فرارو- روز گذشته رسانهها از حمله به علیرضا افتخاری خواننده شهیر در یک روستا خبر دادند. علیرضا افتخاری درباره این حمله توضیحاتی داد. ساعتی بعد پلیس استان قزوین حمله به افتخاری را تکذیب کرد، اما افتخاری همچنان در گفتگو با رسانهها از این حمله سخن میگفت. سر آخر پایگاه خبری پلیس روایت دیگری ارائه کرد که حمله را تائید میکرد.
به گزارش فرارو، این داستان پنج روایت دارد. روایت اول ماجرا از سوی افتخاری به صورت ناقص به رسانهها اعلام شد. خبر این بود که عدهای ناشناس در منطقه روستای آراسنج سفلی در نزدیکی ساوه به خودرو حامل علیرضا افتخاری خواننده کشورمان حمله کردند و وی را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادند.
افتخاری در گفتگو با خبرگزاری ایرنا انتقاد کرد که "چرا باید در کشور شاهد چنین اتفاقاتی باشیم و افراد غیر بومی و غریب در مناطق روستایی و دور افتاده مورد حمله و ضرب شتم گروهی قرار بگیرند."
او البته ریشه این اتفاق را سیاسی دانست و گفت: «قبلا نیز شاهد چنین برخوردهایی در دیگر نقاط بوده ام و چنین برخوردهایی را بی ربط به دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و حضور من در مراسم ایشان نمیدانم.»
روایت دوم؛ این خبر به سرعت بازتاب پیدا کرد، اما ساعتی بعد پلیس استان قزوین حمله به خودروی افتخاری را تکذیب کرد و ماجرا را به گونهای دیگر بیان کرد.
بنا به اعلام پلیس قزوین "طبق بررسیهای صورت گرفته مشخص شد افتخاری امروز نهم اردیبهشت ساعت ۱۳:۳۰ پس از اتمام برنامه کنسرت خود در شهرستان تاکستان در حین برگشت به سمت تهران، در مسیر متوجه درگیری عدهای در منطقه آراسنج بوئینزهرا میشود و برای وساطت و خاتمه دادن به این درگیری از خودروی خود پیاده شده و با یکی از همراهانش به محل نزاع نزدیک میشود."
پلیس قزوین افزود: «در حین وساطت، ضربهای از سوی یکی از طرفین دعوا به صورت این خواننده کشورمان برخورد میکند که منجر به مصدومیت جزئی در صورت وی میشود و پس از این اتفاق، فردی که همراه افتخاری بوده با ۱۱۰ تماس گرفته و ماجرا را گزارش میدهد که با حضور نیروی انتظامی در محل درگیری، نزاع خاتمه مییابد.»
اما روایت سوم متعلق به یکی از شاهدان عینی ماجراست که او هم ظاهرا بخشی از داستان را شرح نداده است. علی عزیزی، مدیر برنامههای علیرضا افتخاری، خواننده موسیقی سنتی کشورمان، ضمن تأیید خبر مورد ضرب و شتم قرار گرفتن این هنرمند از سوی حمله "اشرار" اظهار کرد: «متاسفانه در مسیر بازگشت از ساوه بودیم که ۱۰ نفر از اشرار به ماشین ما حمله کردند و آقای افتخاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند. خوشبختانه آقای افتخاری تنها نبود و توانستیم تا حدودی آنها را از خود دور کنیم.»
این روایت به گونه ای است که گویی آن ده نفر منتظر افتخاری بوده اند تا او را کتک بزنند.
عزیزی درباره روند درمان و وضعیت جسمانی علیرضا افتخاری گفت: «چشم و صورت آقای افتخاری صدمه دیده است. به خاطر ضرباتی که به او وارد شد، ساعاتی بستری شدند. الحمدلله حالشان بهتر است و مشکل خاصی ندارند.».
اما روایت چهارم باز از سوی افتخاری مطرح شد. او در گفت و گویی با خبرگزاری تسنیم نکاتی تازهای بیان کرد که ماجرا را روشنتر میکند، از جمله اینکه این دعوا ناشی از یک تصادف بوده است.
افتخاری گفت: "پس از اجرا خواستم به سمت اصفهان بیایم. از سمت جاده بوئین زهرا آمدیم. در محل آراسنج سفلی تصادف کردیم."
افتخاری ادامه داد: «تصادف کوچکی اتفاق افتاد و بلافاصله راننده آن ماشین تماس گرفت و عده زیادی روی سر ما ریختند. بارها به آنها گفتم که تصادف عمدی نبوده و هر چه خسارت ماشین شده را پرداخت میکنم و بیمه نامه ام هست، اما زیربار نمیرفتند.»
او افزود: «با سنگ زدند ماشینم را نابود کردند و شیشهها و راهنماهای ماشین را شکستند. تصادف در این حد بود که یک خَش روی ماشینش افتاده بود. ماشینش ریو بود. این اتفاق واقعا نیازی به کتک کاری و ایل و قشون کشی نداشت.»
روایت پنجم متعلق به پایگاه خبری پلیس است که ظاهرا دقیق تر از دیگر روایتها بود، اما تناقضهایی با توضیح افتخاری دارد. براساس گزارش پلیس: "در بررسیهای صورتگرفته مشخص شد علیرضا افتخاری ساعت ۱۳:۳۰ امروز (نهم اردیبهشت ۹۸) پس از اتمام برنامه کنسرت خود در شهرستان تاکستان، حین برگشت بهسمت تهران از سمت راست خودروی سواری ریو سبقت گرفته که این امر مورد اعتراض قرار میگیرد پس از توقف خودروها، طرفین با یکدیگر درگیر شده که در این هنگام ضربهای توسط یکی از طرفین دعوا به صورت این خواننده کشورمان اصابت کرده که این امر به مصدومیت جزئی وی در ناحیه صورت منجر شد."
دیدار احمدی نژاد و افتخاری در سال 89 برای این خواننده گران تمام شد
تناقضهای آقای افتخاری
قاعدتا نباید این حادثه تلخ رخ میداد. علیرضا افتخاری و هر شهروند دیگری نباید به خاطر یک تصادف و یا یک سبقت مورد ضرب و شتم و حمله قرار گیرند، اما در این بین تناقضهای این خواننده مشهور نیز جالب توجه است. چرا علیرضا افتخاری از همان ابتدا اعلام نکرد که این حادثه در جریان یک تصاف رخ داده است؟
از سوی دیگر او در مصاحبه اول خود با خبرگزاری ایرنا این حادثه را با مسائل سیاسی و حضور در مراسم احمدی نژاد و حواشی آن مرتبط کرد. این بدان معنی است که او تصور میکند، چون علیرضا افتخاری است به او حمله شده است.
اما ساعاتی بعد این خواننده موسیقی سنتی در گفتگو با خبرگزاری تسنیم اظهار کرد: «شاید اگر من افتخاری نبودم، هر کس دیگری بود میکشتندش.» این در واقع رد ادعای اول اوست.
ماجرا این است تابستان سال ۱۳۸۹، یک سال بعد از انتخابات بحث بر انگیز دوره دهم ریاست جمهوری، در مراسم روز خبرنگار، علیرضا افتخاری وقتی احمدی نژاد را دید، به سویش دوید، او را در آغوش کشید و گفت: " آقای رئیس جمهور! دوستت دارم."
این حرکت باعث ناراحتی شدید معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری شد، واکنشها به این حرکت به قدری شدید بود که زمزمه احتمال مهاجرت علیرضا افتخاری شنیده شد.
پس از آن آوا، دختر علیرضا افتخاری، در نامهای سرگشاده، ملاقات پدرش را با رییس جمهوری طراحی شده خواند و گفت: از پدرش بهره برداری سیاسی شده است. در قسمتی از این نامه او توضیح داده است که خانواده افتخاری در این چند سال بعد از این ملاقات جنجالی " عذاب" کشیده است.
علیرضا افتخاری همیشه خوانندهای پر حاشیه بوده است، حاشیههای او از دهه هشتاد افزایش یافت. او زمانی از منتقدان جدی محمد رضا شجریان بود، اما ناگهان دیدگاهش تغییر کرد و با انتشار نامه و یادداشت از شجریان حمایت نمود.
او در دورهای از طرفداران محمود احمدی نژاد بود و در زمانی دیگر حامی روحانی شد و به انتقاد از احمدی نژاد پرداخت.
عملکرد حرفهای او نیز در مواردی با انتقادات فراوانی روبه رو شده است. تلفیق موسیقی سنتی و پاپ در آثارش با انتقاد همکاران و کارشناسان موسیقی سنتی روبهرو شده است.
او چند سال پیش در اقدامی غیر حرفهای در کنسرتی در رشت به لب خوانی پرداخت که با اعتراضات فراوانی روبه رو شد.
اعتراض به لب خوانی افتخاری موجب شد که از ادامه حضور در رشت و اجرا در شبهای بعدی خودداری و این شهر را ترک کند. این اقدام او با اعتراض شش هزار نفر از کسانی که بلیط کنسرت او را خریده بودند روبه رو شد.