یک شنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۶. خبری دلهرهآور از خارج شدن هواپیمای مسافربری تهران-یاسوج از رادار برجهای مراقبت، فضای خبری کشور را در بر گرفت. در ساعات نخست، اولین گزینه سقوط بود و بعد از آن ناپدید شدن به دلایلی، چون هواپیماربایی و و… به میان گزینهها آمد.
اما ساعتی بعد هواپیمایی آسمان رسما اعلام کرد هواپیما سقوط کرده و از محل سقوط اطلاعاتی در دسترس نیست. از این جا به بعد عملیات نجات شروع شد و بعد از ۴ روز محل برخورد هواپیما با کوه دنا مشخص شد و پس از ۱۲۸ روز عملیات نیروهای امدادی جمعیت هلال احمر در ارتفاع چهارهزار متری، به پایان رسید. پرواز شماره ۳۷۰۴ هواپیمایی آسمان یک پرواز برنامهریزی شده داخلی از مبدأ تهران به مقصد یاسوج بود.
در روز یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ یک فروند هواپیمای ایتیآر ۷۲ شرکت هواپیمایی آسمان بعد از ۵۰ دقیقه پرواز از تهران به سمت یاسوج در حوالی سمیرم بعد از اصابت به کوه دنا سقوط کرد.
این حادثه در قلهٔ پازن پیر کوه دنا در جنوب روستای کهنگان از توابع پادنا در یکصد و بیست کیلومتری سمیرم رخ داد و همه سرنشینان این پرواز کشته شدند. پیدا کردن لاشه این هواپیما حدود ۴۸ ساعت به طول انجامید و کل عملیات این حادثه حدود ۱۲۸ روز طول کشید.
آنچه در ادامه میخوانید، روایت دو تن از فرماندهان عملیات امداد و نجات جمعیت هلال از این عملیات سخت و نفس گیر است.
حسین درخشان مدیر مرکز کنترل و هماهنگی عملیات سازمان امداد و نجات و محمدحسین کبادی رییس اداره عملیات کوهستان سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، به عنوان دو تن از فعالترین فرماندهان این عملیات، با خبرآنلاین گفتگو کردند.
بخشهایی از گفتگو خبرآنلاین را در ادامه میخوانید:
اولین خبری که از ناپدید شدن هواپیمای آسمان از مقصد تهران به یاسوج آمد این بود که این هواپیما از رادار خارج شد، عکس العمل نیروهای امداد و نجات جمعیت هلال احمر چه بود؟
۲۹ بهمن ۹۶ بود ساعت ۹ و نیم صبح که به ما اولین خبر را دادند که یک هواپیمای تهران از یاسوج از رادار خارج شده. بلافاصله آمادگی لازم را ایجاد کردیم تا جستجوی هوایی داشته باشیم و ساعت ۱۰ بود که قطعی فهمیدیم لاشه قابل مشاهده، در منطقه مبنی بر سقوط وجود ندارد.
سازمان هواپیمایی هم چیزی را تایید نمیکرد. هواپیما از ۱۵ هزار پا که پایین میآید از رادارها خارج میشود. در این شرایط برج مراقبت باید کنترل کند، ولی ساعت ۹ و ۳۲ دقیقه، خلبان جواب برج مراقبت را هم نمیدهد. در اولین ساعات پیشبینیها میرفت که هواپیما فرود اضطراری داشته و از همه جالبتر اینکه احتمال میرفت هواپیمای آسمان هواپیما ربایی شده باشد، اما در آخر گزینه نهایی برخورد با کوه دنا بود. در واقع برخورد با کوه با سقوط خیلی متفاوت است.
در شرایط برخود با کوه شما با بقایای متلاشی شده مواجه هستید و در سقوط شرایط کاملا به این شکل نیست. در ادامه بحثهای متعددی شد و حتی حدود ساعت ۱۰ صبح بود که خبر آمد که هواپیما به خاطر بدی شرایط آب و هوا، هواپیما در فرودگاه شیراز نشسته است که با فرودگاه چک کردیم و تایید نکردند.
رصدهایمان ادامه داشت و ساعت ۱۱ صبح بود که اطلاعاتی که گرفتند متوجه شدند که از کشور خارج نشده و جایی فرود نیامده است. ستاد اصلی ما تشکیل شد و پیگیری را شروع کردیم و مسیرهای احتمالی را گفتیم تا جستوجو کنند، ولی تا ساعت ۱۲ ظهر به نتیجهای نرسیدیم. بعد از آن بود که هواپیمایی آسمان اعلام کرد هواپیما با کوه دنا برخورد کرده و همه سرنشینان مردهاند که خبر خوبی نبود.
چرا؟
در واقع آنها مطمئن نبودند و صرفا احتمال نزدیک به حقیقت خود را اعلام کردند، اما برای ما مهم بود که هواپیما و محل سقوط یا برخورد را پیدا کنیم. جستجوها شروع شد و بارش باران و برف و باد شدید کار ما را بسیار سخت کرده بود. یکی از محلیهای جستجو منطقه پادنا بود که برخی مردم محلی گفته بودند که صدای انفجار را ساعت ۹ و نیم شنیده است. بلافاصله تیمها را در منطقه پادنا مستقر کردیم. اجتماع مردم را هم داشتیم و پادنا نزدیکترین منطقه به محل قوط هواپیما بود.
در همان ساعتهای اول حدود ظهر، شایعات و بحثهای زیادی مطرح شد که سرنشینان هواپیما تماس گرفته اند و محل تقریبی خود را به خانوادهها گفته اند.
بله به طور کلی این عملیات تا دلتان بخواهد شایعات داشت. با این حال یکی از مواردی که خیلی این عملیات را با مشکل مواجه کرد، شرایط آب و هوایی در دنا بود. در همان روز به خاطر باد شدیدی که میآمد شرایط پرواز بالگرد وجود نداشت و از همه مهمتر، چون ابر پایین بود امکان دید وجود نبود.
هلیکوپتر تا ۲ هزار و ۲۰۰ متر بالاتر نمیتوانست برود و بچهها تا آنجا بالا میرفتند و بعد از آن صعود میکردند، ولی امکان صعود نبود. تیمها تا بعد از ظهر حضور داشتند و بعد از آن تاریک شد و بارندگی همچنان بود. فقط شایعات و حضور مردم بود. خیلی از خانوادهها میگفتند با ما تماس گرفتهاند، ولی با پیگیری از طریق مخابرات متوجه شدیم که تماسها قبل از سقوط بوده و ربطی به بعد از برخورد هواپیما با کوه نداشت.
روز دوم برنامه به کجا رسید؟
شب اول تیم فنی ما با رئیس سازمان امداد و نجات جلسهای گذاشتیم که فرایند روز دوم را بررسی کنیم و میدانستیم که هوا همچنان خوب نیست. روز دوم هم طی شد و نیروها در نقاط مختلف صعود کردند و از فارس چهارمحال و لرستان بودند، ولی باز هم به نتیجهای نرسیدیم.
سپاه هم پهپادهایی فرستاد و تصویربرداری کردند و علائمی دیده شد، ولی واضح نبود؛ و قرار شد سهشنبه صعود کنیم و روز سوم بود که هوا کمی بهتر شد و هواپیماهای جنگی ارتش تصویربرداری هوایی انجام دادند و ساعت ۹ صبح بود که ۴ گروه به نقاط مختلف رفتند و یکی از هللیکوپترها که منطقه شمالی را میگشت به چیزی شک کرده بود و با تطبیقها متوجه شدیم که سقوط در همان نقطه انجام شده و قطعی شد که در نقطه ۴ هزار متری در کوه دنا هواپیما برخورد داشته و نکته مهم این بود که ارتفاع قله ۴ هزار و ۵۰ متر بود و اگر هواپیما ۵۰ متر بالاتر میآمد به کوه سقوط نمیکرد.
محل برخورد هواپیما چگونه مشخص شد؟
ما در روز سوم یکی از خلبانهای ماهر را با هلیکوپتر به منطقه فرستادیم و تکههای هواپیما را دید. ساعت ۱۱ صبح بود که تیمها آماده شدند و هواشناسی اعلام کرد که بعد از ظهر هوا دوباره طوفانی میشود. هلیکوپترها اعزام شدند و ده نفر رفتند و گروهی نیز زمینی رفتند.
یک تیم کوهنوردی از هیئت کوهنوردی فارس آمدند که اسکیباز بود و حدود ۲۴ نفر شدند و به منطقه اعزام شدند و قرار بود شب را آنجا بمانند؛ و تکاورهای ارتش هم بودند. ساعت ۶ و ۷ بعد از ظهر بود که بچهها رسیدند به محل برخورد و اطلاع دادند به ما که چیزی مشهود نیست و هواپیما تکه تکه شده و بزرگترین تکهاش، حدود ۲ متر در ۳ متر استو یک متر تا یک متر و نیم روی لاشههای هواپیما را هم برف گرفته است. نیروهای عملیاتی ما سه تا ۴ چادر زدند تا اول صبح و قرار بود تکههای اجساد را پایین بیاورند.
۴۲۴۲