فرارو- مسابقات کژوالکمپ حالا به مرحله نفسگیر پایانی رسیده و ۲۱ فینالیست منتظرند تا در پایان دیماه مزد تلاشهایشان را دشت کنند.
آتوسا حسینیخواه یکی از این فینالیستهاست که با بازی «فرار (فرار از ضحاک)» به فینال رسیده است. او با ۳ همتیمیاش یک سالی بیشتر نیست که وارد بازیسازی شدهاند و امیدوارند در مسابقات کژوالکمپ فرار بزرگی به سمت پیروزی داشته باشند.
بچههای گروه آتوسا در مورد بازیشان نوشتهاند: «تا حالا داستان ضحاک ماردوش رو شنیدی؟ تا حالا به این فکر کردی که اگه جای اون جَوون بدبختی بودی که قراره مغزتو بدن به مارهای ضحاک چیکار میکردی؟ جَووون بازی ما تصمیم به فرار گرفته، کمکش کن تا گیر مارهای ضحاک نیوفته و بتونه از موانعی که سره راهشه، جون سالم به در ببره.»
حتماً از متنی که برای تبلیغ بازیشان نوشتهاند، فهمیدید که با بازیسازهای دهه هفتادی سروکار دارید که براشون مهم نیست "ه کسره" رو درست بنویسند! ولی باز هم عاشق داستانهای اصیل ایرانی هستند. آتوسا میگوید مهمترین ملاکش برای انتخاب بازی «ایرانی بودن» داستان بوده و کلی هم از شاهنامه و داستان ضحاک خوشش آمده است.
او هم مثل خیلی دیگر از فینالیستها کارش را از بازیهای کوچک شروع کرده تا چیزی یاد بگیرد. اما پارسال یک مسابقه در دانشگاه اصفهان برگزار شد که باعث شد بتواند گام بلندتری بردارد.
در این مسابقات بود که ۱۰، ۱۵ نفری که در مسابقه شرکت کرده بودند، همدیگر را پیدا میکنند. استادشان ۴ نفر را به هم معرفی میکند و آتوسا با گروه جدیدش در ماراتن اول میشود، مرکز بازیهای رایانهای دانشگاه هم کارشان را تأیید میکند.
حالا آنها در فینال کژوالکمپ تنها گروهی هستند که اعضایشان خانم هستند.
این تیم که از اصفهان در رقابتها شرکت میکند، مدتهاست دنبال راهی است که بتواند از توانایی برنامهنویسی و بازیسازی پول دربیاورد، اما هنوز اول راه هستند و رقابت بسیار سنگین است. تازه با وجود عرضهکنندگان بزرگی مثل کافه بازار، ورود به بازار نیاز به تخصص و مهارت بسیار بالایی دارد.
آتوسا کلاً دل پری دارد؛ از سخت بودن ورود به بازار تا سلیقه عجیب و غریب عشقِ بازیهای ایرانی! هر چه فکر میکند، سر درنمیآورد چرا مردم یک سری بازیها را آنقدر دوست دارند.
فقط میداند ملت بازیهای خارجی را بیشتر دوست دارند. حالا در مسابقات کژوالکمپ یک چیزهایی دستگیرش شده و امیدوار است با ساخت بازیهای جدید و خلاقانه بتواند یک تکانی هم به سلیقه کاربران ایرانی بدهد.
مثلا الان میداند خانمها بازیهایی مثل «بازی با کلمات» را دوست دارند، اما رقابت با بازی «آمیرزا» خیلی کار سختی است. تازه کاربران ایرانی خیلی حوصله بازیهای سخت را ندارند و موسیقی و داستان خیلی برایشان مهم است؛ یعنی اگر داستان جذاب پشت بازی باشد، بی برو برگرد جواب میدهد.
یکی دیگر از مسائلی که این گروه با آن سروکار داشتند، این بود که الگوی بازی ایرانی خوب سراغ نداشتند. مربیها مجبور بودند به آنها نمونه خارجی معرفی کنند، به امید اینکه با الگوگیری از این نمونهها روزی کیفیت بازیهای ایرانی هم به آن سطح برسد.
در مدت برگزاری کژوالکمپ برای بازی «فرار» مشکلات کدنویسی زیادی به وجود آمد. بچههای تیم گاهی مجبور میشدند از غروب تا ۱۲ شب یک کلّه کار کنند تا از مسابقات عقب نیفتند.
حالا گروه آتوسا با تجربههایی که از این مسابقات به دست آورده میخواهد بهمن ماه امسال در یک مسابقه جهانی هم شرکت کند.
نکته جالب اینجاست که آنها کارشان را از صفر شروع کردهاند؛ نه برنامهنویسی میدانستند و نه گرافیک و دیزاین. کار را با جستوجو در یوتیوب شروع کردند و کمکم بازیهای ساده ساختند.
آتوسا از آن کسانی است که بدجوری به تجربه دیگران اهمیت میدهد و میخواهد از راهی که قبلاً بقیه رفتهاند، نهایت استفاده را بکند. اینطور بود که هر بار به هر مشکلی برمیخورد، اول میدید بزرگان بازیسازی چه کردهاند و کمکم ایرادات کار را میگرفت تا بتواند آخرسر یک بازی درست و حسابی بسازد.
او در این راه کلی هم سختی کشیده. فکر کنید در یک نمایشگاه، بازی ساده و جدیدی را که خودتان طراحی کردهاید، ارائه دهید و هر کس رد شود بگوید «دل خوشی دارید ها!» آتوسا میگوید تا وقتی دیدمان اینطور باشد، خب معلوم است پیشرفت نمیکنیم. قرار نیست امروز "God of War" بسازیم که.
اما آتوسا با اینکه دلش پرخونی دارد، خیلی امیدوار است که کژوالکمپ برای او به سکوی پرش تبدیل شود. از تیمهای دیگر و مربیها چیزهای به درد بخوری یاد گرفته و میگوید اگر تیمش فرصت کند که یک آپدیت خوب برای «فرار» ارائه کند، شانس قهرمانی هم دارند.
باید تا پایان دیماه و مشخص شدن قهرمان کژوالکمپ صبر کنیم تا ببینیم آنها چه میکنند.