bato-adv
کد خبر: ۴۰۹۱۰۱

ماجرای قتل فجیع زن باردار مقابل چشمان فرزندانش

ماجرای قتل فجیع زن باردار مقابل چشمان فرزندانش
چاقویی را از روی گاز منزل آن‌ها برداشتم و در یک لحظه ضربه‌ای به شکم زن ۲۵ ساله زدم. زن در حالی که ناله می‌کرد از فرزندانش خواست تا همسایگان را خبر کنند و من درحالی که دو ضربه دیگر هم به پشت او وارد می‌کردم به طرف حیاط دویدم و دو دختر خردسال را که وحشت زده گریه می‌کردند به داخل اتاق کشیدم. آن‌ها از ترس می‌لرزیدند که هر دو نفرشان را درون حمام انداختم و زندانی کردم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۹ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۸
مرد ۵۲ ساله‌ای که شش سال قبل در یک جنایت هولناک، زن باردار هموطنش را به طرز فجیعی به قتل رسانده بود، سپیده دم چهارشنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد به چوبه دار آویخته شد و این گونه کابوس چندین ساله دختران کوچک مقتول که شاهد مرگ مادرشان بودند به پایان رسید.

به گزارش خراسان، ماجرای این جنایت هولناک عصر بیست و سوم اسفند سال ۹۲ زمانی لو رفت که مرد میان سال افغانستانی از سر کار به منزلش واقع در بولوار طبرسی شمالی بازگشت، اما هر چه زنگ منزل ویلایی را به صدا درآورد کسی در حیاط را نگشود.
 
این مرد که می‌دانست همسر و فرزندانش در منزل هستند و بدون اجازه او جایی نمی‌روند بسیار نگران شد و از بالای دیوار به داخل حیاط پرید، ولی باز هم صدایی از منزل به گوش نمی‌رسید.
 
مرد مضطرب وقتی وارد پذیرایی شد با دیدن پیکر غرق در خون همسر باردارش در جا میخکوب شد. هنوز نمی‌دانست چه حادثه تلخی رخ داده است که صدای گریه‌های وحشت زده دختران کوچکش را از داخل حمام شنید. در حمام منزل از بیرون قفل بود که مرد بلافاصله قفل را بیرون کشید و دخترانش را در آغوش گرفت.
 
او که هنوز هراسان بود به سوی همسرش دوید، ولی او چند ساعت قبل جان خود را از دست داده بود! گزارش خراسان حاکی است، دقایقی بعد خودرو‌های اورژانس آژیرکشان به محل رسیدند، اما زن باردار علایم حیاتی نداشت و این گونه پرونده جنایی دیگری در مشهد شکل گرفت.
 
با گزارش این جنایت به قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه، بلافاصله قاضی علی موحدی راد به همراه گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی عازم محل جنایت شد و به تحقیق در این باره پرداخت. زلیخا دختر هفت ساله مقتول به قاضی ویژه قتل عمد گفت: من و خواهر کوچکم کنار دیوار نشسته بودیم که «عمو کرم» وارد شد و با چاقو مادرم را زد!
 
این گونه هویت قاتل فراری شناسایی شد و مقام قضایی دستور دستگیری وی را به کلیه نیرو‌های انتظامی داد، هنوز بیشتر از چهار ساعت از این ماجرا نگذشته بود که نیرو‌های انتظامی در تربت حیدریه وارد عمل شدند و با سرنخ‌هایی که در اختیارشان قرار گرفته بود، عامل این جنایت هولناک را در منزل یکی از آشنایانش به دام انداختند.
 
هنگام دستگیری متهم فراری، مبلغ یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان وجه نقد به همراه گذرنامه‌های مقتول و تلفن همراه از وی کشف و ضبط شد. با انتقال متهم به مشهد، وی در شعبه ویژه جنایی مورد بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت، اما در ابتدا سعی کرد ماجرای جنایت را به مسائل خاص اخلاقی ارتباط دهد، او ادعا کرد که همسر و برادران مقتول با همسرش ارتباط داشته اند و عامل اصلی این ارتباط نیز «ف» (مقتول) بود! به همین دلیل ساعت ۲ بعدازظهر به منزل آن‌ها رفتم و با چاقو آن زن را به قتل رساندم!

اما او در ادامه بازجویی‌ها و تحقیقات به ناچار حقیقت ماجرای قتل را افشا کرد و سرقت اموال داخل صندوقچه را انگیزه این جنایت دانست. «کرم-الف» بیست و نهم مهر سال ۹۳ در بازسازی صحنه قتل که در حضور قاضی موحدی راد انجام شد با انکار سرقت شش میلیون تومان وجه نقد از صندوقچه‌ای که مدعی بود کلید آن را از نخ گردن آویز مقتول باز کرده است، درباره چگونگی وقوع جنایت گفت: چند روز قبل از جنایت، به دلیل مسائل مالی با یکی از هموطنانم درگیر شده بودم که دو روز بعد دیگران ما را با هم آشتی دادند.

همسر دوستم یکی از بستگانم بود و به همین دلیل آن‌ها وقتی خودرویی را خرید و فروش می‌کردند مجبور بودند تا سند آن را به نام همسر من که ایرانی بود ثبت کنند و همسرم مدام برای انجام کار‌های آن ها، سوار خودروی شان می‌شد و به این طرف و آن طرف می‌رفت.

من از این موضوع ناراحت بودم تا این که بیست و سوم اسفند سال ۹۲ وارد منزل هموطنم در بولوار دوم طبرسی شدم. می‌دانستم همسر او در منزل تنهاست. وقتی وارد اتاق شدم او در حال شکستن پسته بود و دو دختر خردسالش کنار دیوار نشسته بودند. چون خیلی به خانه آن‌ها می‌رفتم فرزندانش مرا عمو صدا می‌زدند.

متهم این پرونده جنایی ابتدا سعی می‌کرد با تناقض گویی چنین وانمود کند که جنایت را مقابل چشمان فرزندان مقتول انجام نداده است، اما وقتی با سوالات تخصصی قاضی ویژه قتل عمد روبه رو شد به ناچار حقیقت ماجرا را بیان کرد و گفت: چاقویی را از روی گاز منزل آن‌ها برداشتم و در یک لحظه ضربه‌ای به شکم زن ۲۵ ساله زدم.
 
زن در حالی که ناله می‌کرد از فرزندانش خواست تا همسایگان را خبر کنند و من درحالی که دو ضربه دیگر هم به پشت او وارد می‌کردم به طرف حیاط دویدم و دو دختر خردسال را که وحشت زده گریه می‌کردند به داخل اتاق کشیدم. آن‌ها از ترس می‌لرزیدند که هر دو نفرشان را درون حمام انداختم و زندانی کردم.

این مرد جنایتکار در حالی سرقت پول‌ها و مدارک داخل صندوقچه را انکار می‌کرد که دختر شش ساله مقتول ساعتی پس از ارتکاب قتل به قاضی «موحدی راد» گفته بود، من و خواهرم کنار دیوار نشسته بودیم که عمو (متهم) با چاقو مادرم را زد و پس از آن هم کلید صندوقچه را از گردن مادرم بیرون کشید و پول‌ها را برداشت!

متهم این پرونده جنایی که به شیشه و تریاک اعتیاد داشت و مدعی بود از ۳۰ سال قبل در ایران زندگی می‌کند در ادامه بازسازی صحنه جنایت خود گفت: پول‌ها را من سرقت نکردم! و پول‌هایی که هنگام دستگیری ام کشف شد متعلق به خودم بود که پس انداز کرده بودم!
 
در این لحظه مقام قضایی پرسید چگونه هر روز که سر کار می‌رفتی این همه پول را هم با خودت می‌بردی؟ متهم که پاسخی برای این سوال نداشت پس از مدتی سکوت ادامه داد:، ولی آن‌ها را سرقت نکردم! وی اضافه کرد: پس از قتل به تربت حیدریه رفتم، اما هنوز تازه به منزل یکی از آشنایانم وارد شده بودم که ماموران انتظامی به سراغم آمدند و دستگیر شدم.

گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، در پی اعترافات صریح متهم به قتل زن باردار، این پرونده جنایی با صدور کیفرخواست از دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت واین متهم سنگدل چندین جلسه پای میز محاکمه ایستاد که در نهایت قضات دادگاه رای به قصاص نفس دادند، اما با اعتراض متهم و وکیل مدافع وی به رای صادر شده، این پرونده در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور نیز مورد بررسی دقیق قرار گرفت، ولی قضات دیوان عالی نیز مهر تایید بر رای صادر شده از دادگاه کیفری زدند و این رای را مطابق با موازین قانونی و شرعی دانستند.
 
این گونه بود که پرونده این جنایت دوباره به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازگشت تا این که سپیده دم چهارشنبه گذشته (بیست و سوم مرداد) با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم قصاص نفس، مرد سنگدل ۵۲ ساله در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت.
 
بنابراین گزارش، وقتی اولیای دم همچنان بر قصاص نفس و اجرای حکم اصرار کردند، «کرم-الف» با دستور قاضی اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به دار مجازات آویخته شد و این گونه پرونده یک جنایت دیگر در حالی مختومه شد که کابوس وحشتناک دختران کوچک نیز با مرگ محکوم به قصاص نفس به پایان رسید.
bato-adv
مجله خواندنی ها