علی صمدی؛ به سبب محدودیتهایی که در تامین هواپیما وجود دارد بار اصلی حمل و نقل مسافر در کشورمان بر دوش ناوگان اتوبوسرانی است (بخش ریلی هم توسعه و تناسب لازم را با نیازها ندارد این یکی دیگر چرا؟!) متاسفانه آمار تصادفات جادهای خصوصا در بخش اتوبوس و کامیون بسیار زیاد و فراتر از مقیاس های جهانی است. (اخیرا هم چپ شدن اتوبوس تهران-شیراز موجب کشته شدن 9 و زخمی شدن 19 نفر شد متاسفانه.) آمار دقیقی ندارم اما شنیدهها و خواندهها حاکی از این است که اغلب تصادفات جادهای مربوط به اتوبوس ها یا کامیونهاست و جای تامل و تعمق که عامل خستگی و خوابآلودگی سهم زیادی در این گونه تصادفات دارد.
مصرف مشروبات الکلی که در راس جرائم رانندگی جهان قرار دارد معمولا با یک آزمایش چند ثانیهای سر صحنه قابل تشخیص است اما مصرف مواد مخدر متاسفانه این گونه نیست. یکی میگفت چهل ساله که تریاک می کشم اما معتاد نشدهام! لذا می شود مدتهای مدیدی با استادی تمام مواد مخدر مصرف کرد و برگه هم به دست کسی نداد.
کسی را متهم نمیکنم اما از شما چه پنهان بین این قضیه خستگیها و خواب آلودگیهای برخی رانندگان محترم با آن حالت خماری لعنتی رابطهای حس می کنم که به راحتی قابل چشمپوشی نیست.
مشاهدات این حقیر فقیر حاکی است که اکثریت قابل توجهی از رانندگان کامیون و اتوبوس معتاد به سیگار هستند (از روی کنجکاوی دقت کرده و تاکنون راننده اتوبوس غیرسیگاری ندیدهام البته شاید من ندیدهام! ضمنا تقصیر مدیران رستوران های بین راهی هم هست که در کنار غذای مفتی دو بسته سیگار فرد اعلا هم معمولا به راننده و کمک راننده پیشکش می کنند.) البته همه سیگاریها معتاد به مواد مخدر نیستند اما میشود گفت که همه معتادین به مواد مخدر سیگاری هستند. سیگار نقطه آغاز اعتیاد و یکی از نشانههای آن است و مسئولان باید این نشانه را جدی بگیرند.
من نمیدانم چرا کارخانجات ساخت اتوبوس آنها را به این اندازه بلند و مرتفع می سازند این ارتفاع بیمورد که جایگاه مسافران به زحمت یک سوم آن را تشکیل می دهد هم ضریب تعادل و ایستایی اتوبوس را کاهش می دهد هم فضای بار اضافی را ایجاد می کند (که رانندگان محترم معمولا آن را خالی نمیگذارند و در بخشی از راه کنار زده و با فراغ بال به اندازه یک کامیون خاور بار می زنند) و هم اینکه جایگاه خواب دنج و ایزولهای را برای رانندگان دارد که به قول حافظ دل را به هزاران گنه موسوس می شود. (یاد آن اتوبوسهای ایران پیمای دهه 60 به خیر که با آن نرمی فوقالعاده و قامت کوتاه که مسلما در تصادفات، خصوصا واژگونیها نقش بازدارندهای داشت و جایگاه استراحت راننده یدکش هم پشت ردیف آخر صندلی مسافرین بود و لاجرم راننده محترم غیر از خواب و خرخر، کار دیگری نمی توانست بکند.)
جایگاه مسافران اتوبوسهای امروزی هم حکایتی دارد این فضا مانند یک کپسول فلزی-شیشهای چنان کیپ و ایزوله است که آدم احساس خفگی می کند و با آن درهای برقی کنترل از راه دور در مواقع بروز تصادف به عامل زندهسوزی مسافران تبدیل می شود. روی شیشه پنجرهها اغلب به انگلیسی نوشته شده است که درشرایط اضطراری چکش را برداشته و شیشه را بشکنید اما کدام چکش؟ گر تو دیدی سلام ما برسان! حالا درها چه لزومی دارد برقی باشد؟ مگر آن دستگیرههای معمولی چه اشکالی داشت؟ این جوری با کوچکترین تصادم درها قفل و مسافرین در فضای آکنده از دود و آتش محصور میشوند. پیدا کنید راننده را که در آن هیس و بیس دگمه درها را بزند تازه آن هم در آن حادثه کار بکند یا نه.آخه این اتوبوس مگر هواپیماست که احتمال یک در هزار باز شدن در آن، فاجعه بار بیاورد؟
هواپیما گفتم یادم آمد خلبانها تحصیلاتی در حد دکترا و بالاتر از آن دارند اما رانندگان اتوبوس یا کامیون برای گرفتن گواهینامه و مجوزهای لازم علیالظاهر احتیاج به ارائه هیچ مدرک تحصیلی ندارند. این رانندگان با ان شغل حساس که در مواردی احتیاج به تصمیمگیری های پیچیده و عکسالعمل های سنجیده و سریع داردند؛ چگونه میتوانند بدون داشتن حد معینی از تحصیلات و ضریب هوشی بالا از پس مسئولیت حساس خود برآیند؟
گذاشتن شرط مدرک برای رانندگی وسایل نقلیه عمومی مانند کامیون و اتوبوس (حداقل در حد لیسانس) هم در اعتبار افزایی این مشاغل هم در افزایش سطح فرهیختگی جامعه رانندگان و بدون تردید در کاهش ناهنجاری ها وتصادفات نقشآفرین خواهد بود و بالاتر ازهمه زمینه شغلی وسیعی برای دارندگان مدارک دانشگاهی مرتبط فراهم خواهد آورد.
ومسئله آخر رتبهبندی رانندگان اتوبوس است. (خیر رتبهبندی معلمان را که دیدیم!) سازمان مدیریت حمل و نقل و پایانهها باید کارنامه دقیقی برای هر راننده ترتیب داده و رتبه شغلی آنها را با دادن ستاره یا نشانههای دیگر مشخص کند. این رتبهبندی میتواند بر اساس مدرک تحصیلی، تجربه، دورههای آموزشی سپری شده و از همه مهمتر رانندگی امن و خالی از حادثه تنظیم شود. هرگونه تصادف باید از امتیازات راننده بکاهد و در مواردی باعث محرومیتهای دورهای و حتی لغو گواهینامه و مجوز کار او شود.
اطلاعات رتبهبندی رانندگان باید به نحو مقتضی در اختیار مسافران باشد تا هرکسی بداند که قرار است اختیار جان خود و همراهان خود را به چه کسی بسپارد.
مسولان محترم! از شنیدن خبر تصادفهای مکرر و اینکه ماهانه بیش از 70 نفر جان خود را در تصادفات رانندگی از دست میدهند خسته شدیم. کاری بکنید!