استادیومهای فوتبال کشورمان درچند هفته اخیر و در بدو شروع لیگ هجدهم، شاهد بروز ناهنجاریهایی ازسوی تماشاگران بوده است. این موضوع حداقل در دو بازی از هفته سوم در اهواز و تهران نمود بیشتری داشت. پرسپولیس که برای بازی مقابل استقلال خوزستان به اهواز رفته بود با حواشی مختلفی روبهرو شد و عدهای از تماشاگران دراین شهر با سنگ و البته شعارهای تند از آنها پذیرایی کردند.
به گزارش دنیای اقتصاد، آشوب تماشاگران در این بازی به حدی بود که چندین نفر زخمی شدند. اما فردای همان روز استقلال در استادیوم آزادی میزبان تراکتورسازی تبریز بود که در این بازی نیز در میان تماشاگران شاهد خشونت بودیم حتی جدای از سر دادن برخی شعارهای خط قرمزی، خسارات زیادی نیز به اموال این استادیوم وارد شد.
خسارات وارده به حدی است که گفته میشود شاید بازی بعدی لیگ که قرار است روز جمعه بین پرسپولیس و نفت مسجدسلیمان در استادیوم آزادی برگزار شود به استادیوم دیگری منتقل شود.
فرهاد نیکوخصال، سرپرست ورزشگاه آزادی در این خصوص گفت: «میزان خسارت وارد شده به ورزشگاه آزادی ۴۵ میلیون تومان بابت خسارات وارد شده به وسایل و تجهیزات، اعم از صندلی، سرویس بهداشتی، فنس، داربست، شیرآلات، لوله، پرچم و... است و هنوز خسارات وارد شده به سکوها و سازه بتنی بهطورکامل مشخص نیست. بهدنبال رفع این آسیبها هستیم تا بازی روز جمعه پرسپولیس در ورزشگاه آزادی برگزار شود.»
استادیوم چگونه سیاسی شد؟
اما این موضوع از زوایای دیگری نیز قابل بررسی است. بهعنوان مثال یک حقوقدان تغییر شعارهای ورزشی به سیاسی در استادیومها را نتیجه اوضاع اقتصادی کشور دانسته و به تفسیر این موضوع پرداخته است.
علی نجفیتوانا در این خصوص میگوید: «مردم درحال رانندگی، در خرید و فروش، در روابط اجتماعی و حتی در روابط خانوادگی، بهخاطر التهاب و عدم تعادل روحی - روانی قدرت برقراری یک ارتباط سالم را در اکثر موارد از دست دادهاند. رفتار انسان بازتاب شرایط محیط است.
در میادین ورزشی بهویژه ورزشگاههای بزرگ که گنجایش بالای ۱۰، ۲۰ هزار نفر را دارند جوانان خود را رها میکنند و بهجای پیروی از عقل و منطق، برخی تمام عقدهها و نیازهای درونی خود را با فریاد، توهین، پرخاشگری و خشونت کلامی و جسمی نشان میدهند، چون تصور میکنند مورد شناسایی قرار نمیگیرند.
نکتهای که باید مورد توجه دولتمردان قرار بگیرد مشکلات اقتصادی و بیکاری است. این فشارها باعث میشود که شعارهای ورزشی و هنجارمند تبدیل به شعارهای سیاسی شوند. این شعارها، شعارهای مطالباتی است. مردم با این شعارها درخواست رسیدگی به وضعیت اسفبار اقتصادی را دارند.
در چنین شرایطی برخورد خشونتآمیز و رفتارهایی مثل استفاده از ماشینهای ضدشورش و آبپاش در ورزشگاهها در حد یک مسکن است. بهترین راه برای جلوگیری از تداوم این صحنهها آسیبشناسی و دریافت چرایی این رفتارها است.»،
اما یک جامعهشناس فوتبال نیز از زاویه دیگری این موضوع را بررسی میکند. رضا شجیع در مورد خشونت در استادیومها به میگوید: «استادیوم چیزی جدا از جامعه نیست و بهصورت ویترین و کاملا شفافتر چیزی که در بطن جامعه وجود دارد را بازتاب میکند. فوتبال و اساسا ورزش این فرصت را به هوادار میدهد تا جنگ نمادین را به یک جنگ واقعی تبدیل کند و از طریق آن هیجانات و احساسات خود را نشان دهد. در دنیا این رویه در ورزشگاهها کنترل شده است. موضوع این است که ما در استفاده از تجارب موفق دنیا در زمینه هواداری ناتوان هستیم. ما در الفبای مدیریت هواداران گرفتار ماندهایم و نیروهایی که برای مقابله با مجرمین حرفهای یا اغتشاشگران خیابانی تعلیم دیدهاند، مدیریت نظم ورزشگاه را به عهده دارند و بعضا اقداماتی انجام میدهند که خود این اقدامات باعث تحریک هواداران میشود.»