«اعظمالسادات فراحي، پروين احمدينژاد و فاطمه رجبي». اين زنان تا قبل از انتخابات 84 و پيروزي احمدينژاد چهرههايي ناشناخته در فضاي سياسي و اجتماعي ايران بودند و كمتر كسي تصور ميكرد در طول چند سال اين زنان به ناگاه به جمع زنان سياسي ايران وارد شوند. البته زنان ديگري هم در اين مدت به فضاي سياسي ايران وارد شدند كه همانند برخي مردان كابينه، نامي از آنها در عرصه فعاليتهاي سياسي و اجتماعي ديده نميشد.
معروفترين زناني كه از سال 84 پا به عرصه سياست و قدرت گذاشتهاند ميتوان به فاطمه رجبي، پروين احمدينژاد، فاطمه آليا و فاطمه آجرلو، نسرين سلطانخواه، فاطمه واعظ جوادي و طاهره نظري مهر اشاره كرد، البته سهم اعظم السادات فراحي از اين زنان جداست چرا كه اكنون اين زن به بانوي اول ايران شهرت يافته است.
بانوي اول ايران در ايتاليا
اعظمالسادات فراحي بانويي است كه تا كنون تنها دو بار نامش در رسانهها به صورت جدي مطرح شده است. يكبار در ماههاي پاياني رياست جمهوري دوره نهم محمود احمدينژاد بود كه همسر رئيسجمهور قلم به دست گرفت و براي همتاي مصري خود نامه نوشت.
متن نامه فراحي به سوزان مبارك همانند متن نامههاي احمدينژاد به برخي سران كشورهاي بيگانه بود. او در اين نامه با لحني ناصحانه از «سوزان مبارك» خواست همسرش را راهنمايي كند تا نامش در زمره زنان شايسته و صالح قرار گيرد. او همچنين توصيه كرد براي در امان ماندن از غضب الهي از اين فرصت استفاده كند.
خبرگزاري دولت پس از انتشار اين نامه اعلام كرد كه نامههاي ديگري از سوي فراحي خطاب به همتايانش منتشر خواهد شد اما شايد بيپاسخ ماندن اين نامه عامل توقف نامهنگاريهاي همسر آقاي رئيسجمهور بود.در زمان انتخابات رياستجمهوري دهم اگر چه فراحي فعاليتي نداشت اما نام او اين بار از سوي همسرش در رسانه ملي مطرح شد.
احمدينژاد در طي مدت رياست جمهورياش ترجيح داد بر خلاف سران كشورهاي غربي بدون همراهي همسرش به سفرهاي خارجي برود و تنها در سال 87 در دو سفر تركيه و كومور، اعظم السادات فراحي را با خود همراه كرد. اما در اولين سال رياست جمهوري احمدينژاد، همسر او تصميم گرفت تا فعاليتهاي خود را افزايش دهد بنابراين در اولين گام به ايتاليا رفت و در اجلاس همسران سران کشورهاي غيرمتعهد در رم شركت کرد.
جالب است كه اين اجلاس از سوي سوزان مبارك برگزار شد، زني كه فراحي براي او نامه ارشادي فرستاده بود. موضوع آشنايي احمدينژاد با اعظمالسادات فراحي هم جالب است. پروين احمدينژاد به عنوان خواهر رئيس دولت تعريف ميكند: هر دو آنها در آن زمان دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بودند. ما هم در رفت و آمدي كه به دانشگاه داشتيم خانم فراحي را ديده بوديم.
درباره ايشان با برادرمان صحبت كرديم ديديم نظرشان مثبت است، بعد آدرس گرفتيم و خواستگاري رفتيم، مثل همه خواستگاريها. بعد هم آنها بهسادگي ازدواج كردند و چون هر دو دانشجو بودند پدرم برايشان خانهاي در حوالي رسالت اجاره كرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحتتر باشد. مدتي بعد از ازدواجشان هم كه ايشان فرماندار ماكو شدند و از تهران رفتند.
زني در قامت يك مرد
هر چه اعظمالسادات فراحي بدون حاشيه است، فاطمه رجبي همسر غلامحسين الهام در طي سالهاي اخير چهرهاي جنجالي و پرحاشيه از خود نشان داده است. او هم همانند فراحي همسر يك سياستمداراست. سخنگوي دولت نهم در طول عمر اين دولت بارها پاسخگوي سوالات خبرنگاران در مورد اظهارات و نامهنگاريهاي همسرش بوده است.
فاطمه رجبي تا به حال درباره بسياري از چهرههاي نظام از جناحهاي مختلف اظهارنظرهاي انتقادي كرده است و احمدينژاد را شايد بتوان تنها فرد مسئول در كشور دانست كه از گزند انتقادات تند رجبي در امان مانده است. رجبي اعتقادات احمدينژاد را مشابه اعتقادات خود ميداند و در اين راستا به تحسين او ميپردازد.
اوج اين علاقهمندي در كتابي به نام «احمدينژاد، معجزه هزاره سوم» بهخوبي نمايان است. فاطمه رجبي مخالفت و انتقاد از احمدينژاد را كودتا ميخواند و منتقدان را بيمار مينامد. در مقابل رئيسجمهور نيز زبان به تحسين رجبي گشود و از او به عنوان زني ياد كرد كه يك مردانگي كرده است.
تندرويهاي رجبي سبب شد تا نزديكان احمدينژاد از غلامحسين الهام بخواهند تا رجبي را نصيحت كند زيرا اظهارات او به ضرر دولت است. البته تمام خانواده رجبي با او همعقيده نيستند. او در سال 76 از دبيرستاني كه در آنجا به تدريس ميپرداخت، اخراج شد.
خود او دليل اخراجش را عدمتحمل انتقاداتاش از سوی دولت اصلاحات عنوان ميكند اما يكي از برادرانش ميگويد كه رجبي درس تاریخ سیاسی ایران را به تفسیر سیاسی و شخصی خود تدریس میکرده است بنابراين اخراجش كردند.
هاشمي رفسنجاني، خاتمي، ميرحسين موسوي از جمله بزرگاني هستند كه در اين سالها بيش از سياسيون ديگر مورد انتقادات تند رجبي قرار گرفتهاند. البته رجبي در ماههاي قبل در نامهاي به احمدينژاد از رويكرد او در معرفي وزراي زن انتقاد كرد و نوشت: هیچ معصومی یک زن را به یک مقام مهم نگمارده است. او ادعا کرد مسئولیت عالی زنان، از نشانههای آخرالزمان است.
پيشرفت خواهر مديون نام برادر
سومين زن نه مانند همسر برادرش كمحاشيه و نه مانند همسر سخنگوي سابق، جنجالي است. او هم از جمله زناني است كه بهواسطه نام برادر در عرصه سياست وارد شد. پروين احمدينژاد در سالهاي قبل از 84 زني گمنام در عرصه سياسي كشور بود و تنها عضوي ساده از جامعه زينب به شمار ميآمد (او در انتخاباتهاي قبلي شوراي شهر هم حضور داشت اما به واسطه غيرمعروف بودنش از راهيابي به ساختمان بهشت باز ماند)، اما با موفقيت در انتخابات شوراي شهر تهران در سال 85، وارد مرحله جديدي از زندگي سياسي خود شد.
اوج اظهار نظرهاي سياسي پروين احمدينژاد در سالهاي 86 تا 88 بود. او در انتخابات رياست جمهوري دهم به مثابه يك ستاد شخصي در جلسات متعددي حضور يافت و به تبليغ براي برادر پرداخت. البته خواهر كانديداي اصولگرايان در اين مراسمها تنها نبود زيرا در اكثر مواقع، فاطمه آليا كه بعدا مشخص شد رئيس ستاد بانوان احمدينژاد بوده است، او را همراهي ميكرد.
بازخواست پروين احمدينژاد به دليل استفاده از خودرو دولتي براي مصرف شخصي بود. پروين احمدينژاد داراي دو داماد به نامهاي بهمني و قدمي است كه قدمي با پيروزي احمدينژاد در انتخابات 84 به عنوان مدیر کل حراست سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور مشغول به کار شد اما برخي رسانهها خبر دادند كه حضور قدمي در حراست سازمان شهرداريها و دهياريها به طول نينجاميد زيرا داوود احمدينژاد كه از سوي برادر به رياست بازرسي ويژه رياست جمهوري رسيده بود، دستور عزل داماد خواهر خود را صادر كرد.