشد سراغ چیزهایی میرود که رسیک بالایی دارد و وارد خطرات میشود. به ویژه در آنچه روابط زناشویی و وروابط جنسی است که طبیعت بشر است. آن وقت نوعی از آنچه که زندگیهای پورنو است؛ حاکم میشود و اینها شکل میگیرد. همه چیز زیرزمینی میشود. شادیها زیرزمینی میشود. ولی اگر خانواده حمایت شود و بتوانیم به شکل طبیعی جامعه پیش رویم رضایتمندی حاصل میشود. خانواده اصلیترین نهاد جامعه است اگر جامعه نتواند شکل خود را بگیرد منتهی میشود به جایی که نیازهای ما و رضایتمندی ما زیرزمینی میشود و قطعا زیرزمینی شدن آنها، پاسخگوی هیچ یک از نیازهای ما نیست.
حریرچی در ادامه با اشاره به اینکه در این وضعیت چه کارباید کرد، اظهار کرد: مسئولین باید بیدار شوند و این مسایل را بدانند. کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه از خانواده و تشکیل خانواده به انحای مختلف حمایت میکنند و رضایتمندی بیشتر در مردم ایجاد میکنند. نه اینکه همچون کشور ما در حمایت ازخانواده اقداماتی، چون وام ازدواج، فرزند خواندگی و ساخت خانههایی ۲۵ متری که فقط در اختیار متاهلین گذاشته شود را انجام دهند. چون اینها حمایت از خانواده نیست. حمایت از خانواده باید مالی باشد و به عنوان حق شناخته شود.
وی افزود: دولت باید در مرحله ازدواج از زوج حمایت کند مثلا اگر مسکن نداشت مسکن اجتماعی در اختیارشان بگذارد مسکنهایی که در اختیار افراد قرار میگیرد و متناسب با درآمد آنها کرایه میگیرد. هم هنگام فرزندآوری از آنها حمایت کند. باید حق اولادی باشد که به همه تعلق بگیرد. ما تا یک تامین اجتماعی جامع و فراگیر نداشته باشیم آثارش را در جامعه میبینیم چه برسد به حالا که با افزایش تورم و نرخ طلا و دلار مواجه شدیم که نرخ همه چیز چند برابر شده است. اینها به دلیل سوء مدیریت پیش آمده است، به این دلیل که این نگاه وجود ندارد که مردم رضایتمند شوند؛ بنابراین ما همه رها شده هستیم.