پسر نوجوان افغانستانی که متهم است جوانی ایرانی را به قتل رسانده و جسدش را به داخل چاهی انداخته است، بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش ایران، هشتم خرداد سال ۹۵ با پیدا شدن جسد بدون سر مرد جوانی در داخل یک خودروی پراید درحاشیه جاده ساوه مأموران با جنایت هولناکی روبهرو شدند وسپس سر بریده این مرد جوان راهم در فاصله ۲۰۰متری در داخل یک کانال آب پیدا کردند.
با تکمیل تحقیقات پلیسی روشن شد جسد متعلق به مرد ۲۷ سالهای بهنام کریم است که تا مدتی پیش در یک کشتارگاه واقع در رباط کریم کار میکرد.
مأموران با اعلام شکایت خانواده جوان ایرانی در جریان گمشدن او قرار گرفتند. خانواده این جوان گفتند پسرمان مکالمهای تلفنی داشت و بعد هم از خانه خارج شد و حالا چند روزی است که از او خبر نداریم.
زمانی که مأموران تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند متوجه شدند ماشین مرد گمشده دست یکی از دوستانش بوده و مردم او را در خیابان اصلی محله دیدهاند. این در حالی بود که ردیابی تلفنی مأموران نشان داد آخرینبار کریم با یک نوجوان افغانستانی به نام جمعه در ارتباط بوده است.
زمانی که جمعه بازداشت شد به قتل اعتراف کرد و گفت: کریم من را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد. او به من تجاوز و فیلمبرداری کرد و میخواست اخاذی کند. من از این موضوع خیلی ناراحت بودم، اما پدرام همین فیلم را به اهرم فشار تبدیل کرده بود و به من میگفت: اگر دوباره به خواستهاش عمل نکنم، فیلم را همهجا منتشر میکند.
متهم گفت: من در یک کشتارگاه کار میکردم. روز حادثه وقتی به من گفت که میخواهد با من رابطه داشته باشد و تهدیدم کرد که اگر به خواستهاش عمل نکنم، فیلم را منتشر میکند، چاقوی سلاخی را برداشتم و سر قرار رفتم. ما با هم درگیر شدیم، من او را به قتل رساندم و سرش را بریدم و بعد هم جسد را داخل چاهی انداختم، سپس ماشین او را برداشتم و به سمت خیابان اصلی شهر رفتم و جایی پارک کردم و فرار کردم.
پرونده بعد از اعترافات متهم و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست علیه متهم را خواند و در ادامه اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و درخواست قصاص کردند.
سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام را قبول کرد و گفت: من و کریم خیلی با هم دوست بودیم، سالها بود که او را میشناختم و از آنجاییکه من خیلی غریب بودم، به او خیلی نزدیک شدم تا اینکه یک ماه قبل از حادثه به من گفت: میخواهد مرا ببیند، به خانهاش رفتم.
کسی جز خودش در خانه نبود، او به من مقداری آبمیوه داد و دیگر بعد از آن متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد و به خواب رفتم و زمانی که بیدار شدم فهمیدم لباسهایم از بدنم درآمده و وضعیت بدنم نشان میداد که به من تعرض شده است. وقتی سر این مسئله با کریم دعوا کردم، به من گفت: از من فیلمبرداری کرده است.
او گفت: اگر بخواهی حرفی بزنی یا در برابرم خواستهام مقاومت کنی، من هم فیلم را منتشر میکنم. البته او فیلمی به من نشان داد، اما تهدیدم میکرد. بعد از اینکه این اتفاق افتاد من تصمیم به قتل گرفتم، چون او عمل شنیعی انجام داده بود و من هم او را مستحق مرگ میدانستم.
هرچند متهم کمتر از ۱۸ سال داشت، اما قضات بعد از اعمال ماده ۹۱ اعلام کردند متهم حرمت قتل را میدانسته است؛ بنابراین با درخواست اولیایدم او را به قصاص محکوم کردند.
رأی صادرشده مورد اعتراض متهم و وکیل مدافعش قرار گرفت؛ اینبار دیوان عالی کشور رأی صادره را بررسی و اعلام کرد که با توجه به اینکه متهم گفته است مورد تجاوز قرار گرفته و مقتول را مستحق مرگ دانسته است؛ بنابراین باید دراینباره هم تحقیق شود. پرونده اینبار با نقض رأی دادگاه به شعبه ۴ دیوان عالی کشور فرستاده شد و متهم دیروز پای میز محاکمه رفت. او یکبار دیگر اتهام قتل را قبول کرد و گفت: مقتول به من تجاوز کرده بود و من هم به همین دلیل او را به قتل رساندم.
با پایان گفتههای متهم و وکیل مدافع او، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
حق با جمعه بوده قضات عزیز
قبل از برقراري رابطه تهديد به افشاي فيلم چه چيزي كرده بود .......