دکتر حجتاله عباسی*؛ لاپوشانی اخبار رویدادها و ناصادق بودن با مردم در فرایند خبر رسانی موجب بیاعتباری رسانه ملی و کوچ گسترده مردم به رسانههای بیگانه شده است.
این ادعا آنچنان اظهر من الشمس است که حتی برای اثبات آن نیاز به ارایه شواهد و مدارک نیست. در نظر سنجی ایسپا (موسسه افکارسنجی جهاد دانشگاهی) بعد از حوادث بنزینی آبان ۹۸ تنها چهل درصد مردم ایران بیان کردهاند اخبار خود را از رسانه ملی دریافت میکنند.
رسانه ملی از نادر سازمانهایی است که در ساختار تشکیلاتی کشور متولی اصلی ندارد و در واقع به هیچ جا پاسخگو نیست. نهاد رهبری تاکید کرده فقط رئیس این سازمان را منصوب میکند و مسئول عملکرد آن نیست. در واقع تجهیزات زیاد و اختیارات گستردهای با بودجه عمومی در یک تشکیلات عظیم رسانهای متمرکز شده و امکان نظارت قانونی بر آن برای مردم وجود ندارد.
در تاریخ چهارشنبه ۱۸ دی یک فروند هواپیمای مسافری اوکراینی هدف موشک قرار میگیرد و سقوط کرده و ۱۷۶ سرنشین آن جان میبازند. این ابررخداد بینالمللی را در فقدان رسانههای مستقل در کشور، ستاد مشترک نیروهای مسلح خبر رسانی نکرده و بعد از گذشت ۴ روز در اول صبح شنبه علت سقوط را با افکار عمومی در میان گذاشته است. این موضوع آنقدر با اهمیت بوده و در عین حال در پیوند با آبرو و اعتبار ایرانیان بوده که باید در همان لحظه اول سقوط، اطلاعرسانی میشده و این رویه اطلاعرسانی ضربهای جبران ناپذیر بر هویت ایرانیان، اعتبار بینالمللی کشور و بویژه رسانههای اصلی آن وارد کرده است.
جالب اینکه فرمانده هوافضای سپاه میگوید در این چهار روز رسانهها بر اساس اطلاعات خودشان عمل کردهاند. رسانه حلقه واسط است باید به نمایندگی از افکار عمومی به سوالات شهروندان و نیازهای اطلاعاتی آنها پاسخ دهد. مگر رسانه ماشین خبرسازی است که خودش در اتاقهای دربسته برای وقایع سناریو بنویسد و به اطلاع عمومی برساند.
باید از همان لحظه اول سقوط هواپیما، رسانه ملی با حضور در میدان رخداد و از طریق خبرنگاران و استفاده از اطلاعات شاهدان عینی و کارشناسان مستقل همه طرفهای ماجرا را با پرسشگری زیر رگبار سوالات قرار میداد. یعنی همین کاری که رسانههای بیگانه از چند هزار کیلومتر دورتر از ایران از پس آن برآمدند و اعتبار خوبی برای خود کسب کرده و مخاطبان زیادی نیز جذب کردند.
استقلال رسانه رنگ باخته و رسانه در مقابل پارهای از ساختارهای حقوقی کشور لال شده و قادر به ایفای وظایف حرفهای نیست. جناح بازی و سیاسیکاری موجب به حراج گذاشتن سرمایه اجتماعی شده و خطری بزرگ جامعه را تهدید میکند و آن اینکه مردم باید به مصداق آش نخورده و دهن سوخته هم باید هزینههای بالای صداوسیما را از جیب خود تامین کنند و هم برای تامین اطلاعات مورد نیاز خود و بویژه در مواقع بحرانی به رسانههای بیگانه متوسل شوند. این رویه زنگ خطر را برای منافع ملی ایرانیان و حفظ امنیت ملی کشور به صدا درآورده است.