فرارو- زهرا فدایی، فیلم عامه پسند، ساخته سهیل بیرقی، داستانی زنی است ۵۷ ساله. زنی که از شکل و شمایل کلیشهای مادر ایرانی فاصله میگیرد. از بوتاکس پیشانی گرفته تا شلوار لی تنگ و کتانی سفید. از مانتوهای صورتی و شالهای رنگی تا پیراشکی گاز زدن وسط خیابان.
فاطمه معتمد آریا در نقش فهیمه فیلم عامه پسند خوب مینشیند. همان طور که انتظار میرود. فهمیه زنی است که میخواهد از درون ۵۷ سالگی به جوانی بازگردد. به جوانی از دست رفته. به شوخ و شنگی و سرزندگی. با لباسهای صورتی.
اینستاگرامباز و لایک کن حرفهای که در خلوت اینستاگرام را فتنه میداند. استقلال دارد؛ اما سنگینی ۲۸ سال زندگی را به دوش میکشد.
گذار او گذار از پیری به جوانی است. همانطور که خانهای قدیمی را با اسموتیهای استوایی و اسپرسو ترکیب میکنند تا کلبهای مدرن بنا کنند برای جوانان امروزی. کلبهای که مادر مهربان، دخترها و پسرها را با هم دعوت میکند تا دور هم تولد بگیرند، با موسیقی شاد شوند و خوش بگذرانند.
در موسیقی متن فیلم هم سازهای غربی و شرقی ترکیب میشوند. این ترکیب حس تلفیق دو دنیای متفاوت را پررنگ میکند.
نوع روایت دورانی فیلم هم، در خدمت فیلمنامه است. وقتی فیلم از پایان، آغاز میشود. رفت و برگشت زمانی میخواهد ذهن پریشان زن را نشان میدهد که آرام است، ولی آشفتهحال.
بازیگر فیلم عامه پسند، مادری است که نه جایی در خانه دارد، نه در کلبه و نه حتی در پشهبند سرد. کارگردان، سهیل بیرقی، او را زنی ترسیم کرده که خلاف پسند عامه رفتار میکند و به در بسته میخورد. میلاد بداغی، که نقشش را هوتن شکیبا ایفا کرده دومین شخصیت عامه نپسند فیلم است.
فاطمه معتمدآریا در نقش فهیمه فیلم عامه پسند
کارگردان فیلم عامه پسند تلاش کرده شعار فیلمش را گلدرشت به تصویر بکشد. شعار این است: "هرکس مقابل پسند عامه قرار گیرد، محکوم به شکست است." اما شعار بینقصی نیست. شکست شخصیتها تنها برای عامه پسند نبودنشان نیست. دلایل دیگری هم وجود دارد.
زنی که سالها بیدریغ مادر و همسر بوده. زنی که سالها نه پساندازی داشته نه دو دانگ ملک. مادری که جز غرورش هیچ پساندازی ندارد، شاید قابل ستایش باشد، ولی تاجر نیست. رسم و راه تجارت، چم و خم کار نه یک شبه به دست میآید، نه با سرچ در اینترنت و نه خوشبینی صرف. پس فقط عامه مقصر نیستند. عامه که منظور مردمند.
در فیلم عامه پسند مردم جای زیادی ندارند. شهر است و شلوغی گنگ و صدای بوق و هیاهوی شهر. اما مردم کمرنگند. کمرنگی تعمدی. همان طور که فهمیه داستان میگوید ما خودمان مردم هستیم. مردم عامه پسند مخاطبانی هستند که به تماشای فیلم نشستهاند.
باران کوثری در نقش زن حسود، پولدوست و خودنمای شهرضایی، نماینده عامه است. زنی که هم رفیق دزد است، هم شریک قافله. در نهایت خانه قدیمی را به سیاق سنتی بازمیگرداند که پسند عامه است. قلیان مینشاند و کتاب برمیدارد.
فیلم عامهپسند میخواهد مرثیهای باشد برای تمام مادرانی که سالها مورد ظلم بودهاند؛ ظلمی محترمانه! این مرثیه بینظم خواسته اصلی کارگردان بوده است برای خلق فیلم.
سهیل بیرقی
سهیل بیرقی سال ۸۵ دستیار کارگردان بود در فیلم آدم. اولین فیلم سینماییاش "من" بود. من برای بهترین بازیگر مکمل زن و بازیگر مکمل مرد نامزد سیمرغ بلورین شد. بیرقی سال ۹۵ دومین فیلمش را ساخت؛ عرق سرد. داستان افروز اردستانی، کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان. زنی که شوهرش سد راه او و آیندهاش شده بود. عرق سرد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت. نقشی که امیر جدیدی ایفا کرده بود. سیمرغ نقش مکمل زن را هم با بازی سحر دولتشاهی از آن خود کرد.
عوامل و مشخصات فیلم سینمایی عامه پسند
نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: سهیل بیرقی
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، هوتن شکیبا و باران کوثری
سایر عوامل: حسین جعفریان (مدیر فیلمبرداری)، هایده صفی یاری (تدوین)، کریستف رضاعی (آهنگساز)، مهرداد میرکیانی (طراح چهره پردازی) مریم تخت کشیان (عکاس) و مجید کریمی (مجری طرح).
اما اینکه مداوم برای مادری کردن و تحمل زندگی به پسرش سرکوب میزد درست نبود و خیلی هم نسنجیده عمل میکرد
اگر کمی به حرفهای دختردوستش توجه میکرد میتونست یه زندگی خوبی رو برای خودش بسازه ...اتفاقا باران کوثری کاملا نقش یه دختر زرنگ و بازاری و کاربلدی بود که میتونست در کنارش موفق بشه ...
وابستگی به پسر جوون قدرت درست فکر کردن ازش گرفته بود