پسر جوان که در قتل عامی خانوادگی با همدستی دوستش 5 نفر را کشته بود در بازسازی صحنه قتل انگیزه خود را از این جنایت تصاحب اموال پدر و بدبینی به خانواده عنوان کرد.
بهگزارش «ایران»، این جنایت فجیع خانوادگی نیمه شب دوشنبه 6 آبان در خانهای واقع در روستای گورابسر کوچصفهان رخ داد. پسر خانواده که ماجرای قتل را به پلیس خبر داده بود گفت: «من ساعت 10 شب با ماشین پدرم به همراه دوستانم به رشت رفتم و حدود ساعت 2 نیمه شب برگشتم اما هر چه در زدم کسی جواب نداد. نگران شدم و از دیوار بالا رفتم و وارد خانه شدم ناگهان اجساد خونین پدر، پدر بزرگ، مادر، خواهرم و دوستش را که آن شب میهمان خانه ما بود در اتاقها دیدم.» با گزارش جنایت به بازپرس ویژه قتل رشت و تیم تحقیق، بررسیهای تخصصی آغاز شد نخستین بررسیها نشان میداد پدربزرگ 80 ساله، پدر و مادر 50 ساله، دو دختر 20 ساله(دختر خانواده و دوست دانشجویش که اهل اردبیل بود)ساعاتی قبل در حالی که در دو ساختمان قدیمی و نوساز خانه حضور داشتند با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند همچنین مشخص شد پدر خانواده از برنج فروشان سرشناس منطقه بوده و وضع مالی خوبی داشتند.
با توجه به اینکه آثاری از درگیری و سرقت در خانه وجود نداشت و دوربینهای مداربسته خانه نیز به عمد خاموش شده بودند، فرضیه ارتکاب قتل از سوی یک آشنا قوت گرفت و تنها پسر خانواده بازداشت شد.
اعتراف به قتل عام خانواده
تحقیقات پلیس برای رمزگشایی از این پرونده ادامه داشت تا اینکه سرانجام چند ساعت بعد پسر 22 ساله خانواده مهر سکوت را شکست و راز قتل خانوادهاش را با همدستی دوستش فاش کرد. بدین ترتیب ساعتی بعد دوستش نیز دستگیر شد. متهم در بازجوییها به مأموران گفت: «با خانوادهام اختلاف داشتم بههمین خاطر نقشه قتلشان را کشیدم. با یکی از دوستانم نیز موضوع را مطرح کردم و قرار شد مالکیت یک مغازه را به او بدهم تا در این ماجرا کمکم کند.
دوستم چند ساعت قبلتر به خانه ما آمده و در جایی پنهان شده بود. مادر، خواهرم و دوستش که برای تعطیلات به خانه ما آمده بود در ساختمان نوساز بودند و پدر و پدر بزرگم در خانه قدیمی حضور داشتند. ساعت حدود 9 و نیم شب بود که دوربینها را از برق کشیدم. اول خواهرم و دوستش را کشتم و بعد به سراغ مادر و پدر و پدربزرگم رفتیم و آنها را هم کشتیم.»سرهنگ رحیم شعبانی - رئیس پلیس آگاهی گیلان- گفت: «متهم مدعی است به خاطر پول و اختلاف با پدر و مادرش دست به این جنایت زده و دوست خواهرش را نیز برای اینکه وی را لو ندهد کشته است.»
بازسازی صحنه قتل
جان احمد آقایی- معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل گیلان- نیز گفت: صبح دیروز صحنه قتل از سوی متهمان بازسازی شد و پسر این خانواده که اعتیاد و مشکل روانی ندارد انگیزه خود را از این جنایتها خشونت و بدبینی شدیدی که نسبت به خانواده خود داشت عنوان کرده است.وی در ادامه به بیان ریشههای وقوع این جنایت پرداخت و افزود: عدم تربیت و مسئولیتپذیری از طرف مادران میتواند منجر به آسیبهای جدی در یک فرد شود و او را به چنین وضعیتی برساند لذا خانوادهها بایستی در تربیت صحیح فرزندان خود بکوشند.
اظهارات یکی از همسایهها
یکی از همکاران پدر خانواده که در همسایگی آنها نیز سکونت دارد درباره این جنایت به خبرنگار «ایران» گفت: «از سالها قبل «صفرعلی پرهیزکار» را میشناختم. مغازه برنج فروشی داشت و وضع مالی اش بسیار خوب بود. پسرش را هم بارها دیده بودم. دانشجو بود و باشگاه ورزشی میرفت. بهنظر پسر خوب و آرامی می آمد. صفرعلی همین پسر و دختر را داشت. البته از مشکلات خانوادگیشان خبری ندارم اما خیلی مقرراتی بود و برای بچههایش سختگیری میکرد بهعنوان مثال گفته بود فرزندانش باید سر ساعت 8 در خانه باشند. نمیدانم شاید همین سختگیریها کار را به اینجا کشاند.»
نگذاریم فرزندانمان عقده ای و انتقامجو شوند
دکتر مسعود غفاری؛ روانشناس و مشاور خانواده؛ انسان موجودی غیرقابل اعتماد، غیرقابل پیشبینی و اتکاست. درواقع میتوان گفت روابط واقعی خانوادگی در روز انحصار وراثت و تقسیم ارثیه مشخص میشود و این اتفاق در هر خانهای میتواند رخ دهد.
بهطور کلی مدیریت رفتاری انسانها به دو شیوه سخت افزاری و نرم افزاری صورت میگیرد. سامانه سخت افزاری یا همان مغز بر پایه چگونگی داده پردازیهای مغزی، رفتارها را شکل میدهد. این سامانه در سه بخش مصرف مواد، کروموزوم اضافه(مردانی که یک کروموزوم ایگرگ اضافی دارند) و ضربههای مختصر مغزی(افتادن از دوچرخه، ضربه به سر و... در دوران کودکی) شکل میگیرد. این افراد با انجام آزمایشهای پاراکلینیک (ام آر آی، سی تی اسکن و...) قابل تشخیص هستند که در این پرونده نیز باید مورد توجه قرار گیرد.اما سامانه نرم افزاری رفتار ما را 10 «عین» تعیین میکنند؛ علم، عقل، عشق، عقده(بخشی از نیازهای طبیعی فرد بخصوص در زمینههای مهم مثل عاطفی در دوران کودکی و نوجوانی برآورده نشده یا فرد بهخاطر تنبیه، توهین، تهدید، تبعیض، تنفر، ترس، تحقیر به تباهی و رفتار عقدهای سوق پیدا میکند)، عقیده(باورهای افراطی)، عصبانیت(نمره هوشی هر فرد یا همان آی کیو، شاخص کارآمدی مغز است و طبق تحقیقات در حالت هیجانی شدید این کارکرد یک سوم میشود. در این حالت مانند یک عقب مانده عمل میکند)، عناد (به معنای دشمنی که میتواند علت احتمالی بسیاری از قتلها و حتی این پرونده باشد)، عرف، عجز(ناتوانی) و عبرت(افراد از اتفاقات ناگوار درس میگیرند اما این درس برای فرد بسیار سنگین تمام میشود).
با اشاره به این موارد درباره این پرونده میتوان گفت دلایل احتمالی وقوع این رفتار از سوی پسر 22 ساله، عقده، عقیده(سختگیری شدید) و عناد باشد. رفتارهایی که این فرد را به مرزی رسانده که برای رسیدن به خواستههای خود دست به جنایت بزند. بنابراین متهم باید آنالیز روانی شود تا این چنین فاجعهای در خانوادهای دیگر تکرار نشود.
باید توجه داشت؛ آدم حسابیها، معمولیها و مشکل دارهای 30، 40 سال آینده در حال حاضر پشت میز دبستانها هستند. اگر این کودکان و نوجوانان ایراد پزشکی و هوشی(مشکل سخت افزاری) نداشته باشند، رفتارهای پدر و مادر، آموزش و پرورش، صدا و سیما و جامعه استاندارد میتواند این افراد را بسازند. در حال حاضر بهترین راه پیشگیری از وقوع فجایع این است که نگذاریم فرزندان ما عقدهای، کینهای و انتقامجو شوند و پدر و مادرها باید سالمترین الگوها باشند.