قاتلی که بعد از ۱۰ ماه فرار دستگیر شده است، در بازجوییها جزییاتی از جنایت خود را شرح داد.
پسر جوان پس از بهبودی نسبی در تحقیقات گفت: به همراه نامزدم در حال عبور از خیابان بودیم که ناگهان موتورسواری دوترک راهمان را سد کرد و دو نفری با چاقو و قمه به جانم افتادند. نامزدم برای دفاع از من خودش را مقابل آنها قرار داد، اما تیغه چاقوی یکی از آنان وارد قلب نامزدم شد.
متهم گفت: «مهندس عمران هستم و همیشه سرم در کار و درس خودم بوده است. مدتی قبل پیشنهاد شد که دهیار روستای سنگان شوم و با توجه به عدم سوء پیشینه بخشداری حکم دهیاری من را داد. وقتی کارم را شروع کردم امید که با من نسبت فامیلی داشت میخواست به من باج بدهد تا ساخت و ساز غیرمجاز خود را ادامه دهد. اما فکرش را هم نمیکرد که من جلوی او را بگیرم و مانع ادامه فعالیتهای غیرمجازش شوم. برای همین از من کینه به دل گرفت.»
متهم به قتل گفت: من با دوستانم در پارک با بچه محلههایمان سر چند فحش با هم درگیر شدیم، مقتول از پشت گردن مرا گرفته بود که بعد آن اتفاق افتاد. چاقویی را که از قبل درجیبم داشتم درآوردم و ضربهای به او زدم.
در شهریار رخ داد
سرهنگ سواریپور درباره انگیزه این جنایت گفت: دو متهم درپی اختلافهایی که از قبل با مقتول در محل زندگیشان داشتند برسر چشم توی چشم شدن و متلکگویی باهم درگیر شده اند و سرانجام، چون چاقو همراهشان بوده و نتوانستند خشم خود را کنترل کنند ضربهای به مقتول زده و ازمحل درگیری متواری شده اند.
پدر دختر دست به قتل فجیع زد
غلام تنها مظنون این پرونده چند روز بعد با ردیابیهای پلیسی بازداشت شد، اما غلام ادعا میکرد مقتول را نمیشناسد تا اینکه پس از تحقیقات بیشتر لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتش برداشت.
بررسیهای عینی و میدانی در مرکز درمانی مشخص کرد مقتول جوانی به نام «سینا- س» است که تیغه چاقوی یک دم، قفسه سینه اش را نشانه رفته بود و خالکوبی تصویر یک حیوان بر بازویش خودنمایی میکرد.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری مردی که با همدستی دو تن دیگر راننده یک دستگاه خاور را به قتل رسانده بودند، خبر داد.
متهم گفت: او دوستم نبود ما سالها با هم زندگی کردیم آن شب به خانه ما آمد و مشروب خوردیم، اما پس از یک ساعت از حالت طبیعی خارج شدم و هنوز هم نمیدانم که بر سر چه موضوعی باهم درگیر شدیم که من با چاقو ضربهای به او زدم. حالا هم شرمنده پدر و مادرش هستم و از آنها میخواهم مرا ببخشند و به جوانیام رحم کنند.
رئیس آموزش و پرورش بابل با اشاره به اینکه مشاجره دو نوجوان باعث درگیری فیزیکی میشود، گفت: قاتل با وارد کردن ضربه چاقو به کتف مقتول تا رسیدن به بیمارستان در دم جان باخت.
متهم در بازجوییهای فنی به جرم آغاز نزاع مرگبار بههمراه با پدر خود در قهوهخانه خیابان آذربایجان معترف شد و تحقیقات تکمیلی نشان داد، پدر وی ضربات مرگبار قمه را به مقتول زده است.
فرمانده انتظامی استان سمنان از وقوع یک فقره قتل در ایوانکی شهرستان گرمسار خبر داد و ادامه داد: در این حادثه یک جوان مورد اصابت چاقو قرار گرفت و جان باخت.
در پی وقوع جنایتی هولناک در یک منزل مسکونی واقع در بولوار هاشمیه مشهد، تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی با راهنماییها و دستورات قاضی دکتر صفری (قاضی ویژه قتل عمد) آغاز و مشخص شد که مرد ۴۷ سالهای به نام محمد جواد بر اثر اصابت ۳ ضربه چاقو در حالی به قتل رسیده است که فقط همسر و دختر خوانده او در منزل حضور داشتند.
متهم ردیف اول در دفاع از خودش گفت: ما همگی با هم فامیل هستیم و به شغل قصابی و خرید و فروش دام مشغول بودیم، اما اختلافمان به خاطر ۱۰ میلیون تومان پول بود. در این حادثه برادرم حفیظ و برادر همسرم به نام سبحان نیز به قتل رسیدند. من قبول دارم که در نزاع شرکت کردم و با چاقو ضربهای به سبحان زدم، اما عمدی در کارم نبود، تنها میخواستم از خودم دفاع کنم.
رسیدگی به این پرونده از ۲۴ شهریور سال ۹۹ با گزارش یک درگیری خونین در محدوده دریاچه خلیج فارس در غرب تهران آغاز شد. پس از آن مأموران کلانتری ۱۵۴ چیتگر به محل اعزام شدند و مشخص شد پسر جوانی با ۱۳ ضربه چاقو، زنی به نام سحر را مجروح کرده است.
ساعت ۱۲ شب پنجشنبه ۲۷ مرداد، مرگ مرد جوانی در یک بیمارستان به بازپرس میثم حسینپور اعلام شد. به دستور بازپرس جنایی تحقیقات آغاز و در بررسیهای اولیه مشخص شد مرد جوان، نگهبان برجی در خیابان دربند است که با ضربه چاقو به قفسه سینهاش مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستان، جان باخته است.
در مراسم چهلم یکی از متوفیان چندین نفر از افراد حاضر در محل بر سر موضوعی باهم درگیر شده و درنهایت دو برادر و پدرشان با ضربه چاقو، مرد ۴۸ سالهای به نام هومن را به قتل رساندند.
متهم گفت: ناگهان به ذهنم رسید که یک گوشی سرقت کنم و با فروش گوشی سرقتی، کمی پول به دست بیاورم. من قصدم جنایت نبود، فقط میخواستم گوشی مقتول را بگیرم، اولین سرقتم بود، اما وقتی با مقاومت او روبهرو شدم میخواستم فرار کنم که مقتول مرا محکم گرفت و اجازه نمیداد حتی فرار کنم. ناخودآگاه دستم داخل جیبم رفت و با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به او زدم.
صبح روز ۱۵ تیرماه وقوع یک فقره قتل در نزدیکی خیابان شکریه شهر همدان به فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اعلام شد.
هیجانات دوران نوجوانی با «منم منم» گره خورد و به «حریف طلبی» در شبکههای اجتماعی انجامید. دو کارآموز حرفه مبل سازی که روزی همکار بودند حالا برای یکدیگر خط و نشان میکشیدند و «چشم غره» میرفتند تا جایی که همین حریف طلبیهای غرورآمیز عصر چهارشنبه گذشته به درگیری فیزیکی رسید و نوجوان ۱۵ ساله با ضربات کاردی یک دم، همکار سابقش را به شدت مجروح کرد.