فرارو- رایزنیهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در نیویورک به پایان رسید. وی شنبه شب، این شهر را به مقصد ایران ترک کرد. ظریف و حسن روحانی برای شرکت در هفتاد و چهارمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک شده بودند. جایی که انتظار میرفت با وساطت اروپاییها، راه حلی برای تنشهای فزاینده میان ایران و آمریکا پیدا شود. اما در نهایت، نشست نیویورک هم بدون هیچ نتیجهای به پایان رسید تا بار دیگر، تنشزدایی میان تهران و واشنگتن به فرصت دیگری موکول شود.
به گزارش فرارو، سران اروپا، خصوصا فرانسه، اصرار کردند روحانی در نیویورک با دونالد ترامپ دیدار کند. آنها حضور همزمان روسای جمهور ایران و آمریکا در سازمان ملل را «فرصتی» دانستند که روحانی و ترامپ باید آن را برای آغاز گفتگوها، غنمیت بشمارند. اما اوضاع بر وفق مراد اروپاییها پیش نرفت.
ظریف در پایان سفر نیویورک درباره دیدار روحانی و ترامپ به خبرنگاران گفت: «ما شرطمان این بود که برای دیدار نه بین آقایان روحانی و ترامپ بلکه سران ۱+۵ با آقای روحانی، باید با رفع تحریمها این دیدار انجام شود. آقای ترامپ هم نه اینکه گفته باشند بعد از دیدار این انجام شود، بلکه مایل بود بیشتر دیدار انجام شود و میگفتند این امکان هم هست که بعد از دیدار تحریمها رفع شود.»
از سوی دیگر، ترامپ در بحبوحه تحقیقات استیضاح خود، در توئیتی، ادعا کرد: «ایران از من خواست برای دیدار (با روحانی)، تحریمهای اعمالشده بر آنها را بردارم. من گفتم، البته که نه.»
در نهایت هیچ دیداری میان مقامات ایران و آمریکا انجام نشد و به قول ایمانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، فرصت نیویورک هم از دست رفت. ماکرون در نیویورک به روحانی گفت: اگر «روحانی کشور (آمریکا) را بدون دیدار با پرزیدنت ترامپ ترک کند، این یک فرصت از دست رفته خواهد بود. چون او، در چند ماه باز نخواهد گشت و ترامپ هم به تهران نخواهد رفت؛ بنابراین آنها باید همین الان دیدار کنند.»
بخوانید:
هنوز معلوم نیست که ماکرون به تلاشهای خود برای وساطت میان ایران و آمریکا ادامه خواهد داد یا نه. اما ناکامی او در ترتیب دادن دیداری میان روحانی و ترامپ در نیویورک، ظاهرا تلاشهای چندماهه فرانسه را برباد داد. بعد از ناکامی آبه شینزو، نخستوزیر ژاپن، در میانجیگری میان تهران و آمریکا، وساطت فرانسه، جدیترین تکاپوی دیپلماتیک میان ایران و آمریکا بود که بر تنشزدایی مرحلهای استوار بود.
فرانسویها به ایران و آمریکا پیشنهاد داده بودند که ابتدا برای کاهش تنشها به یکدیگر امتیازاتی دهند و سپس در مرحله بعدی وارد گفتگوی مستقیم شوند. طبق راهکار فرانسه، ایران باید از گامهای کاهش تعهدات هستهای خود عقب نشینی کند و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را به طور کامل اجرا کند. آمریکا نیز در ازای پایبندی کامل ایران به برجام، باید برای این کشور معافیتهایی برای فروش نفت صادر کند.
اما نه ایران از گامهای خود عقبنشینی کرد و نه آمریکا برای تسهیل راه اندازی خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری مورد نظر فرانسویها، معافیتی برای ایران صادر کرد. در نتیجه، وساطت فرانسه نیز مانند وساطت ژاپن به بن بست رسید. ناکامی تلاشهای ماکرون، سوال مهمی را مطرح میکند، و آن این است: اگر کشورهایی مانند ژاپن و فرانسه - که با هر دو طرف منازعه روابط نزدیکی دارند - نمیتوانند میان ایران و آمریکا میانجیگری کنند، پس چه کسی میتواند؟
مهمتر از آن، چرا همه کشورهایی که در ماههای گذشته میان ایران و آمریکا وساطت کردند تقریبا همگی شکست خوردند و نتوانستند به نزدیکسازی دیدگاههای ایران و آمریکا کمک کنند؟ پاسخ این سوال را باید در اهداف هر یک از واسطهها جستجو کرد.
در آستانه نخستین سالگرد خروج یکجانبه آمریکا از برجام، کاخ سفید در اقدامی بسیار کم سابقه، تمام معافیتهای فروش نفت ایران را لغو کرد و از اول ماه مه، هرگونه خرید نفت از ایران را ممنوع کرد. از آن زمان، تنشها بین ایران و آمریکا به نحو قابل توجهی تشدید شد و در چند مورد به درگیری نظامی نزدیک شد. همزمان، بسیاری از کشورهای جهان - مانند عراق، قطر، عمان، سوئیس، آلمان، فرانسه و ژاپن- تلاش کردند بین ایران و آمریکا تنشزدایی کنند. اما هیچکدام موفق نشدند. علت این امر، ریشه در اهداف میانجیگران دارد.
تاکنون هیچکدام از واسطهها نتوانستهاند در وساطت میان ایران و آمریکا موفقیتی بدست بیاورند.
پایان فصل میانجیگری
به طور کلی اهداف وساطت تمام این کشورها را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. گروه اول، کشورهایی بودند که برای جلوگیری از جنگ وساطت کردند. کشورهای عربی، عمدتا جزو این گروه بودند. مشکل اصلی گروه اول این بود که برای دفع چیزی وساطت میکرد که از اساس جزو برنامههای ایران و آمریکا نبود. ایران و آمریکا، هر کدام بنا به دلایل خاص خود، هیچگاه قصد جنگ تمام عیار با یگدیگر نداشتند؛ حتی در دورههایی که جنگ بسیار نزدیک به نظر میرسید.
گروه دوم نیز شامل کشورهایی مانند ژاپن، فرانسه و تا حدودی آلمان بود که نه برای دفع جنگ، بلکه عمدتا برای گشودن باب مذاکرات میان ایران و آمریکا وساطت کردند. آبه شینزو پس از مدتها هماهنگی با ایران و آمریکا، در اواسط ماه ژوئن به تهران سفر و با مقامات بلندپایه ایران دیدار کرد. این نخستین بار پس از انقلاب اسلامی بود که یک نخست وزیر ژاپن به ایران سفر میکرد. آبه از جانب ترامپ پیامی برای رهبر معظم انقلاب آورد، اما رهبری از پذیرش پیام دونالد ترامپ خودداری کردند.
فرانسه، به مراتب از ژاپن تلاشهای بیشتری انجام داد. ماکرون، چندین بار مقامات ارشد فرانسه را به ایران و آمریکا فرستاد و خودش چندین بار با روسای جمهور ایران تلفنی گفتگو کرد. تلاشهای ماکرون در نشست سران گروه هفت در گردشگاه بیاریتس فرانسه به اوج رسید؛ زمانی که ماکرون در اقدامی غیرمنتظره، ظریف را به محل حضور ترامپ در جنوب فرانسه دعوت کرد. در پایان این نشست، ماکرون درباره دیدار روحانی و ترامپ در «هفتههای آینده» ابراز امیدواری کرد. واضح بود که ماکرون روی نشست مجمع عمومی در نیویورک حساب کرده بود.
اما با وجود اصرار اروپاییها، دیداری اتفاق نیفتاد. دلیل این شکست، در وساطت ماکرون نهفته است. کشورهایی مانند فرانسه، ژاپن و آلمان وساطت خود را به انتقال پیام میان ایران و آمریکا محدود کردند. این کشورها، به هیچ وجه حاضر نبودند برای کاهش تنشها میان ایران و آمریکا، هزینهای متحمل شوند. ژاپن مشتری نفت ایران بود، اما تحت فشار آمریکا، واردات نفت از ایران را متوقف کرد. آلمان و فرانسه، هر دو عضو برجام هستند و در ظاهر به اجرای آن متعهد هستند، اما هرگز در برابر تحریمهای آمریکا علیه ایران مقاومتی نکردند. بنابراین، مشکل گروه دوم این بود که حاضر نبودند هزینهای بپردازند.
بخوانید:
اما سوای مشکلات واسطهها، ظاهرا ایران و آمریکا نیز شرایط را برای میانجیگری مناسب نمیبینند. در اوج تلاشهای ماکرون، ترامپ حداقل دو بار وساطت او را زیر سوال برد. رئیسجمهور آمریکا چند بار تصریح کرد ماکرون از جانب آمریکا صحبت نمیکند. در جریان نشست اخیر نیویورک نیز، در حالی که ماکرون بین مقامات ایران و آمریکا رفت و آمد میکرد، ترامپ اعلام کرد: «ما به واسطه نیاز نداریم. او (ماکرون) دوست من است، اما ما دنبال هیچ واسطهای نیستیم. آنها میدانند به چه کسی زنگ بزنند.»
با پایان نشست نیویورک، فصل دیگری از میانجیگریها به پایان رسید. فعلا در کوتاه مدت، چشم انداز موفقیت وساطتها تیره و تار است. هر چند که تلاشها در این زمینه هنوز ادامه دارد. در هفته جاری عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، بار دیگر به تهران سفر میکند. چهارشنبه هفته گذشته او به عربستان رفت. منابع عراقی میگویند عبدالمهدی راهکاری برای کاهش تنشها میان ایران و عربستان دارد. هفته گذشته این راهکار را به عربستان برد و این هفته همین راهکار را به تهران میآورد. جزئیات طرح عبدالمهدی هنوز معلوم نیست. باید دید آیا عبدالمهدی میتواند در کاری که دیگران موفق نشدند به نتایج مثبتی برسد یا اینکه او هم مانند دیگران به جایی نخواهد رسید.
اینرا چه کسی بتونه توی کله پوک سیاستمداران ما فرو کنه خدا می داند .
ما یه خونه فروختیم پولشو ندادن حالا بریم خونه دومو بفروشیم بهشون؟
مشکل همینه و لاغیر