شلاله احمدنژاد؛ سالها پیش در مورد کسانی شنیده بودم که نظریهی «گرمایش جهانی» را کذب میدانستند و با آن به مخالفت برخاسته بودند. آن زمان با شنیدن این دیدگاه خیلی تعجب کرده بودم. گرمایش جهانی مسئلهای بود که با تمام وجودم احساسش کرده و قبولش داشتم.
در منطقهی سردسیری بزرگ شده و برف سنگین وسرمای جانسوز زمستان خاطرات کودکی ام را شکل داده بود، اما با ورود به دنیای جوانی، طبیعت اطرافم هم گویی به مرحلهی جدیدی وارد شده بود... دیگر از برف و سرمای قبلی خبری نبود که هیچ، انگار نظم فصلها هم به هم خورده بود، زمستانهای پر برف و سرد جای خود را با بهار های دلپذیر و مطبوع تعویض کرده بود... به این فکر میکنم که چرا یک عده باید موضوعی را که تا این اندازه برای عامهی مردم ملموس و منطقی است انکار کنند؟
مخالفان نظریهی گرمایش زمین، بعضا استدلال کرده بودند که این ایده، حقهی مبدعان انرژیهای نو است... و یک سری استدلالهای دیگر به همین اندازه مضحک و احمقانه. البته با کمی دقت میشود به منفعت بعضی از مخالفان ایدهی افزایش دمای زمین از قِبل انرژیهای تجدید ناپذیر و سوختهای آلاینده پی برد... فارغ از این دسته که نفعشان در تشکیک و انکار واقعیتهاست، بعضی از افراد با مخالفت کردن با ایدهها و نظریههای مقبول و منطقی و علمی میخواهند ادعای تفاوت و بزرگی بکنند، مثل کسانی که با راه انداختن تفکر سطحیِ «مسطح بودن زمین» میخواهند «جلب توجه» بکنند و این نمایش آنها از راه بیارزش خواندن تمام دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی بشر که بر پایهی کروی بودن زمین استوار شده، میگذرد.
درست است که شک در خرافاتی که توده، زمانهای مدیدی به آن خو کرده، تیزهوشانه و روشنفکرانه است، اما تشکیک و اخلال در نظریههایی که دلسوزانه و عام المنفعه هستند، خیانت به جهانیان است. این مخالفتهای کورکورانه و مغرضانه نه تنها در باب موضوعاتی، چون گرمایش جهانی و کروی بودن زمین بلکه در بیشتر دغدغهها و مسائل جهانی به میان میآید.
مثلا در هنگام بلایای طبیعی و همه گیریهای بهداشتی، جغرافیایی، تاریخی و... در حالی که عمدهی انسانها با جان و مالشان دست و پنجه نرم میکنند، برخی از عناصر بدبین و ناکارآمد که هیچ کار مثبتی از دستشان برنمی آید، کینه جوییهای سیاسی و فرهنگی و... را دستمایه قرار داده و به شایعه پراکنی میپردازند... از جملهای این شایعات است: سرطان، ابداع شرکتهای داروسازی برای به جیب زدن پول هنگفت از راه شیمی درمانی است و کذب بودن این ادعا را میشود این گونه ثابت کرد که شرح بیماریهای سرطانی در بعضی منابع تاریخی آمده منتها آن زمان با نام بیماری سرطان شناخته نشده بودند و میدانیم که در آن دوران خبری از شرکتهای تولید کنندهی داروهای شیمی درمانی نبوده!... یا در مورد اخیرِ همه گیری کووید ۱۹ این ادعای سخیف مطرح شده که کرونا ویروس جدید را آمریکا برای ضربه زدن به اقتصاد برتر دنیا، در آزمایشگاهها پرداخته و روانهی چین کرده...
در مواجهه با این شایعه پردازیها و دروغ پراکنیهای بیهوده، بیش از پیش به ارزش این سخن پی میبریم که: به جای لعنت فرستادن به تاریکی شمعی روشن کنید...