
فرارو- برخی بر این باورند که باید ایران بعد از اینکه مایک پمپئو اعلام کرد ایالات متحده قصد دارد یک نشست ضد ایرانی در لهستان برگزار کند، وزارت امور خارجه کاردار لهستان را از کشور اخراج میکرد و با محقق نشدن این خواسته حالا عدهای محمدجواد ظریف و وزارت امورخارجه را متهم به بی کفایتی و انفعال کرده اند.
بعد از اینکه مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که این کشور قصد دارد یک نشست در ورشو با محوریت ایران برگزار کند، مقامات ایرانی انتقادهای بسیاری نسبت به لهستان به عنوان میزبان این نشست ضد ایرانی مطرح کردند. به عنوان مثال محمد جواد ظرف وزیر خارجه در این باره به شدت از دولت لهستان انتقاد کرد و در توئیتی نوشت: یاد آوری به میزبان و شرکت کنندگان کنفرانس ضد ایرانی: کسانی که در آخرین نمایش ضد ایرانی توسط آمریکا شرکت کرده بودند، یا مرده اند، یا بی آبرو شده اند، یا به حاشیه رانده شده اند؛ و ایران از همیشه قویتر است. وی در ادامه نوشت: «دولت لهستان نمیتواند این شرمندگی را پاک کند: در حالی که ایران لهستانیها را در جنگ جهانی دوم نجات داد، این کشور اکنون میزبان سیرک مذبوحانه ضد ایرانی شده است.»
بیشتر بخوانید:
بعد از آن ویچخ اونلت، کاردار لهستان به وزارت امور خارجه فراخوانده شد. در این دیدار رئیس اداره اول شرق اروپای وزارت امور خارجه مراتب اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اقدام طرف لهستانی در همراهی با آمریکا برای برگزاری این کنفرانس را اعلام کرد و گفت: این یک حرکت خصمانه از سوی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران است و انتظار میرود لهستان از همراهی با آمریکا در برگزاری این کنفرانس خودداری کند. کاردار لهستان در این دیدار با ارائه توضیحاتی در خصوص کنفرانس مذکور، بر ضد ایرانی نبودن آن و بیان این که مواضع لهستان با اظهارات اخیر مقامات آمریکایی متفاوت است، تاکید کرد. اما با این وجود رئیس اداره اول شرق اروپای وزارت امور خارجه کشورمان با ناکافی دانستن این توضیحات و تاکید بر ضرورت اقدام جبرانی فوری دولت لهستان تاکید کرد: در غیر این صورت جمهوری اسلامی ناچار به اتخاذ اقدامات متقابل است.
با این وجود برخی کارشناسان و رسانهها معتقدند که نه تنها واکنش وزیر امور خارجه کشورمان بلکه به طور کلی دستگاه سیاست خارجی در خصوص لهستان بسیار منفعلانه عمل کرده اند و باید در نخستین اقدام کاردار لهستان را از ایران اخراج میکردند؛ بنابراین حالا این سوال مطرح میشود که چرا این اتفاق رخ نداده است و آیا اخراج کاردار واکنش مناسبی به نشست آینده در ورشو خواهد بود؟
لزومی ندارد کاردار لهستان اخراج شود
در همین خصوص نعمت احمدی کارشناس مسائل حقوق بین الملل طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «در عالم دیپلماسی مواردی مانند احضار سفیر، فراخواندن یا اخراج از جمله مسائلی است که در شرایط خیلی خاص به وجود میآید. اما در موضوع اخیر که قرار است یک نشستی در لهستان برگزار شود که ضدایرانی است و اصلا معلوم نیست چه کشورهایی در آن شرکت میکنند و چه دستاوردها و نتایجی در برخواهد داشت و به طور کلی ابهامات بسیاری دارد، دلیل کافی برای اینکه کاردار لهستان را اخراج کنیم، نیست و اصلا خیلی زود است که بخواهیم از این دست واکنشها نشان دهیم.»
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: «باید در نظر داشت که الان سطح تنش میان ایران و آمریکا بسیار افزایش پیدا کرده و قاعدتا آنها تلاشهای بسیاری در راستای ضربه زدن به وجه ایران در عرصه بین المللی انجام خواهند داد و اگر قرار باشد در چنین شرایطی ما کاردار لهستان را از ایران خارج کنیم، به معنی آن است که ما راههای دیگر برای تعامل را بستهایم. به نظر من ما باید در چنین شرایطی دیپلماسی خود را پرتحرکتر کنیم و سعی کنیم با تمام دنیا در تعامل باشیم و گفتگو کنیم. ضمن اینکه ما رابطه خوبی چه از لحاظ تاریخی و چه از لحاظ سیاسی با لهستان داریم و لزومی ندارد الان ما با رفتارهای هیجانی و شعارزده آن را خراب کنیم.»
او تصریح کرد: «لذا بهترین کار در این شرایط تعامل است. نباید فراموش کنیم که اگر این نشست در لهستان هم برگزار نشود در یک کشور دیگر برگزار میشود. اگر قرار باشد صرفا به همین دلیل سفرا یا کاردارهای این کشورها را اخراج کنیم که دیگر ارتباطی میان ما و دنیا باقی نمیماند. علاوه بر این اصل ماجرا به قوت خود باقی میماند و این است که آمریکا سعی دارد این نشست را برگزار کند و همچنان به رویکردهای ضدایرانی خود ادامه دهد؛ بنابراین به نظر من اخراج و احضار اصلا راهکار مناسبی نیست و صرفا یک اقدام هیجانی و شعارزده است.»
این استاد دانشگاه در خصوص اینکه برخی بر این باورند که رویکرد وزیر امور خارجه نسبت به لهستان بسیار منفعلانه بوده، گفت: «برخلاف این افراد من معتقدم که واکنش آقای ظریف بسیار هم تند بود. زیرا هنوز اتفاق خاصی رخ نداده است و به خاطر یک نشست مبهم که قرار است در آینده برگزار شود، ادبیات تندی به کار برده اند ما نباید از الان با لهستان اینگونه برخورد کنیم. یعنی باید الان زبان دیپلماسی به کار برده شود که یک زبان کاملا نرم است. نباید این نکته را نادیده بگیریم که الان یک موجی در اروپا به راه افتاده که عمدتا جریان راست تندرو در حال قدرت گرفتن است و تقریبا ضد ایرانی هستند و این قبیل رویکردها منجر به تضعیف ارتباط ایران با کشورهای اروپایی میشود.»
احمدی در پاسخ به این سوال که آیا رابطه میان ایران و لهستان بعد از برگزاری این نشست تغییر خواهد کرد یا خیر گفت: «به نظر من اتفاق خاصی در این رابطه رخ نخواهد داد. به هرحال روابط میان کشورها افت و خیزهای بسیار دارد و اگر قرار باشد با هر اتفاقی روابط میان دو کشور برهم بخورد که دیگر ارتباطی در جهان باقی نخواهد ماند. علاوه بر این همانطور که عرض کردم این نشست ممکن از در هر کجای دنیا برگزار شود و اگر لهستان هم نباشد یک کشور دیگر میزبانی آن را بر عهده میگیرد. ما الان دشمنان زیادی داریم و لزومی ندارد دشمنان جدید برای خود ایجاد کنیم.»
سیاست خارجی عرصه قدرت و گفتگو است نه غیرت
همچنین محسن جلیلوند مدرس روابط بین الملل در گفتگو با فرارو اظهار کرد: «از نظر حقوق بین الملل اخراج یک دیپلمات باید یک دلیل منطقی داشته باشد. به عنوان مثال دو دیپلمات ایرانی در یک کشوری به جرم جاسوسی اخراج میشوند و در این شرایط ما هم دو دیپلمات آنها را از کشور اخراج میکنیم. یعنی یک عمل متقابل انجام دادیم. یا مثلا اگر یک دیپلمات در داخل ایران اقدامی انجام داده که خارج قواعد دیپلماتیک است، میتوانیم او را اخراج کنیم. اما وقتی یک کشوری موضع گیری یا اقدامی علیه ما انجام میدهد، مرسوم این است که سفیر خودمان را از آن کشور خارج میکنیم.»
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: «اما در خصوص این نشستی که قرار است در لهستان برگزار شود باید به این نکته توجه داشته باشیم که نشستهای بسیاری در کشورهای مختلف برگزار میشود و اگر قرار باشد به این دلیل سفیر را احضار کنیم و سفیرشان را اخراج کنیم، پس باید هر روز ما مشغول فراخواندن و اخراج باشیم. ضمن اینکه ما در روابط بین الملل و سیاست اصلا مفهومی مانند غیرت و ترس نداریم، زیرا روابط بین الملل عرصه قدرت و گفتگو است و این قبیل مفاهیم اصلا جایگاهی ندارد. این قبیل مسائل شعارگونه خیلی در عرصه سیاست خارجی خریدار ندارد و تاثیرگذار نیست.»
او در خصوص اینکه در شرایط فعلی رویکرد ایران باید در قبال لهستان چگونه باشد، گفت: «رویکردها میتواند از سطح دیپلماتیک آغاز شود و تا مسائل روابط اقتصادی که میان دو کشور است هم ادامه داشته باشد. اما در مجموع لهستان مانند یک سری کشورهای دیگر کامل تابع نظر آمریکا است و این ایالات متحده است که به آنها یک سری مسائل را تحمیل میکند. یعنی اگر این نشست در لهستان هم برگزار نمیشد در یک کشور دیگر برگزار میشد. باید در نظر داشت که اصولا سیاست آمریکا این است که کشورهای دیگر را علیه ایران بسیج کند و اگر ایران یک رفتار تند و هیجانی نشان دهد. البته اگر ایران واکنش نشان دهد کاملا درست است، ولی شرایط فعلی میطلبد که ما سعی کنیم بیش از گذشته خویشتن داری کنیم، زیرا در غیر این صورت لهستان از موضع بی طرفی نسبت به ایران هم خارج خواهد شد. الان در لهستان یک دولت کاملا راستگرا به روی کار آمده است که به شدت با روسیه زاویه دارد و نزدیکی ایران به روسیه هم میتواند روی رابطه ما با لهستان تاثیر بگذارد.»
این استاد دانشگاه درباره اینکه مدتی است در اروپا، جریان راست قدرت را در دست میگیرند عنوان کرد: «در تقسیم بندی که خانم کاندولیزا رایس در زمان جرج بوش انجام دادند، کشورهای اروپایی را به جدید و قدیم تقسیم کردند. گفتند دیگر اروپا صرفا غربی مثل انگلستان، فرانسه و آلمان نیست و کشورهای شرقی هم در حال شروع یک دوره جدید هستند که یکی از آنها همین لهستان است. به طور مثال یکی از کارهایی که آمریکاییها انجام دادند این بود که سپر موشکی خودشان را در جمهوری چک و لهستان مستقر کردند؛ بنابراین مشخص است که آمریکاییها سعی دارند یک اروپای جدیدی بسازند که در برابر اروپای قدیم قرار بگیرد.»
وی افزود: «به همین دلیل است که الان میبینید که آمریکاییها برخی از کشورهای اروپای شرقی را عضو ناتو کرده اند و این در حالی است که ترامپ مداوم به آلمان و فرانسه و انگلیس فشار میاورد که آنها هزینه ناتو را بدهند، ولی اصلا این را به روی کشورهای اروپای شرقی نمیاورد. به همین دلیل میتوان گفت: آمریکاییهای یک بازی را در اروپا آغاز کرده اند تا بتوانند نوعی توازن در این قاره ایجاد و برتری خود را حفظ کنند؛ بنابراین لهستان هم از این ماجرا مستثنا نیست و بخشی از پروژه ایالات متحده است.»
جلیلوند در پاسخ به این سوال که آیا ممکن است به طور کلی کشورهای اروپای شرقی در برابر ایران قرار بگیرند، گفت: «مسئله در برابر ایران قرار گرفتن موضوع قابل بحثی است. زیرا این کشورها در برابر ایران قرار نگرفته اند، صرفا در کنار آمریکا ایستادهاند. خیلی از کشورها هستند که در کنار ایالات متحده هستند، اما در برابر ایران قرار ندارند. مثل انگلستان و فرانسه و آلمان که میبینیم در کنار آمریکا هستند، اما در خصوص مسئله برجام الان سعی دارند اقداماتی به نفع ایران انجام دهند؛ بنابراین سیاست خارجی یک پکیج کلی نیست یعنی ممکن است برخی کشور در بخشهایی تقابل و در بخشهای دیگر با یکدیگر تعامل داشته باشند. نمونه آن ماجرای آمریکا و شوروی بود که انها با یکدیگر دشمن بودند، اما در کشورهای یکدیگر سفارت داشتند و دیدار انجام میدادند.»
با خواندن این سخنان، بلافاصله به یاد قسمتی از خاطرات منسوب به امیراسدالله علم افتادم که نوشته بود که روزی شاه بهش گفت (نقل به مضمون): ببین هرکه با من درافتاد چه سرنوشتی یافت. خروشچف برکنار شد. ناصر مغلوب شد و مرد. کندیها (جان و رابرت) کشته شدند و برادرشان ادوارد هم بیآبرو شده. همین سرنوشت در انتظار بقیه دشمنان و بدخواهان من نیز هست. بیش از پیش حس میکنم که یک نیروی غیبی در همه مراحل از من محافظت میکنه و مرا از هر بلیه و گزندی مصون و محفوظ نگه میداره ...
حالا تفاوت ظریف با نامبرده در این است که نامبرده در خفا و خطاب به محرم اسرارش سخن میگفت و نیاز به پردهپوشی نداشت. اما ظریف حرفش را در محیط عمومی مینویسه و طبعاً بنا به ملاحظاتی اصرار و تاکید و تعمّد داره که به جای "ما" (یعنی خودش و اکفا و اقرانش)، نام کشورمان ایران را به کار ببره.