
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، بهدلیل بیماری قلبی از سمتش در پست ریاست فدراسیون فوتبال ایران استعفا داد تا یکیدیگر از خبرهای شوکهکننده هم دوباره از طرف همین فدراسیون مخابره شود؛ مردی که زیر فشارهای مجلس و قوانین پارلمانیاش ایستاد و حاضر نشد به بهانه قانون بازنشستگی، صندلی ریاستش در فدراسیون فوتبال را به فرد دیگری دهد، حالا به دلیل بیماری مجبور است فدراسیون مورد علاقهاش را رها کند و برود.
به گزارش شرق، قلب مهدی تاج، مشکلی است که مانع از تداوم همکاریاش با فوتبال میشود؛ حداقل این موضوعی است که این روزها از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال عنوان میشود و با توجه به سابقه پزشکی مهدی تاج، چندان بیراه هم به نظر نمیرسد. تاج پیشتر که تیم ملی با کارلوس کیروش در ترکیه اردوی کوتاهمدتی برگزار کرده بود، به دلیل سکته قلبی چند روزی را در بیمارستانهای همان کشور بستری شد و بعد از درمان به ایران برگشت. اینبار، اما مشکل به نظر جدیتر از دفعات قبل است و پزشکان به او گفتهاند باید دور از فضای استرسزا باشد؛ فضایی که دستبرقضا، تاج در سالهای اخیر زیاد تجربهاش کرده است؛ از دعوا و دوگانگیای که کیروش و برانکو در فوتبال ایران راه انداختند تا آمد و رفت کوتاهمدت مارک ویلموتس بلژیکی. اگر فقط همین دو موضوع هم بررسی شود، تاج، سوژه زیادی برای حرصخوردن داشته است.
البته که اینها فقط مشتی نمونه خروار است، چون در فدراسیونِ تحت نظارت او، همیشه اتفاقات قابل بحث رقم خورده که انتقادات را خیلی مستقیم متوجه مهدی تاج میکرد. او در بحث قانون بازنشستگی که تصمیمی پارلمانی در ایران بود، زیاد تحت فشار قرار گرفت. چندین نماینده مجلس مُصر بودهاند که تاج هر طور شده باید برود، ولی رئیس به همراه تنی چند از اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال، با بیان اینکه قانون مورد نظر شامل حالشان نمیشود، سرجای خود ماندند؛ البته نه همه آنها بلکه بیشترشان! بزرگترین قربانی این قانون شاید علی کفاشیان، مرد همیشه خندان فوتبال، رئیس و نائب رئیس سابق فدراسیون فوتبال بود. تاج با فشارهایی که تحمل میکرد مجبور شد قید همکاری با یکی، دو تا از دوستان نزدیکش در فدراسیون فوتبال را که مشمول قانون بازشستگی بودند، بزند؛ هرچند دست آخر همه را دوباره برگرداند به غیر از همین علی کفاشیان. بعد از داستان بازنشستگی، مهدی تاج دوباره برای آوردن و بردن سرمربی جدید تیم ملی زیر فشار بود؛ او که مدیریت چندان موفقی در کنترل رفتارهای کارلوس کیروش سرمربی سابق نداشت، با تصمیمی عجیب مارک ویلموتس بلژیکی را آورد و با تصمیمی عجیبتر بعد از شش ماه همکاری نصف و نیمه، به این همکاری هم پایان داد. رقم قرارداد ویلموتس، اما یکی از آخرین استرسهایی بود که به تاج و قلبش وارد شد؛ کار او به مجلس کشید تا کنار وزیر ورزش و روبهروی نمایندگان مجلس که بعضا عصبانی بودند، بنشیند و برایشان درباره رقم و هزینهای که برای ویلموتس شده است، حرف بزند.
مدیریت مهدی تاج در فدراسیون فوتبال ایران، بحثهای زیادی به همراه داشته، ولی درست در روزهایی که فوتبال بیش از هر زمان دیگری به او نیاز دارد، بهیکباره و البته از روی اجبار، استعفایش را نوشته است تا این فوتبال از چیزی که بود هم بیشاخوبرگتر شود! مهدی تاج درحالی از کار در فدراسیون دست میکشد که تقریبا پنج ماه به پایان دوران ریاستش باقی مانده بود؛ با توجه به مشکلات و حواشیای که فدراسیون فوتبال او در سالهای اخیر داشت بعید به نظر میرسید که او بار دیگر فرصت ریاست را به دست بیاورد. حالا، اما همین بازه زمانی قانونیاش را هم نتوانسته کامل انجام دهد تا علامتسؤالها بیشتر شود؛ مهمترین موضوعی که الان قابل بحث است اینکه وقتی تاج نباشد، چه کسی باید کارهایش را انجام دهد؟ نایب رئیس اول؟ نایب رئیس اول فدراسیون تاج، علی کفاشیان بود؛ مردی که دربارهاش در بالا گفته شد و الان مدتهاست از فدراسیون فوتبال خداحافظی کرده است؛ درواقع فدراسیون فوتبال ایران اصلا نایب رئیس اول ندارد!
نایب رئیس دوم؟ شاید. حیدر بهاروند نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال است؛ مشکل، اما اینجا است که بهاروند هم به دلیل مشمولشدن قانون بازنشستگی موافقان زیادی ندارد. دولتیها که میگویند حضورش در فدراسیون فوتبال هم غیرقانونی است؛ پس اگر قرار باشد همین حالا کارهای بزرگتری مثل ریاست فدراسیون فوتبال را انجام دهد، باید چالشهای فوتبال را درمقایسهبا وضعیت کنونی «ضرب در چند» کرد! نایب رئیس سوم فدراسیون فوتبال هم که بیشتر درگیر رسیدگی به امور فوتبال زنان بوده و بعید است خودش را درگیر چنین چالشی کند.
حالا، اما باید «یکی» انتخاب شود تا زمان مجمع اصلی فدراسیون فوتبال از راه برسد. اینکه آن «یک نفر» چه کسی باشد هم محل پرسش است؛ اول اینکه کسی میخواهد چنین ریسکی کند یا نه و دوم اینکه آیا اصلا وحدت و انسجامی در این فدراسیون وجود دارد که آن «یک نفر» با اتفاق آرا به صورت موقت سرپرست فدراسیون فوتبال شود؟ حالا با توجه به زمان پنج ماه باقیمانده، آیا اصلا مجمع اصلی فدراسیون فوتبال تشکیل میشود تا رئیس جدید انتخاب شود؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است به برگزاری مجامع قبلی اشاره شود که هر بار بنا به دلایل عجیب و غریبی بارها به تعویق افتاد.
رفتن مهدی تاج وقتی بدتر میشود که بدانیم وضعیت تیم ملی ایران هم نیمهبحرانی است؛ تیمی که سرمربی ندارد و هنوز درگیر کارهای حقوقی با ویلموتس است؛ همان شکایت و شکایتکِشی همیشگی به فیفا. وضعیت هم به گونهای نیست که بشود مشمول گذر زمانش کرد؛ نتیجهگیری با ویلموتس در دوره مدیریت تاج بهگونهای رقم خورده که ایران باید هر ۴ بازی باقیماندهاش در مرحله انتخابی جام جهانی را ببرد تا شانسش برای رسیدن به دور دوم انتخابی زنده بماند. با توجه به حضور دو تیم عراق و بحرین در گروه ایران، خیلی نمیشود با این وضعیت بلاتکلیفی امیدوارانه درباره پیروزی در چهار بازی حرف زد! به سرمربینداشتن تیم ملی در این شرایط باید رئیسنداشتن فدراسیون فوتبال را هم اضافه کرد تا مشخص شود بیش از هر زمان دیگری فوتبال ایران «در مقطع حساس کنونی» قرار گرفته است!
الان باید همان سؤال کلیدی مطرح شود که بدون مهدی تاج چه کنیم؟ مردی که با تمام ایرادات مدیریتیاش تلاش کرده فوتبال را تا حدودی سرپا نگه دارد، آیا آنقدر دایره متحدی اطرافش در فدراسیون تشکیل داده است که فوتبال، بهویژه از نوع ملیاش را از گزند دور نگه دارد؟