
«مساله مهم حفظ ایران بر اساس ارتقای کشاورزی همراه با حفظ محیط زیست است و گرنه با گفتمانهایی که برخیها مطرح میکنند کشور ما به سرانجامی نخواهد رسید. چاههای زیرزمینی ما امروز به آب شور رسیده است. رودخانهها و شیرابههای زبالهها تبدیل به عاملی سمی شده و وارد رودخانهها شده است. همچنین آلودگی هوا و سموم مورد استفاده در کشور که در نهایت از دست دادن سرزمین ایران میشود.»
فرارو- مشکل اصلی کشور ما پرداختن به حاشیههاست و به همین دلیل امور ضروری حاشیهنشین میشوند و معضلات حل نمیشوند. در پایان تاکید دارم که ایرانیها، چه آنهایی که در راس تصمیمگیری قرار دارند و چه آنهایی که در لایههای عادی حضور دارند، یکبار برای همیشه تصمیم به ترک روزمرگی و دوری جستن از جار و جنجالهای بیخود، همه هموغمشان را فقط به این اختصاص بدهند تا بلکه از این طریق مانعها روز به روز از مسیر توسعه برچیده شوند. همچنین لازم به یادآوری میدانم که مساله مهم حفظ ایران بر اساس ارتقای کشاورزی همراه با حفظ محیط زیست است.
مصطفی هاشمیطبا با طرح اظهارات بالا به پرسشهای « فرارو» پاسخ میدهد:
شما در مناظرههای انتخاباتی «حفظ ایران» را مهمی میدانستید که نباید مورد بیتوجهی قرار بگیرید. چرایی به وجود آمدن چنین دغدغهای چیست؟
جواب سوال شما خیلی واضح است. در واقع آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است. کشور ما به لحاظ منابع آبی و خاکی با بحرانی بسیار جدی روبرو است و اگر کسی یا کسانی این مشکل را تشخیص ندهند، اصلا باید گفت که هیچ شناختی از الزامهای زندگی کردن ندارد. بالاخره وقتی ما در جایی زندگی میکنیم، باید شرایط زیستمحیطی را آنطور که لازم است، داشته باشیم. به عنوان مثال اگر در خانه آب نباشد، مگر میتوانید زندگی معمولی داشته باشید. حالا این را اگر به سرزمینمان تعمیم بدهیم، متوجه تهدیدها میشویم.
بیشتر توضیح میدهید؟
ببینید! وقتی ما میدانیم که ذخایر آبی کشورمان به حداقل ممکن خود رسیده است و رودخانههایمان در حال نابودی است و فاضلابها روز به روز بیشتر میشوند و تالابها یکی به یکی خشک میشوند و کشاورزی کشور به خطر افتاده است، همچنین مهاجرت کشاورزان به سمت شهرها، روستاها را خالی از سکنه کرده است، دلیلی است تا بدانیم که سرزمینمان در حال تخریب است و به همین دلیل، نمیتوانیم و نباید نسبت به این مشکل بیتفاوت باشیم.
راهکار عبور از این شرایط توجه به چه موردهایی میتواند باشد؟
اتفاق بد و البته هزینهساز، این است که تصمیمگیران کشور هنوز درک درستی از شرایط بد فعلی ندارند و خب! طبیعی است که در چنین حالتی، نمیتوان به ترمیم فضای فعلی کمترین امیدی داشت. این در حالی است که دشمنان به شرایط بد ما نگاه کرده و میخندند. چون ما اینجا دچار مشکلاتی خودساخته هستیم که باعث شده تا ذهن و انرژیمان را به آنها اختصاص بدهیم و بنابراین از اصل غافل شویم. حتما باید درک صحیحی از تعریف مساله داشته باشیم که متاسفانه هم مسئولین اشارهای به این موضوع مهم نمیکنند و هم مردم نسبت به آن بیتفاوتاند که باید گفت، این بیخیالی کشور را در شرایط نگرانکنندهای قرار خواهد داد. این شرایط در حالی است که ما در چشمانداز 1400 پیشبینیهایی را داریم که متاسفانه هیچکدامشان تحقق پیدا نخواهند کرد. البته هر راهحلی یک ضوابط و همچنین یک تبعاتی دارد که همه باید به آنها تن بدهند.
خروج از چنین شرایطی چه الزامهای علمیاتی را میطلبد؟
من نمیتوانم نظر تخصصی در اینباره بدهم. اما این را میدانم که ما حتما و قطعا باید مصرف آب در کشاورزیمان را به حداقل ممکن برسانیم. با این توضیح که بسیاری از کشورهای خارجی موفق شدهاند تا این برنامه را اجرایی کنند.
به نظر میرسد مشکل دریاچه ارومیه لاینحل است!
چند سالی است که مشکل دریاچه به عنوان یکی از بحثهای پررنگ مطرح میشود. اما به دلیل عمل نشدن به راهحلها این مشکل پابرجا مانده است. این در شرایطی است که بازگرداندن آب به دریاچه کاری نیست که در جهان امروز نشدنی قلمداد شود. فقط کافی است که در وهله اول مسئولین تصمیم به جدی گرفتن مشکل بگیرند.
که احتمالا همچنان جدی نخواهند گرفت!
مشکل اصلی کشور ما پرداختن به حاشیههاست و به همین دلیل امور ضروری حاشیهنشین میشوند و معضلات حل نمیشوند. در پایان تاکید دارم که ایرانیها، چه آنهایی که در راس تصمیمگیری قرار دارند و چه آنهایی که در لایههای عادی حضور دارند، یکبار برای همیشه تصمیم به ترک روزمرگی و دوری جستن از جار و جنجالهای بیخود، همه هموغمشان را فقط به این اختصاص بدهند تا بلکه از این طریق مانعها روز به روز از مسیر توسعه برچیده شوند. همچنین لازم به یادآوری میدانم که مساله مهم حفظ ایران بر اساس ارتقای کشاورزی همراه با حفظ محیط زیست است و گرنه با گفتمانهایی که برخیها مطرح میکنند کشور ما به سرانجامی نخواهد رسید. چاههای زیرزمینی ما امروز به آب شور رسیده است. رودخانهها و شیرابههای زبالهها تبدیل به عاملی سمی شده و وارد رودخانهها شده است. همچنین آلودگی هوا و سموم مورد استفاده در کشور که در نهایت از دست دادن سرزمین ایران میشود.