
هيلاري كلينتون ضمن تاكيد بر اين مساله كه ابزار سياسي امنيتي فعلي اروپا براي مقابله با تهديدهاي قرن 21 مناسب و مفيد نيست، از اروپاييها درخواست كرد كه نهادها و سازمانهاي فعلي خود را مدرن كنند.
هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا، در مقالهاي كه در روزنامه آلماني "زود دويچه تسايتونگ" به چاپ رسيد، نوشت: بهترين راه حل براي امنيت اروپا در تقويت سازمانها و نهادهاي موجود در اروپا نهفته است و نه انعقاد قراردادهاي جديد.
به گزارش روزنامه زود دويچه تسايتونگ، اظهارات هيلاري كلينتون به منزله رد پيشنهادات روسيه براي ايجاد يك سيستم امنيتي جديد از سوي اروپا است.
كلينتون از اروپاييها درخواست كرد كه سازمانهاي خود را براي مقابله با مشكلات به روز دنيا مدرن كنند.
گوئيدو وستروله، وزير امور خارجهي آلمان، پيشتر اظهار داشته بود كه قراردادهاي خلع سلاح بايد مناسب و سازگار بوده و از سوي همه، مورد پذيرش و تصويب قرار گيرد.
هيلاري كلينتون در ادامه نوشتار خود آورده است كه سازمانهاي امنيتي اروپا به روز نيستند و به اصلاحات نيازمندند، اما اين به معناي ايجاد و تاسيس سيستمهاي جديد نيست.
رادوسلاو سيكورسكي، وزير امور خارجه لهستان نيز از همكاري نزديك و فشرده با روسيه در كنار اعتماد دو طرفه و شفافيت خبر داد.
وزير امور خارجه آمريكا افزود: اتحاد بين آمريكا و اروپا بيش از60 سال است كه با خود صلح و پيشرفت به همراه داشته است، اما اكنون بايد در سازمانهاي كليدي سياسي و امنيتي اروپا تجديد نظر شود و در بعضي موارد حتي مورد تجديد نظر قرار گيرد. در آن صورت آنها براي حل مشكلات قرن 20 مناسب خواهند بود.
اين مقام بلندپايهي آمريكايي گفت: امروز ما همچون گذشته با تهديدهايي چون جنگهاي سايبري، تروريسم بينالمللي، مشكلات جوي، شبكههاي جنايتكاري كه با مواد مخدر، سلاح و انسان تجارت ميكنند و مشكلاتي در زمينه انرژي روبرو هستيم.
در اين مقاله كه در زود دويچه تسايتونگ به چاپ رسيد، آمده است: نهادهايي كه امنيت اروپا و سعادت آن را تضمين ميكنند، بايد تغيير يابند و ناتو بايد در مورد استراتژيهاي خود تجديد نظر كند. روسيه قراردادهاي امنيتي جديدي را همچون اتحاد جديد ناتو و روسيه پيشنهاد كرده است. همچنين آمريكا نيز بايد تامل كند كه چگونه اروپا ميتواند امنيت خود را تقويت كند و گسترش دهد، از اين رو ما با همه كشورها در مورد ايدههايي كه امنيت اروپا را درعصر جديد تضمين ميكنند، مذاكره ميكنيم.
وي افزود: ما در اين مذاكرات به اصول خود پايبند هستيم؛ اصولي كه آشنايي و اعتقاد و اعتراف ما به امنيت اروپا را نشان ميدهد. اولين اصلي كه مورد توجه ما است احترام به يكپارچگي ارضي و خودمختاري همه كشورها است.
كلينتون در اين مقاله نوشته است: بخشي از مسائل اروپا طي سدههاي گذشته ريشه در اين دارد كه مرزهاي آن مورد تجاوز قرار گرفته و اين اختيار از ملتهاي اروپا سلب شده است كه سياست خارجي خود را دنبال كنند، از اين رو ما هرگونه دخالت در كشور ديگر را به اين معنا كه يك كشور، كشور ديگري را كنترل كند، رد ميكنيم. به ويژه ما از حق كشورها براي اينكه در مورد روابط خود تصميم گيري كنند، دفاع ميكنيم. براي مثال ما به هر آنچه كه روسيه و شوراي امنيت و همكاري اروپا در نشست استانبول در سال 1999 تصويب كردند، احترام ميگذاريم. ما معتقديم گسترش ناتو و اتحاديه اروپا ثبات و پيشرفت را در تمام اين قاره و حتي روسيه حفظ ميكند.
وي ادامه داد: اصل دوم ما اين است كه امنيت اروپا تقسيم شدني نيست. بحثهاي زيادي در مورد امنيت اروپا، شكافهاي سياسي و جغرافيايي در اين قاره بين غرب و شرق، كشورهاي عضو ناتو و كشورهاي خارج ناتو، كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و كشورهايي كه عضو اتحاديه نيستند وجود دارد، اما در واقع بايد گفت يك اروپا وجود دارد. قابل تقسيم نبودن امنيت اروپا، بخشي از مولفههاي پيشنهادي اصلاحاتي است كه از سوي روسيه اخيرا پيشنهاد شد. ما از اين هدف حمايت ميكنيم، اما ابتكار عمل روسيه مبني بر ايجاد و تاسيس سازمانهاي جديد مورد قبول ما نيست. ما به جاي آنكه قراردادهاي جديدي را همچون چيزي كه مسكو گفته بود، منعقد كنيم، بهترين راه حل را در تقويت سازمانهاي موجود اروپا همچون شوراي امنيت و همكاري و همين طور شوراي روسيه و ناتو ميبينيم.
كلينتون نوشت: سوم اينكه ما بدون هيچ اما و اگري از اين قول و تعهد كه ماده 5 معاهده ناتو است دفاع كرده و آن را به رسميت ميشناسيم. مادهاي كه مضمون آن اين است كه حمله به يك عضو ناتو حمله به تمام اعضاي ناتو محسوب ميشود. ما همچنان نيروهاي خود را در اروپا مستقر خواهيم كرد براي آنكه به تهديدات احتمالي كه هنوز وجود دارد با سرعت هرچه تمامتر واكنش نشان دهيم. ما با متحدان خود در مورد برنامههايي كه حاكي از واكنش سريع به تهديدات جديد است، كار ميكنيم. ما پيشنهاد خود را براي همكاري با روسيه براي گسترش دفاع ضد موشكي جدي گرفتهايم؛ دفاع ضد موشكياي كه امنيت تمام اروپا را بهبود ميبخشد.
كلينتون در ادامه اين مقاله نوشت: چهارم اينكه ما مصمم هستيم تلاشهاي خود را در اروپا شفاف كنيم و از كشورهاي ديگر هم ميخواهيم كه به گونهاي مشابه عمل كنند. ما در دورهاي و در دنيايي كه به صورت شبكهاي از ارتباطات است، زندگي ميكنيم و يك تهديد در يك كشور ميتواند به سرعت به يك بحران جهاني و منطقهاي تبديل شود. امنيت اروپا به ارتباطاتي گسترده بستگي دارد، از اين رو آمريكا از تبادل اطلاعات در مورد فعاليتهاي نظامي حمايت ميكند. اين تبادل اطلاعاتي مشاهده تمرينات نظامي طرفين را نيز شامل ميشود. از اين رو معاهده نيروهاي متعارف امنيتي اروپا به توجه دوباره ما نيازمند است. بيش از 20 سال است كه اين معاهده باعث كنترل سلاحهاي متعارف شده است؛ اما اكنون اين تهديد وجود دارد كه معاهده نيروهاي متعارف امنيتي در اروپا ناديده گرفته شود و كم اهميت شمرده شود.
وزير امور خارجه آمريكا ميافزايد: در شرايطي كه آمريكا و متحدانش همچنان به تبادل اطلاعات در مورد نيروهاي خود ميپردازند، روسيه از دو سال پيش اين نوع همكاري را به حالت تعليق در آورده است. تراژدي جنگ روسيه و گرجستان يكي از موانع اين نوع همكاري بود. ما بايد مذاكرات خود را با متحدانمان، با روسيه و ديگر كشورهايي كه اين معاهده را امضا كردهاند، حياتي دوباره بخشيم. پنجم آنكه مردم همه دنيا حق دارند كه بدون ترس از نابود شدن، از طريق سلاحهاي اتمي زندگي كنند. باراك اوباما سال گذشته در پراگ از ايده و هدف بلندمدت دنياي عاري از سلاحهاي هستهاي خبر داد. تا زماني كه اين سلاحها وجود داشته باشند، ايالات متحده از زرادخانههاي خود براي مبارزه و بازدارندگي تهديدات احتمالي نگهداري ميكند و ما اين امنيت را براي متحدان خود تضمين ميكنيم. البته ما از هيچ تلاشي نيز براي آنكه از گسترش سلاحهاي هستهاي جلوگيري كنيم، مضايقه نميكنيم. ما به طور مشترك با متحدان اروپايي خود همكاري و تلاشهاي فشرده را ادامه خواهيم داد تا ايران را از دست يافتن به بمب هستهاي دور كنيم!
وزير خارجه آمريكا افزود: ششمين اصل ما اين است كه امنيت واقعي تنها محدود به روابط صلح آميز بين كشورها نميشود، بلكه حقوق اساسي و فرصتهاي شهروندان اين كشورها را نيز دربرميگيرد. كشورهاي امن از حقوق بشر دفاع ميكنند و اين امكان را براي شهروندان خود فراهم ميآورند كه رهبران خود را آزادانه انتخاب كنند، آزادانه اظهار نظر كنند و در اجتماع شريك باشند. آنها شرايطي را فراهم ميكنند كه شهروندانشان بتوانند در محيطي سالم زندگي كنند، آموزش داشته باشند، اشتغال داشته باشند، خانواده به وجود آورند و اگر بخواهند بتوانند آزادانه سفر كنند و بهترين چيزها را از موهبتهاي الهي دريافت كنند. توسعه دموكراسي و حقوق بشر، يك چرخه بسيار قوي را تشكيل ميدهد و اگر يكي از اين مولفههاي چرخه از بين برود، ديگر آن ملت امنيت ندارد. مردم اروپا ميدانند كه امنيت هم به معناي قدرت نظامي و هم به معناي قدرت بشري است. امنيت اروپا از سوي سازمانهايي چون ناتو، اتحاديه اروپا و سازمان امنيت و همكاري اروپا حفظ ميشود كه اين سازمانها ابزاري نظامي، سياسي، اقتصادي، سوسياليستي و حقوقي را در اختيار دارند. اكنون ما بايد شناخت خود را نسبت به اين سازمانها به روز كرده و تغيير دهيم به گونهاي كه اطمينان حاصل شود كه اين سازمانها قادر به مقابله با چالشهاي فعلي نيز هستند. بهبود ثبات و امنيت در اروپا سنگ بناي تعيين كننده سياست خارجي آمريكا است و به طور همزمان نشان دهنده ارزشهاي اساسي ما است. ما پشت اروپا ايستادهايم به گونهاي كه در دهههاي گذشته نيز بودهايم، چرا كه روابط هميشگي، ملتهاي ما و كشورهاي ما را به هم ربط داده است. اصول و تاريخچه مشترك ما نشان ميدهد كه اروپا و آمريكا مصمم هستند كه با تجديد پيمان ما و اروپا طي دورههاي آتي امنيت اروپا همچنان حفظ شود.