فرارو- علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی از نگرانی جریان اصلاح طلب از جریان اوپوزیسیون جعلی سخن گفته است. او در مصاحبه خود با روزنامه شرق اپوزیسیون جعلی و دست نشانده را از اپوزیسیون خارجنشین مانند سلطنتطلبان جدا میکند.
شکوری راد درباره حضور نیروهای برانداز در مجموعه اصلاحطلبان میگوید: قبل از حوادث دیماه به محض اینکه ما [اصلاحطلبان] دامنه فعالیت خودمان را گسترده میکردیم، طیف برانداز وارد مجموعه ما میشدند و شعارهای خودشان را مطرح میکردند و سعی میکردند که مجموعه را به نفع خود مصادره کنند. این همیشه برای ما نگرانی ایجاد میکرد که اگر جمع بزرگی را فراهم کنیم، ممکن است بهاینصورت مورد سوءاستفاده قرار گیرد. حوادث دیماه، براندازانی را که هیچگاه در انتخابات شرکت نمیکردند و البته مدعی «رأی من کو؟» هم بودند، به این توهم انداخت که به اندازه کافی بزرگ شدهاند و خودشان صفشان را جدا کردند. این برای ما فرصت خوبی است تا بتوانیم با این فاصلهای که خودشان با اصلاحطلبان ایجاد کردهاند، راحتتر فعالیت اصلاحطلبانه داشته باشیم و آن را گسترش دهیم.
این فعال سیاسی ادامه میدهد: ما میدانستیم که هر راهپیمایی یا تجمعی که برگزار کنیم، میآیند و شعار میدهند و در یک جمعیت هزارنفره اگر ۵۰ نفر شعاری بدهند، به اسم آن هزار نفر نوشته میشود و برخورد را نیز تسهیل میکند. البته این را هم میدانم که «اپوزیسیون دستنشانده و جعلی» وجود دارد و آن اپوزیسیون دستنشانده برای بهانهجویی وارد گروههای اصلاحطلب و منتقد میشوند تا تعادل آنها را برهم بزنند.
تفکیک بین وپوزیسیون جعلی و برانداز
دبیرکل حزب اتحاد ملت مصداق حضور اپوزیسیون جعلی را اتفاقاتی در تجمعات و اعتراضات بعد از انتخابات سال ۸۸ میداند. او با جدا دانستن گروههای برانداز از این نوع اپوزیسیون میگوید: آن کسی که عکس امام را در ۱۶ آذر ۸۸ پاره کرد، بیش از اینکه احتمال بدهیم برانداز یا سلطنتطلب بوده باشد، احتمال میدهیم از این نوع اپوزیسیون بوده باشد. حتی درباره همین حوادث دی هم من نمیتوانم با اطمینان بگویم که افرادی که اعتراضات را به خشونت کشاندند، همه برانداز بودهاند. ممکن است بخشی از آنها از این دست افرادی باشند که گفتم. ما در شرایط راحت و شفاف نیستیم. فعالیت سیاسی ما درحالحاضر مثل راهرفتن روی طناب است. باید همه این جنبهها را در نظر بگیریم تا بتوانیم به حرکت ادامه دهیم. کار بسیار دشوار و سختی است. درحالیکه ما داریم با این دشواری و سختی حرکتی را پیش میبریم، باید برخی از افرادی را که دوست هستند یا دوستنما هستند و دائما دارند ضربه میزنند و مشکل ایجاد میکنند، هم تحمل کنیم.
شکوری راد توضیحی درباره اپوزیسیون جعلی نمیدهد و همین موضوع این سوال را پیش میآورد که اپوزیسیون جعلی چه شناسنامهای دارد؟
چرا اپوزیسیون داخل از گردهماییهای بقیه منتقدان سر درمیآورند؟
علی تاجرنیا، نماینده مجلس ششم به فرارو میگوید: در کشور یک مشکل ساختاری وجود دارد، یکی از دلایلی که برخی مجموعهها - چه برانداز و چه کسانی که بدنه حاکمیتند، اما میخواهند منتقدین داخلی را بدنام کنند - این است که یک نظام جامع حزبی وجود ندارد. حاکمیت هم برای ارائه مجوز به منتقدین تحمل پذیری لازم را ندارد. وقتی دایره منتقدین نظام را تنگ میکنیم و شرایطی میگذاریم که مخالفان نظری جمهوری اسلامی هم امکان فعالیت و طرح نظرات خود را ندارند، بخشهایی از آنها بعضی جلسات، نشستها و محملهایی که سایر منتقدین برگزار میکنند را بهانهای قرار میدهند که در آنجا بتوانند نظرات خود را اعلام کنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: اگر این گروهها پایگاه داشته باشند و به عنوان یک اوپوزیسیون به رسمیت شناخته شوند، نه تنها جلوی این اقدامات گرفته میشود بلکه حتی شعارها و رفتارهای آنها هم تعدیل خواهد شد و آنها از این جهت که پاسخ گوی مواضع و شعارهای خود هستند دقتهای لازم را خرج میکنند. مثل انجمنهای اسلامی دانشجویان، مجموعههایی در کشور بودند که در مقاطعی منتقد ساختار موجود حاکمیت بودند. اما چون به جریانهای چپ یا جریانهای غیرمعتقد، هیچ تریبونی در دانشگاهها داده نمیشد، انجمنهای اسلامی عملا به پایگاهی برای طرح یک سری مطالبات این افراد تبدیل شد. انجمنها نیز دچار یک تغییر ماهیت شدند که نهایتا به خاطر رفتارهای رادیکال در این مجموعهها انشقاق رخ داد.
تعریف اپوزیسیون جعلی از زبان تاجرنیا
او ادامه میدهد: به نظر من به کار بردن اصطلاح «اپوزیسیون جعلی» اگر منظور گروههای برانداز باشند درست نیست. به هرحال ما در داخل کشور منتقدینی هستند که میخواهند در چارچوب قانون اساسی فعالیت کنند و رفتارشان اصلاح گرایانه است نه براندازانه. مجموعهای هم که بیشتر در خارج از کشور پایگاه دارد اپوزیسیون از نوع برانداز است. جعلی کسانی هستند که نقش آنها منتقد نیست. اما در چنین شرایطی برای گل آلود کردن فضا پا به عرصه میگذارند. این گروهها دو بخش هستند یک بخش افرادی هستند که از درون بخشهایی از حاکمیت ماموریت دارند که در گردهماییهای منتقدین حضور پیدا کنند و با طرح یک سری شعارهای انحرافی که به هیچ وجه مورد نظر بانیان این مراسمها نیست، فضای جامعه را رادیکال کنند و بهانه لازم برای سرکوب، بستن احزاب یا برخوردهای خشن را به وجود آورند. آنچه بعد از انتخابات ۸۸ شاهد بودیم نیز نمونهای از این موضوع بود. چنین افرادی در عین آنکه تصور دارند با رفتارهایشان مخالفان را از صحنه خارج میکنند، در جامعه فضایی را به وجود میآورند که برگرداندن آن به حالت عادی کار آسانی نیست. دسته دیگر هم کسانی هستند که عملا امکان طرح مطالبات خود را به طور سازمان یافته نمیبینند یا حاضر به پرداخت هزینه حرفها و نظراتشان نیستند و بستر گروههای دیگر منتقد را برای اعلام مواضع خود مناسب میبینند.
رادیکالهای داخل و برانداز خارجی هدف یکسان دارند
جهانبخش خانجانی، عضو حزب کارگزاران نیز به فرارو میگوید: دو گروه اهداف یکسانی دارند. یکی جریانات تند و رادیکال در درون کشور اینها اساسا به قدرت و ماندن خود فکر میکنند نه به توسعه گرایی و رشد کشور. گروه دوم هم جریانات برانداز و مخالفین جمهوری اسلامی هستند که به نظر من عملکرد هردوی آنها در یک جهت قرار دارد. بخشهایی از حاکمیت با انحصار طلبی و تمامیت خواهی اجازه نداده اند اصلاح طلبان آنگونه که باید و شاید حضور فعال و گسترده داشته باشند. آنهایی که این فضا را به وجود میآورند مخالف جمهوری اسلامی هستند. اصلاحطلبان اگر اندیشه ورزی کنند و با عقلانیت به مسائل و مشکلات جامعه بپردازند جای هیچ نگرانی وجود ندارد. آنجایی که اصلاح طلبان و اصولگرایان مواضع و دیدگاههای مردم را فراموش کنند و به نوعی مشی محافظه کارانه پیش بگیرند تا برای ماندن تلاش کنند این آسیب را به وجود میآورد که فاصله مردم و اصلاح طلبان بیشتر شود.
اصلاحطلبان منتقدند نه اپوزیسیون
این عضو حزب کارگزاران میگوید: در یک فرآیند دموکراسی خواهی، ممکن است جریانات مختلف سیاسی مشی و دیدگاههای مختلفی داشته باشند. اما اینکه یک جریانی حاکمیتی بخواهد برنامهای را طراحی کند که نقش مخالف را ایفا کند موضوع دیگری است. واقعیت قصه این است که در داخل کشور، عدهای مخالف برنامهها و دیدگاههای اجرایی حاکمیتند، اما در عین حال به نظام، کشور و میهن خود هم دلبستگی دارند. اینها را باید جزء مخالفین خوشنام و خوشخیم قلمداد کرد. جریانهای ملی - مذهبی در درون حاکمیت نقشی ندارند، اما دل در گروی ایران و وطن خود دارند. ممکن است عدهای هم در خارج از کشور وجود داشته باشند که علایق خاصی به میهن داشته باشند. اینها نیز اپوزیسیون خوش خیم هستند. دسته دیگر مخالفین نظام و اوپوزیسیون برانداز است که در دامن مخالفین جمهوری اسلامی و دولتهای متخاصم هستند؛ بنابراین باید بین اپویسیون خوشنام و این دسته تفکیک قائل شد.
این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه آیا جریان اصلاحطلب را هم میتوان اپوزیسیون خوشخیم قلمداد کرد میگوید: اصلاح طلبان در درون حاکمیت هستند. آنها اصلا اوپوزیسیون نیستند. مگر میشود یک جریان سیاسی، دولتی را سر کار بیاورد و از او حمایت کند و به آن اپوزیسیون گفت؟ اصلاح طلبان در درون جریان حاکمیت و منتقد هستند. خودشان موجب و قوام دهنده ثبات جمهوری اسلامی هستند. خانجانی در ارتباط با محدودیتهای جریان سیاسی خود نیز میگوید: اصلاح طلبان باید استراتژی دیگری اتخاذ کنند که بتوانند نقش آفرینتر باشند، در مقام منتقد یا ناقد فعال ظاهر شوند و سعی نکنند دُردی کش بلای حاکمیت و دولت باشند. اصلاح طلبان نباید از دولت، حاکمیت، رهبری نظام فاصله بگیرند.