توماس فریدمن، سرمقالهنویس و کارشناس برجسته آمریکایی در یادداشت این هفته خود در نیویورکتایمز درباره انتخابات داخلی دموکراتها نوشت، اما وی از یک جمهوریخواه سابق حمایت کرد و آن کسی جز مایکل بلومبرگ، شهردار سابق نیویورک نیست.
به گزارش دنیای اقتصاد، بلومبرگ که دیر به کارزار انتخاباتی دموکراتها پیوست، سودای شکست دونالد ترامپ را در سر دارد و اگر وی نامزد دموکراتها شود، باید آن را «جنگ تایتانها» یا دو غول پولدار دانست.
توماس فریدمن در این یادداشت مینویسد: دموکراتها نیاز دارند تا یک فرد مناسب را برای جلوگیری از پیروزی مجدد ترامپ مهیا کنند.
او نوشت: هموطنان آمریکایی من! ما با یک فوریت ملی روبهرو هستیم. پیش از این هرگز رئیسجمهوری نداشتیم که فاقد صداقت شخصی باشد و این همه از موقعیت خود سوءاستفاده کند و دروغ بگوید و تا این حد هم کورکورانه از سوی همحزبیها و دادستان عمومی حمایت شود. او دارای موتور خام قدرتمندی است که هرچیزی را میتواند نابود کند یا رئیسجمهوری شما را مجاب به انجام هر کاری کند. جیمز کارویل دقیقا در برنامه «صبح با جو» درست اشاره کرد و گفت که تنها چیزی که راه این خسارت را میبندد، ایستادگی و اتحاد دموکراتها و انتخاب یک شخص مناسب برای شکست دونالد ترامپ است.
فریدمن در ادامه مینویسد: «ما باید درست کار کنیم. ما در دوره نرمالی به سر نمیبریم و با یک جمهوریخواه نرمال روبهرو نیستیم و به همین دلیل نیاز به یک ماشین قدرتمند و دموکراتیک خارقالعاده برای پیروزی داریم. بدون شک در انتخابات ۲۰۲۰، چین و روسیه به این سه دلیل به ترامپ رای میدهند: (۱) ترامپ آمریکا را در آشفتگی محض نگه میدارد و قادر به ساخت زیرساختهای این کشور برای قرن بیست و یکم، آنگونه که در قرن بیستم صورت گرفت، نیست، (۲) هر دو کشور، چین و روسیه به خوبی میدانند که ترامپ محبوب متحدان کلیدی آمریکا نیست، به همین دلیل قادر نیست که اتحاد جامعی علیه روسیه و چین بهدست آورد، (۳) پکن و مسکو میدانند که ترامپ اهل معامله است و هرگز آنها را در زمینه حقوق بشر به چالش نخواهد کشید. به گفته فریدمن، ترامپ نیمه گمشده چین و روسیه است و به این راحتی اجازه نخواهند داد که وی کاخسفید را ترک کند.
اما سوال اصلی این است که چه کسی نامزد مطلوب و مناسبی برای دموکراتها خواهد بود؟ فریدمن سپس خود جواب میدهد: اول اجازه بدهید بگویم چه کسانی مناسب نیستند. مطمئنا برنی سندرز نیست. در هیچجای کهکشان شیری فردی که قصد دارد بیمه شرکتهای خصوصی را با ۱۵۰ میلیون مشتری تعطیل کند و کار را به یک شرکت بزرگ دولتی که امتحان پس نداده است، بسپارد، جایی برای شکست دونالد ترامپ ندارد. این سندرز را فقط در موقعیت چهگوارا قرار میدهد.
این درست است که ناکارآمدی کاپیتالیسم آمریکایی فزاینده بوده و همین امر موجب رشد سندرز شده است. به همین دلیل رئیسجمهور بعدی باید به این مساله توجه کند. سندرز پاسخهای غلط برای مشکلات درست دارد. او نامزد اشتباهی برای شکست ترامپ خواهد بود. خواهش میکنم، دموکراتها نگویند که سندرز میتواند تحرک خوبی به انتخابات ببخشد و برای یک انقلاب الهامبخش باشد.
شما انقلاب میخواهید: من به شما یک انقلاب معرفی میکنم. چهار سال ریاستجمهوری بیشتر ترامپ. این خود یک انقلاب است و میتواند به نهادها و هنجارهای آمریکایی صدمات بیشتری وارد کند. پس با این اوصاف چه کسی میتواند نامزد مناسب باشد و راهبرد مناسب کدام است؟
فریدمن به این سوالات اینگونه جواب میدهد: در مورد استراتژی، ما فرمول کارآیی داریم، زیرا پاسخ آن از قبل وجود دارد: توسل به مستقلها، جمهوریخواهان معتدل و زنان حومهنشین. اینها متعلقاتی بودند که هیلاری را دوست نداشتند و آماده بودند تا شانس پیروزی را در سال ۲۰۱۶ به ترامپ ببخشند- که چنین نیز شد. اما آنها در سال ۲۰۱۸ ترامپ را رها کردند و مجلس نمایندگان را به دموکراتها بخشیدند و دو ایالت قرمزنشین (ایالات جمهوریخواه) را فاتح شدند.
اگر دموکراتها نامزدی را انتخاب کنند که پایه نظریات دموکراتها را نمایندگی کند و همزمان دل مستقلها، جمهوریخواهان میانهرو و زنان حومهنشین را در ایالتهای مردد (نه دموکرات، نه جمهوریخواه) برباید، آنگاه قاطعانه میتوان بر ترامپ پیروز شد.
فریدمن در ادامه مقاله خود این سوال را مطرح میکند: «شما بهعنوان یک نامزد، این کار را چگونه انجام میدهید؟» وی پاسخ میدهد: «برای شروع، باید گفت، کسی که تاکید بر وحدت ملی دارد و از شخصیتی یکپارچه برخوردار است و تمایل به پیگیری منافع دو حزبی دارد. بسیاری از آمریکاییها نگران هستند که ترامپ این کشور را دوپاره کند.»
فریدمن مینویسد: آنگونه که لری دیاموند، سردبیر ژورنال دموکراسی به من گفت، چند مطالعه صورتگرفته نشان میدهد که بهترین راه برای شکست فردی غیرلیبرال و پوپولیست تلاش برای خارج کردن از قطبیتبخشی و ارائه راهبردهای انتخاباتی فراگیر است که بهطور عملی به نگرانیهای اقتصادی و اجتماعی بپردازد و کاری کند که رایدهندگان به آن فرد پوپولیست مجاب شوند که به نامزد مقابل رای بدهند.
این همان رویکردی است که اپوزیسیون در ترکیه توانست فرد مستبدی همچون اردوغان را در انتخابات شهرداری در سال گذشته در استانبول شکست دهد. به اعتقاد فریدمن نتایج انتخابات در آیووا و نیوهمپشایر و درخشش افرادی همچون بوتیجج و ایمی کلوبوچر نشان میدهد که مردم خود بهدنبال چنین نامزدهایی هستند. اما در میان نامزدهای دموکراتها تنها یک نامزد است که نهتنها میتواند همه مسائل موجود را پوشش دهد، بلکه توان ساخت ماشین قدرتمندی از آرای رایدهندگان را دارد تا ترامپ را به زیر بکشد.
اگر روزگاری دونالد ترامپ با ساخت یک رئالیتی شو به نام «کارآموز» در پی تبیین کارکرد مدیر ارشد اجرایی بود، «این نامزد» در واقع مدیر ارشد اجرایی یکی از تحسینشدهترین شرکتهای دنیا بود. این نامزد احمق نیست، هر چند که همیشه هم مواضع سیاسیاش درست نبوده است. او اشتباهاتی داشته است، بهویژه اینکه در دوران مدیریتش در نیویورک، به شکار سیاهان و مردان قهوهای پوست پرداخت. این اشتباهات وجود داشت، اما وی گفته است که بهعنوان رئیسجمهور قول میدهد تا ثروت سیاهان را افزون کند و به فقر پایان دهد. این نامزد در نظرسنجیها توانسته است رشد خوبی داشته باشد، اما هنوز ماشین ترامپ - برای تخریباش- روی وی متمرکز نشده است. این نامزد مایکل بلومبرگ است. این نامزد ترامپ را به شدت نگران میکند.
بله سندرز هم در نظرسنجیها وضعیت مناسبی دارد، اما ماشین ترامپ برای تخریب وی هنوز وارد عمل نشده است، اما بهزودی وی این کار را آغاز خواهد کرد و در تبلیغات خود از ۱۰ روزی سخن خواهد گفت که برای ماه عسل به اتحاد جماهیر شوروی رفته است. فریدمن در پایان یادداشت خود مینویسد: بلومبرگ با انتخاب یک معاون از طیف پیشروها میتواند شانس خود را برای پیروزی قطعی کند. در عصری که افراطگرایان سیاسی این همه جلو آمدهاند و میانهروها نیز کنار زده شدهاند، بلومبرگ میتواند انتخاب درستی باشد.