مهدی لطفیپناه*؛ نشریه بین المللی – علمی نیچر با سه نفر از پژوهشگران آمریکایی که پس از رهایی از زندان مشاغل دانشگاهی ایجاد کرده اند گفتگویی را ترتیب داده است.
در سراسر جهان بیشتر فرمها و درخواستهای تحصیلی به مؤسسات دانشگاهی دارای آیتمی برای بررسی اینکه آیا دانشجو دارای سابقه کیفری است وجود دارد؛ اما به نظر میرسد جنبش ممنوعیت توجه به این آیتم آغاز شده است. در سال گذشته، بخش پذیرش دانشگاهها و دانشکدهها در آمریکا که وظیفه مدیریت همه درخواستهای تحصیلی را دارد پرسش موجود در فرمها با مضمون سوءسابقه کیفری را حدف کرد. در ماه آگوست برنامه مشترک کشور آمریکا نیز که هشتصد دانشکده و دانشگاه از آن تبعیت میکنند، این پرسش را حذف کردند؛ گرچه نهادهای خصوصی میتوانند این پرسش را حذف نکنند.
یافتههای مطالعهای که توسط شرکت راند در سال ۲۰۱۳ میلادی انجام شد- اتاق فکری در شهر سانتا مونیکا در کالیفرنیا- به این واقعیت دست یافت که زندانیانی که در برنامههای آموزش، اصلاح و تربیت شرکت میکنند، ۴۳ درصد کمتر از افرادی که در این برنامهها شرکت نکرده بودند احتمال بازگشتشان به زندان است.
هر چند در حال حاضر بیش از دو میلیون و سیصد هزار نفر در زندانهای آمریکا به سر میبرند، کمتر از ۵ درصد آنها دارای مدارک آکادمیک هستند و این موضوع باعث میشود تا آنها ۸ برابر عموم مردم کمتر از آموزشهای عمومی استفاده کنند.
نشریه علمی و معتبر نیچر با سه پژوهشگر آمریکایی که از زندان به برنامههای دکتری و به سمت پستهای ارشد در دانشگاهها حرکت کردهاند گفتگوهایی را انجام داده است که اکنون هدفشان این است که به دیگران کمک کنند تا جایگاه و عنوان علمی خود را پیدا کنند.
مترجم یکی از این مصاحبهها را که با آقای «کریس بیسلی» (یکی از مجرمین سابق) که پژوهشگر آموزش پس از زندان در دانشگاه واشنگتن است و توسط نشریه نیچر به انتشار رسیده را ترجمه کرده است:
من در یکی از روستاهای جنوبی شهر ایلینویز با فقر بسیار بزرگ شدم. در اواسط دهه سوم زندگی و در حدود ۲۵ سالگی بیش از پنج بار به دلیل حمل و استفاده از مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شدم و در واقع حدود یکسال و نیم از زندگیم را در پشت میلههای زندان به سر بردم. هنگامی که برای آخرین بار از زندان خارج شدم یکی از عموهایم مرا تشویق کرد تا به دانشگاه بروم. من هم در یکی از دانشگاههای شهر ایلینویز ثبتنام کردم و در همین حین چالش ترک اعتیاد به مواد مخدر را به همراه داشتم و برای رهایی از آن مبارزه میکردم. سرانجام پس از رهایی از اعتیاد تصمیم گرفتم تا به هدفم که خاتمه دوره کارشناسی بود دست یابم و به این هدف نیز رسیدم.
من مشکلات اخلاقی نیز داشتم که همه زندگی من را درگیر کرده بود؛ ولی، چون برای ادامه تحصیل از زادگاهم دور شده بودم، توانستم زندگانی تازهای را برای خود در جهت تغییر رفتارم فراهم کنم. با ترک مواد مخدر به ثبات عاطفی رسیدم و انجمنی را در رابطه با اصلاح سبک زندگی فراهم ساختم.
در ادامه یک روانشناس مرا ترغیب به ادامه تحصیل کرد. من واقعاً از پژوهش و امتحانات و از اینکه نتوانم نمرات خوبی کسب کنم میترسیدم. برای همین مبلغ بیشتری را به دانشگاهی در شهر پرداخت کردم تا به یک دانشگاه خصوصی بروم که نیاز به گذراندن پایاننامه نباشد. سرانجام این هم به پایان رسید؛ و در اینجا بود که فهمیدم تحقیق و پژوهش یک راه ساده برای پاسخ به پرسشها است. سپس در جلسات آزمایشگاهی در دانشگاه دیپول در شهر شیگاگو – جایی که پژوهشگران درباره اعتیاد و بهبود مجدد مطالعه میکنند شرکت کردم. در اینجا بود که قابلیت استادی دانشگاه را که بسیار دوست داشتم در خودم دیدم. پس از دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه ملی بهداشت، در سال ۲۰۱۳ میلادی دکتری خود را دریافت کردم.
در حالی که در دانشگاه دیپول بودم، چالش جدیدی را دنبال میکردم و به طور فعال در جستجوی سایر فارغ التحصیلانی بودم که دورهای از زندگی خود را در زندان سپری کرده بودند. این به گونه بود که بسیاری از این افراد به سبب شرم و حیا گذشته خود را از دیگران مخفی میکردند. برای همین در سال ۲۰۱۴ میلادی یک صفحه اختصاصی در شبکه اجتماعی فیسبوک فراهم کردم تا با این دسته از افراد بدون دغدغه و خجالت و در فضایی امن و راحت به گفتگو بپردازیم. اولین پست دانشگاهی من در دانشگاهی کوچک در شهر مریلند بود.
زمانی که در آنجا بودم تصمیم گرفتم تا گروه مجازی صفحه فیسبوک را به یک سازمان غیرانتفاعی مناسب تبدیل کنم. به یاد دارم زمانی که در شهر مریلند بودم همیشه لباسهای آستین بلند میپوشیدم تا خال کوبیهایی که دوره جهالت زده بودم نمایان نشود؛ در واقع همیشه در حال پنهان کردن بخشی از زندگی خود بودم. پس از بررسی دقیق احساسات و عواطف خود، موضوع تحقیقات خود را تغییر دادم تا به مطالعه این بپردازم که زندانیان سابقه دار چه نوع فرصتهای شغلی را برای خود متصور هستند و دانشگاهها چگونه میتوانند به ایجاد تغییر و تحول و دگرگونی در آنها کمک کنند.
کمتر از ده مطالعه تجربی درباره انتقال زندانیان به دانشگاه وجود دارد و پژوهشگران در مورد آن تفکر نمیکنند؛ زیرا تجربهای دراین باره ندارد.
در سال ۲۰۱۷ میلادی برای ادامه فعالیت کاری در زمینه عدالت اجتماعی و آموزش زندان به دانشگاه واشنگتن نقل مکان کردم و ائتلاف آموزش عالیِ پس از زندان را در دانشگاهها و دانشکدهها برای حمایت از زندانیان مشتاق به تحصیل ایجاد کردم. ما در حال حاضر هزار عضو از ۴۳ ایالت داریم که حدود ۱۱۸ نفر از این افراد در مقطع دکتری و یا دارای مدرک دکتری هستند؛ این یک شبکه فارغ التحصیلی بدون وابستگی نهادی است. هدف ما ایجاد جامعهای است تا دیدگاههای جامعه را تغییر و سیاستهای عمومی را در مورد آموزش توسعه دهیم.
*مدیر اداره اطلاع رسانی و کتابخانه تخصصی پژوهشگاه رویان