علی ولی الهی در اعتماد نوشت: شب بازی ایران و پرتغال در جام جهانی روسیه را به یاد دارید؟ شبی که پشت سر هم ویدیوهایی در فضای مجازی منتشر میشد که عدهای ایرانی رفتهاند سر وقت هتل پرتغالیها و خواب آرام را از بازیکنان حریف گرفتهاند؟ اول قضیه خندهدار و فان بود. فردا صبحش، اما عدهای واویلاگویان شروع به نقد رفتار هواداران ایرانی در روسیه کردند. با اسم رمز «ما ایرانیها» متنهایی تولید کردند و به ریشهیابی فرهنگی چند هزار ساله مردمان سرزمین پارس پرداختند.
پرویز پرستویی با همان لحن ملو و ریشسفیدگویانهاش نوشت که باور نمیکنم هموطنانم چنین عملی مرتکب شده باشند، عادل فردوسیپور با تکیه کلام همیشگی «آقا چه کاریه» واکنش نشان داد، سروش رضایی از همان انیمیشنهای آموزش در قالب طنزش ساخت و خلاصه هر کس از راه رسید با نگاهی عاقل اندر سفیه به هوادارانی که رفته بودند سر وقت پرتغالیها نصیحتی کرد و رفت.
مثلا یکی نوشت: «حرکت دیشب هواداران تیم ملی مقابل هتل بازیکنان پرتغال چکیدهای از رفتارِ غالبِ مردممان است که از راههای غیراخلاقی به دنبال اهدافشان هستند.» و دیگری ادامه داد: «هر چه ابنسینا و خوارزمی و حافظ و سعدی و مولانا و… برای ایران و ایرانی در سطح دنیا آورده فرهنگی داشتند و دارند، یه مشت آدم لمپن، دارن بر باد میدن!» همان موقع، اما چند نفری هم بودند که میگفتند - بدون ارزشگذاری- این یک رفتار طبیعی در دنیای فوتبال است. شاید قابل نقد باشد، شاید مذمت شده باشد، شاید بانمک باشد، شاید هر چیز دیگری باشد. اما مخصوصا تاکید داشتند که این ربطی به ایرانی بودن ندارد. مثال آوردند از رفتار هواداران ترکیه با سوییس در انتخابی جام جهانی، مثال آوردند از رفتار هواداران پاریسنژرمن شب بازی با رئال مادرید در پاریس، مثال آوردند از رفتار هواداران یوونتوس قبل بازی با ناپولی.
چندین مثال آوردند که فقط ثابت کنند این هیچ ربطی به فرهنگ و احیانا عقبماندگی یا جلوزدگی ایرانیها ندارد. اما آن موقع برخی از سلبریتیهای وظیفهشناس و جامعهشناسان اینستاگرامی و روانشناسان تلگرامی پر مخاطب جولان داده بودند روی اینکه رفتار ایرانیها زشت و کریه است. آن قدر هم صدایشان بلند بود که صدای بقیه به گوش نمیرسید و اگر هم مخالفتی میشد پاسخش این جمله بود: «چطور میتوانی از این رفتار دفاع کنی؟ نمیبینی آبروی ایران در تمامی دنیا رفته است؟» گذشته از اینکه آبروی ایران اگر هم در دنیا رفته باشد به خاطر چیزهای دیگری است. هیچ کدام از این دوستان نمیتوانستند یا بهتر بگوییم نمیخواستند همین جمله ساده را بپذیرند که کار چند ده نفر هوادار ایرانی مقابل هتل رونالدو و دوستانش یک رفتار کاملا معمولی در دنیای فوتبال است.
حالا در اخبار آمده است که هواداران تیم لیورپول، شب قبل از بازی تیمشان مقابل بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا رفتهاند دم هتل مسی و یارانش و اجازه ندادند که آنها تا صبح بخوابند. تازه نه فقط با داد و قال و رقص و آواز، که با یک پکیج مجهز از انواع و اقسام مواد منفجره و ترقهجات! اگر آن دوستان منتقد به رفتار ایرانیها نمیگویند این بدعتی است که هموطنانمان در دنیای فوتبال راه انداختهاند یا نمیگویند ایرانیها الگوی بدی در جهان فوتبال شدهاند، باید خدمتشان عرض کنم که الان در دنیا هیچ کس مردمان شهر لیورپول را انسانهایی بیفرهنگ نمیداند. هیچ کس به نقد جامعهشناسانه مردم انگلیس از چند هزار سال پیش نمیپردازد. کن لوچ پست نمیگذارد که باورم نمیشود اینها هموطنان من باشند. گریلینهکر در برنامه هفتگیاش نمیگوید: «? What is that work sir»
تنها اتفاقی که رخ میدهد این است که حرکت هواداران لیورپول هم میرود در سیاهه شیطنتهای هواداران در تمام دنیا.