فرارو– مثل همیشه لابلای قفسهها میگردند و هر جایی از فروشگاه سرک میکشند اما کاملا مشخص است که رفتارشان کاملا محافظهکارانه شده است. الان کالا را برمیدارند و حتما قیمتش را با وسواس بیشتری نگاه میکنند. حتی گاهی به شکل ذهنی حساب میکنند تخفیف در نظر گرفته شده چقدر به نفعشان میشود. بعضیها تعصب را کنار گذاشتهاند و به جای محصول گرانی که قبلا میخریدند دنبال تجربههای تازه و ارزانتر می گردند. این استراتژی خرید جدید را میتوان در قفسه مواد شوینده بیشتر احساس کرد. ولی در مورد برنج و گوشت و روغن و چای و قند و شکر هنوز مقاومت میکنند. ما در یک فروشگاه زنجیرهای مردم و قیمتها را زیر نظر گرفتهایم تا بفهمیم رفتار اقتصادی خریداران چقدر تغییر کرده است و از حالا به بعد باید چکار کرد.
یکهتازی برنجهای بستهبندی در قفسهها
به گزارش فرارو؛ کیسههای 10کیلویی هنوز بزرگترین بستههایی هستند که در فروشگاههای زنجیرهای به فروش میرسند. برنج هاشمی و طارم با توجه به شهرتشان گرانتر فروخته میشوند. تقریبا حدود 165هزار تومان. یعنی هر کیلو از این برنجها برایتان 16هزار و 500تومان آب میخورد که تفاوت چندانی با بقالیها ندارد. مگر اینکه مستقیم بروید سراغ بنکدارها و عمدهفروشها در بازار.
عوض این کار ما توصیه میکنیم سراغ کیسههای کوچکتر بروید. چون کیسههای پنج کیلویی هم در فروشگاهها به چشم میخورد. قیمت این بستهها دقیقا نصف است. برنج دودی اعلا را حدود 85هزار تومان میفروشند اما میتوان کیسه پنج کیلویی برنج رمضانی را 60هزار تومان خرید. اگر خیلی در قید و بند برند برنج نیستید 25هزار تومان فاصله قیمت در یک کیسه برنج میتواند وسوسه کننده باشد. با این حال فعلا مردم ارتباط خوبی هم با بستههای 2.5کیلویی و سه کیلویی برقرار میکنند.
قیمت این بستهها با توجه به برندشان بین 42هزار تا 30هزار تومان است. آن وسط قشنگترین بستهبندی به برنج طارم ممتاز گلستان تعلق دارد ولی متاسفانه هر کیلویی آن برایتان حدود 18هزار تومان تمام میشود در حالی که اگر بستههای یک کیلویی همین برند را بخرید، هر کیلوی آن 17هزار تومان است. وسط قفسهها به نوعی برنج قهوهای هم برخورد میکنیم که بسته 900گرمیاش را 17هزار تومان میفروشند. اگر از فروشگاههای زنجیرهای بیرون بروید، در بقالیها و سوپرمارکتها میتوانید کلی برنج خارجی وارداتی پیدا کنید با قیمتهایی بین پنج تا 9تومان.
انواع روغن؛ از سرخ کردنی تا پخت و پز
احتمالا شما هم شنیدهاید که در سوپرمارکتهای لوکس روغنهای سرخکردنی خارجی با قیمتهایی عجیب در حدود 100، تا 200هزار تومان فروخته میشود. اگر چه این روغنهای در حجمهای بزرگ عرضه شدهاند و یک قاشق از آنها برای پخت غذا کافی است اما به هر حال همچنان قیمتشان ترسناک است. در فروشگاههای زنجیرهای خودمان ولی میتوان روغن سرخکردنی با حجم 1800میلی لیتر را حدود 15هزار تومان خرید. این حجم مقدار زیادی است و احتمالا برای آنها مناسب به نظر میرسد که میخواهند دل و روده و معده خانواده شان را با مقدار زیادی سرخکردنی پر کنند و سلامتیشان را تهدید کنند والا اگر مصرف سرخکردنیتان کم است، میتوانید بطریهای 900گرمی روغن را به قیمت هفت هزار تومان بخرید.
غیر از سرخکردنی، دیگر روغن پرمصرف در خانهها روغن آفتابگردان است. این روغنها را روی سالاد می ریزند و برای پختن استفاده میکنند. بطری سه لیتری آن حدود 30هزار تومان قیمت دارد اما بیشتر مردم ترجیح میدهند برای کت و کول خودشان هم که شده ظرفهای 1.5لیتری بخرند که 15هزار تومان است. در فروشگاه های زنجیرهای بطریهای 900میلی لیتری هم حدود هفت هزار تومان قیمتگذاری میشود.
در این بخش از فروشگاه مردم گوشه چشمی به روغن زیتون دارند. روغن زیتونهایی که در شیشههای خوش رنگ گاهی قیمتشان تا 100هزار تومان میرسد و میتوان برای سرخ کردن هم از آنها استفاده کرد. با این حال ایرانیها هنوز روغن زیتون را در سالاد استفاده میکنند و با خرید یک بطری کوچک 20هزار تومانی کارشان راه میافتد.
قفسه ربها؛ خداحافظی با قوطیهای بزرگ
در قفسه ربها کم کم نسل قوطیهای بزرگ ور افتاده است. در عوض میتوانید به اندازه نیازتان در بسته بندی 800گرمی رب بخرید که اتفاقا از نظر اقتصادی به صرفهتر است. این کار فعلا بین ۱۵ تا ۲۰هزار تومان خرج روی دستتان میگذارد و برای یک ماه کافی است. با این حال قوطیهای کوچک در اندازههای 500 و 400گرم هم وجود دارد که خریدشان به صرفهتر است.
قند و شکر؛ تنوع در انتخاب
قبلا کله قند میخریدیم و با کلی سر و صدا آنها را خودمان در خانه میشکستیم. الان همه قند و شکر بسته بندی شده میخرند، تمیز و بیدردسر. حتی میتوانید مدلهای بدون کالری بخرید. این یکی را خودمان در قفسه فروشگاههای زنجیرهای دیدهایم. قیمت بسته 300گرمی آن حدود 12هزار تومان است. از این قر و فرها که بگذریم قیمت بسته 1900گرمی شکر معمولی در بسته بندیهای شیک هشت هزار تومان است. مقدار آن زیاد است و به همین خاطر میتوانید بستههای 900گرمی را با نصف همین قیمت بخرید. بهای قند با همین فرمول تعیین شده و حتی میتوانید در انتخابهایتان جایی برای بستههای 400گرمی با نرخ سه هزار تومان در نظر بگیرید.
قفسه لبنیات؛ خلوت و کم مشتری
مردم خیلی راحت دارند لبنیات را از سبد خرید خود حذف میکنند. این را از خلوتی جلوی غرفه لبنیات میتوان متوجه شد. جایی که مثلا گرانترین سطل ماست را با وزن 1500گرمی 18هزار تومان میفروشند. آن هم نه هر ماستی را. ماست چکیده موسیردار خامهای! ماستهای سادهتر را میتوان در سطلهای دو کیلویی 13، 14هزار تومان خرید و قیمت سطلهای 1.5کیلویی به زحمت از 11هزار تومان تجاوز میکند. تازه ماستهای طعمدار 750گرمی حدود 9 هزار تومان است.
گنده لات قفسه پنیرها موزارلاهای رنده شده و پنیرهای کبابی با مصارف خاص هستند. آنها را به ترتیب 78 و 32هزار تومان میفروشند اما پنیر معمولی، چیزی که برای صبحانه هوسانگیز روزانه ایرانی استفاده دارد در بستههای 400گرمی به قیمت 20هزار تومان فروخته میشود و احتمالا برای یک ماه مصرف خانواده نه چندان بزرگ کافی است. با این حال انتخاب بیشتر مردم هنوز بستههای 300گرمی با قیمت زیر 10هزار تومان است. ضمن اینکه بستههای 200گرمی با قیمت حدود پنج هزار تومان را هم باید جزو پرفروشها به حساب بیاوریم.
قفسه امنیتی؛ گوشت و گوشت و گوشت
کم کم باید برای قفسه گوشتها مامور مسلح بگذارند. چون قیمت بسته یک کیلویی ران گوساله الان 73هزار تومان شده. همچنین بسته 800گرمی گوشت خورشتی 66هزار تومان و گوشت چرخ کرده مخلوط حدود 54هزار تومان فروخته میشوند. مرغهای پاک شده بستهبندی هم حدود 20، 30هزار تومان قیمت دارند. بعضی ها خیال میکنند خرید مرغ از فروشگاههای سطح شهر بهتر است اما در نهایت هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بهداشتی به صرفهتر است که تصمیم بگیرید مشتری مرغهای بستهبندی شوید. این مرغها را در بستههای 900گرمی و 1800گرمی میفروشند اما حالا که قیمتها بالا رفته بیشتر مردم ترجیح میدهند یک بسته 900گرمی انتخاب کنند و کلک کار را بکنند.
پیچیدگی در قفسه محصولات شوینده و بهداشتی
حساب و کتاب میگوید اگر شما 26هزار تومان بدهید و یک مایع ظرفشویی بزرگ چهار هزار میلی لیتری بخرید، برایتان به صرفهتر تمام میشود اما در حال حاضر بیشتر مردم ترجیح میدهند خیلی با علم اقتصاد کاری نداشته باشند و در عوض رقم فاکتوری که قرار است جلوی صندوق تحویل بگیرند را پایین بیاورند. برای همین بستهبندیهای 750میلی لیتری و یک لیتری زودتر در سبد خرید قرار میگیرند. قیمت آنها حدود 10هزار تومان است. در مورد مایع دستشویی همین وضعیت برقرار است ولی مردم گوشه چشمی هم به بستهبندیهای 500میلی لیتری دارند که بیشتر از پنج هزار تومان خرج روی دستشان نمیگذارد.
در بین شویندههای لباس، مایعهای سه لیتری سافتن یکی از سریعترین رشدها را تجربه کردهاند و الان حدود 30هزار تومان فروخته میشوند. در حالی که بستههای یک لیتری مایع لباسشویی با برندهای مختلف حدود 11هزار تومان است و بیشتر با سلیقه و جیب مردم جور در میآید. با این حال هنوز بیشتر افراد دوست دارند به روش سنتی یک پودر لباسشویی انتخاب کنند. چیزی که نباید به طور معمول بیشتر از هشت هزار تومان در بستهبندیهای یک کیلویی خرج روی دستتان بگذارد.
در بین شامپوها میتوان هنوز رد برندهای خارجی را پیدا کرد. بطریهایی که حالا قیمتشان به حدود 30هزار تومان رسیده و شاید همین مسئله در نهایت آنها را از چشم مردم بیندازد یا لااقل مجبورشان کند سراغ تولید بستهبندیهای کوچکتر بروند. شامپوهای ایرانی اما سلطان بازار هستند و میتوان بستهبندیهای بزرگشان را 10 یا ارزانتر از 10هزار تومان خرید.
اوضاع برای خمیر دندانها، شبیه شامپو پیش میرود. خارجیهایشان دو، سه برابر گران شده است. مثلا اورالبی و سنسوداین را باید حدود 40هزار تومان بخرید. خمیر دندانهای کرست در محدوده 20هزار تومان فروخته میشوند و احتمالا برنده بزرگ بازار برندهای ایرانی باشند که الان قیمتشان به زحمت از 10هزار تومان بیشتر میشود.
در میان دستمال کاغذیها شاهد رقابتی یک طرفه هستیم. فقط ایرانیها با هم میجنگند و در این بین هنوز برد با برندهایی است که جعبههای شیک در قفسهها میچینند. قیمت این جعبهها حدود پنج هزار تومان است با این وجود مردم سعی میکنند سراغ بستههای تخفیفدار بروند. مثلا با 10هزار تومانی چهار بسته میخرند که زیاد به جیبشان فشار نیاورد.
بالاخره میرسیم به قفسه پوشک بچه! جایی که این مدت اخیر خیلی خبرها تولید کرده است. باورکردنی نیست اما تقریبا همه برندها را میتوان مشاهده کرد. از مولفیکس و پمپرس گرفته تا تولیدات ایرانی. مولفیکسها از 14هزار تومان شروع میشود و بر اساس سایز و تعداد گران میشود. عنوان گرانترین بسته به سایز 6 با حجم 28تایی تعلق دارد و آن را 80هزار تومان میفروشند اما اگر این بهای زیادی است خوشبختانه میتوانید گزینه های دیگر را انتخاب کنید که ارزانتر است.
چه بی پناه مردمی هستیم ما :(