پس از مسدودکردن صفحات اینفلوئنسرهای اینستاگرامی، اینبار نوبت به سه نوازنده مطرح خیابانی رسید. طرفداران و دنبالکنندگان سه نوازنده خیابانی به نامهای مهرداد مهدی، آسو کهزادی و نغمه مرادآبادی روز گذشته پس از مراجعه به صفحات آنها با این پیام روبهرو شدند: با دستور مقام محترم قضائی، به دلیل انتشار محتوای مجرمانه، این نشانی اینترنتی توقیف شده و عوامل دخیل در جرائم موضوع پرونده، تحت تعقیب قضائی قرار گرفتند.
به گزارش شرق، این اولینباری نیست که صفحات پرفالوئر در فضای اینستاگرام مسدود میشود، اما اینبار با همیشه کمی فرق دارد؛ پیش از این صفحاتی که به دستور مقام قضائی مسدود میشد، بیشتر متعلق به رقصندهها یا مدلهای بیحجاب بود، اما اینبار صفحاتی را نشانه رفتهاند که نه خبری از انتشار عکسهای بیحجاب در آنها بود و نه کسی میرقصید و نه کسی حرف سیاسی میزد.
نوازندههای نسبتا مشهور و محبوبی که هرکدام جوایز متعددی در حوزه فعالیتشان گرفته بودند و در خیابانهای شهر نوازندگی میکردند و برای اشاعه صلح به مردم گل میدادند، اینبار صفحاتشان به دلیل انتشار محتوای مجرمانه توقیف و سپس مسدود شد. خبرهای ابتدایی حاکی از بازداشت این نوازندهها بود، اما به گفته منابع آگاه، این افراد بازداشت نشده و برای توضیحاتی نزد مقام قضائی خوانده شدهاند.
در هفتههای گذشته برخورد با صفحات اینفلوئنسرهای اینستاگرامی شدت یافته است. هفته گذشته نیز چند صفحه اینستاگرام متعلق به عکاسان اهل اراک مسدود شد و به گفته روابطعمومی سپاه روحالله استان مرکزی، «سه شبکه سازمانیافته ابتذال و فعالان آن در حوزه مدلینگ در استان مرکزی شناسایی شد».
سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا استناد قانونی برای بستن این صفحات وجود داشته؟ ضمن اینکه پیش از این اعلام شده بود امکاناتی برای بستن این صفحات در دست پلیس نیست، آیا آنها به این امکانات دست پیدا کردهاند؟
نغمه مرادآبادی (نوازنده تار و تنبک) در اینستاگرام ۱۱۳ هزار دنبالکننده داشت. آسو کهزادی (نوازنده ویلن) ۲۳ هزار و مهرداد مهدی (نوازنده آکاردئون) هم دارای ۴۰ هزار دنبالکننده بود. همچنین «نگار معظم»، خواننده خانم، نیز بعد از انتشار ویدئویی از تکخوانی او در روز جمعه، ۲۷ اردیبهشت در فضای مجازی، تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. ویدئوی منتشرشده، این خواننده اهل شیراز را در حالی نشان میداد که همراه با تور گردشگری در روستای ابیانه در حال خواندن ترانه بود. بنا بر اخبار منتشرشده، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان نطنز او و راهنمای گردشگرانی را که در میان آنها توریستهای خارجی نیز بودهاند، احضار کرده است. نکته مشخص درباره این سه نوازنده خیابانی، حرفهایبودن آنهاست.
آسو کهزادی نوازنده جوانی است که تحصیلات آکادمیک موسیقی دارد و پنج آلبوم موسیقی منتشر کرده و اجراهای زیادی هم در سالنهای بزرگ کشور داشته، اما معتقد است اجرای خیابانی لذتی دارد که نوازنده آن را در هیچ کنسرتی تجربه نمیکند. کهزادی سال گذشته، در ۱۱ فیلم تجربه نوازندگی داشته است. مهرداد مهدی هم نوازندهای است که علاوهبر بردن جوایز متعدد موسیقی، دو آلبوم «والسهای تهران» و «درنادئون» را منتشر کرده است. نغمه مرادآبادی هم فارغالتحصیل رشته موسیقی از کنسرواتوار تهران است و با بسیاری از خوانندگان مطرح کشور همکاری کرده. آنها در صفحاتشان که بیشتر پیج کاریشان محسوب میشد، بیشتر به انتشار قطعاتی از اجراهای خود در خیابان یا بخشهایی از زندگی روزمره میپرداختند.
مهرداد مهدی هم گاهی در بخشهایی از تهران علاوهبر نوازندگی، مبادرت به اهدای شاخه گل به مردم میکرد. این کار او هرساله در حوالی میدان تجریش توجه زیادی از عابران را به خود جلب میکرد.
دلایل و مستندات را منتشر کنید
کامبیز نوروزی، فعال رسانهای و حقوقدان، با ابراز تأسف از اتفاق پیشآمده برای این سه نوازنده گفت: روی صفحات اینستاگرامی سه نوازنده، این عبارت، روی زمینه مشکی نقش بسته است: «با دستور مقام محترم قضائی به دلیل انتشار محتوای مجرمانه، این نشانی اینترنتی توقیف شده و عوامل دخیل در موضوع پرونده تحت تعقیب قضائی قرار گرفتهاند». این سه نفر عبارتند از: آسو کهزادی، مهرداد مهدی و نغمه مرادآبادی. کمترین کاری که دستگاه قضا میتوانند بکنند این است که وقتی قرار یا حکمی صادر میکنند، دلایل و مستندات آن را هم به اطلاع عمومی برسانند تا مردم بدانند که چه میگذرد. کار قضا کار استدلال و استناد است. قانون اساسی هم همین را تأکید کرده است.
این صفحات اینستاگرامی با چه استدلالی چه محتوای مجرمانهای داشتند و مستند قانونی توقیف آنها و تعقیب کیفری «عوامل دخیل در موضوع پرونده» چیست؟ وی افزود: شاید پاسخ دهند که پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است و تحقیقات مقدماتی دادسرا علنی نیست، اما وقتی موضوعی در عرصه عمومی اتفاق میافتد و پرسشهای مهمی در ذهن مردم ایجاد میکند، جامعه حق دارد بداند بر او چه میگذرد. همین دو روز پیش بود که خبرگزاری میزان این جمله از آقای رئیسی در مراسم افطاری اصحاب رسانه را منتشر کرد که «احساس عدالت در جامعه در گرو اقدامات ما و آگاهیبخشی و امیدآفرینی شما اصحاب رسانه است». آیا این شیوه برخورد با صفحات اینستاگرامی سه موزیسین جوان و تعقیب کیفری آنها «موجب احساس عدالت» در جامعه است؟
این اتفاقات اخیر در حالی دوباره اذهان عمومی را به خود مشغول کرده بود که تغییر ریاست جدید قوه قضائیه و همچنین تعامل او با مسئولان امیدهایی را برای بازشدن فضا در قوه قضائیه زنده میکرد.
طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران، نیز درباره این اتفاق میگوید: در هیچکجای قانون کشور ما نوشته نشده است که زدن ساز در خیابان یا انتشار ساززدن در صفحات مجازی غیرقانونی است، اما درعینحال دلایلی را که این کار غیرقانونی است نشنیدهام. هنوز علت این اتفاق مشخص نشده است. درحالحاضر موسیقی از رسانهها منتشر میشود و در مراسمهای مختلف نیز موسیقی پخش میشود. هرچند از اوایل انقلاب برخورد دوگانهای با موسیقی صورت گرفته و تکلیفمان با آن معلوم نبوده. شاید ما بیشتر از کشورهای دیگر، کلاسهای خصوصی موسیقی داریم که نشان از تنوع سلایق در کشور دارد و در دانشگاههای کشور هم موسیقی تدریس میشود.
وی افزود: در ماههای گذشته انتشار کلیپی از چند جوان سرباز که در حال نوازندگی هستند موجی از شادی را در بین مردم ایجاد کرد و زیباتر از آن حمایت یک امیر و سردار از این سربازها بود، ولی یک جای دیگر در این شهر خاکستری کسی موسیقی میزده و دل مردم را شاد میکرده و حالا مورد تعقیب قضائی قرار گرفته است. من هنوز علت مسدودشدن این صفحات را نمیدانم.
جالب اینجاست که صفحات چند نوازنده بهسرعت بسته میشود، اما صفحات یک قاتل مسلح که مدتها در صفحهاش اسلحه نمایش میداد بسته نشد و پس از کشتهشدن یک روحانی مبادرت به مسدودکردن صفحه وی کردند.