فرارو- بعضی شهرهای کشور حدود یک هفته در ناآرامی به سر برد. اغلب تحلیلگران در تحلیل ریشه شروع ناآرامیها را تجمعی با مطالبات اقتصادی میدانند که از کنترل خارج شد و کشور را یک هفته درگیر خود کرد. اگر بپذیریم که مطالبات اقتصادی به این ناآرامیها منجر شده است، با پایان ناآرامیها مطالبات اقتصادی همچنان پابرجاست. برای پیگیری این مطالبات و یا جلوگیری از اغتشاشات مشابه در آینده چه راهی وجود دارد؟ بسیاری راهکار را در آغاز گفت و گوهای ملی و استفاده از نظرات هردو جریان سیاسی رسمی میدانند.
احمد شیرزاد، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با تجمعات اخیر به فرارو میگوید: شواهد نشان می دهد اتفاقات اخیر به خیر گذشته، به ارکان نظام لطمه ای وارد نشده و نظم اجتماعی حفظ شده است این حاکی از اراده مردم برای یک نظم اجتماعی است. البته نظم اجتماعی به معنای آن نیست که آب از آب تکان نخورد یا صدایی بلند نشود. نظم اجتماعی به این معناست که هرچیزی سر جای خودش باشد. هر مقامی باید به اندازه مسئولیت و پاسخ گویی خود قدرت داشته باشد. اختیارات و مسئولیتها با هم تناسب داشته باشند.
این فعال سیاسی ادامه می دهد: اکنون باید حقوق مردم مثل حق اطلاع رسانی و حق استفاده از تکنولوژی برقرار شود. وقتی همه اینها برقرار شد، می توان گفت همه چیز به خیر گذشته است. در غیر این صورت اگر قرار باشد عده ای جشن تعطیلی شبکه های اجتماعی بگیرند نمی توان گفت ماجرا به خیر گذشته بلکه باید گفت به شر گذشته است.
شیرزاد معتقد است بعد از آنکه حقوق مردم برقرار شد، باید عوامل ایجاد خشونت در جامعه را بررسی کرد. او میگوید در طی روزهای گذشته، هر دو جناح سیاسی حق اعتراض مردم را به رسمیت شناختند. البته مفهوم اعتراض گسترده تر از مخاطب قرار دادن رئیس جمهور، وزرا یا نمایندگان مجلس است. اعتراض می تواند قوه قضاییه یا دیگر نهادهای حاکمیتی را نیز در بربگیرد. حضرت علی (ع) نیز می فرماید زمانی نظام اسلامی است که فرد بتواند بدون لکنت حق خود را از حاکم بگیرد.
این فعال سیاسی ادامه می دهد: علاوه بر به رسمیت شناختن حق اعتراض، همه خشونت را محکوم کردند و کسی نبود که برای افرادی که به خشونت ورزی و به هم ریختن نظم جامعه دست زدند، حقی قائل شود. اما در این میان این سوال اساسی وجود دارد که چه عواملی به خشونت دامن میزند. این ساده لوحی است اگر فکر کنیم، کسانی برای به هم ریختن جامعه از خارج از کشور پول گرفته اند و در مقابل در خود جامعه عوامل مستعد خشونت نبوده است.
شیرزاد ادامه می دهد: اگر اظهارات وزیر کشور را بپذیریم که جمعیت تظاهر کنندگان در هفته گذشته حدود 40 یا 50 هزار نفر بود، باید قبول کنیم که هیچ سرویس اطلاعاتی خارجی نمی تواند 40-50 هزار نفر را برای بر هم زدن نظم خیابان ها بسیج کند. باید بپذیریم کسانی که نظم عمومی را برهم زدند جوانهای خودمان بودند که البته کار آنها نکوهیده بود. این افراد عصبانی اند. اما چه عواملی باعث عصبانیت میشود؟ آیا صرفا گرانی چند روزه تخم مرغ می تواند تا این حد شعله های خشم اجتماعی را دامن بزند؟
صدا و سیما بحث و گفت و گوی آزاد برگزار کند
به اعتقاد او این سوالات باید در رسانه ها مورد بحث قرار بگیرد. البته زمانی نتیجه بخش خواهد بود که بحث ها آزاد باشد. اینکه رسانه ملی از جانب خودش تصمیم بگیرد کدام اصلاحطلب را دعوت کند، به معنای آزاد بودن بحث نیست. باید شرایطی پدید بیاید که به همه احزاب و گروه ها اجازه داده اظهار نظر داده شود.
شیرزاد ادامه می دهد: اگر در بین دستگیرشدگان کسانی به اشتباه بازداشت شده اند باید سریعا آزاد شوند. همچنین باید به اتهام افرادی که متهم به انجام اغتشاش و جرم هستند رسیدگی کرد. البته مجازات هم باید عادلانه باشد حتی با دیده رافت و رحمت نیز به آن نگاه کرد. اما این پرونده ها صرفا نباید در گنجه دستگاه های امنیتی مخفی کرد. در پرونده هایی مثل اسیدپاشی، پرونده فردی است و ممکن است فرد بیماری روانی داشته باشد. اما در ماجراهای اخیر دیدیم که مساله فردی نبود و گروهی درگیر آن بودند. به این پرونده ها باید به چشم یک مورد مطالعه نگاه کرد و بررسی شود که چرا یک جوان به یک این درجه از خشونت می رسد و چرا این خشونت یک امر اجتماعی می شود. این استاد دانشگاه تاکید می کند: در بررسی این پرونده ها باید از کارشناسان بیطرف استفاده کرد، نه تحلیل گران صدا و سیمایی که با نگاه یک سویه خود، جامعه را به بیراهه می کشند و اتفاقا بر عصبانیتها دامن می زنند.
این فعال سیاسی در بیان ضرورت آغاز گفت و گوهای ملی ادامه می دهد: یکی از معانی گفت و گو معنای مذاکرات سیاسی است که برای حصول توافق در مدیریت جامعه مثل انتخابات صورت می گیرد. این گفتگو در مساله اتفاقات اخیر فعلا موضوعیتی ندارد.
او با تاکید بر لزوم آغاز گفت و گو درباره اتفاقات اخیر در صدا و سیما ادامه میدهد: ما به گفت و گوهای کارشناسانه نیاز داریم. چرا که مساله، مساله دو حزب سیاسی نیست بلکه مساله عموم مردم است. همچنین باید از پاسخ های کلیشه ای و نابجا که فلان سرویس اطلاعاتی این اغتشاشات را ایجاد کرده پرهیز کنیم. من فکر نمی کنم از این پاسخ ها کسی قانع شود. بهترین نوع گفت و گوهایی که می تواند صورت بگیرد در صدا و سیماست. چرا که این سازمان محمل اطلاع رسانی است. اما می توان مثل دوران انتخابات که کمیته نظارت بر تبلیغات کاندیداها وجود داشت کمیته ای با حضور افرادی که سیاست را می شناسند دعوت کرد. این کمیته باید کارشناسانی را با نظرات مختلف دعوت کند تا مجموعه گفت وگوها موثر باشد.
مسائل کشور را باید در خانواده انقلاب حل شود
یک فعال سیاسی اصولگرا نیز معتقد است علت اتفاقات اخیر نبود احزاب توانمند در کشور است. حسین کنعانی مقدم در بیان راهکار در ارتباط با مسائل کشور از جمله اتفاقات اخیر به فرارو میگوید: بزرگان همیشه توصیه کرده اند که مشکلات موجود در حوزه سیاست باید در بین خانواده انقلاب مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. جناح های مختلف هم باید سعی کنند با گفت و گو و تضارب آرا مشکلات مردم را در اولویت قرار دهند.
او ادامه با اشاره به تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل در ارتباط با حوادث اخیر کشور می گوید: آمریکایی ها میخواستند در شورای امنیت با طرح اتفاقات در ایران از آن سوءاستفاده کنند و با ایجاد اختلاف در داخل و استفاده از فضای داخلی مقاصد خود را پیش ببرند. به این ترتیب ما هیچ چاره ای جز گفت و گو نداریم. جناحهای سیاسی باید یک شورای گفت و گوی سیاسی تشکیل در سطح ملی تشکیل دهند و برای مسائل راهکار پیدا کنند. دولت هم در این زمینه باید سخنان جریانات سیاسی را بشنود و درباره تصمیمگیری کند.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه می دهد: مردم نیز باید در یکی از گرایشات سیاسی بتوانند مطالبات خود را مطرح کنند و جریانات سیاسی به نمایندگی از آنها وارد صحنه شوند. اگر بنا باشد عده ای به خیابان بروند که لیدر آنها مشخص نباشد، گفت و گو با آنها کار دشواری است.
کنعانی مقدم علت اتفاقات اخیر را در نبود احزاب قدرتمند میداند که نتوانسته اند مطالبات مردم را نمایندگی کنند. او میگوید: احزاب قدرمتند کشور که می توانند طیف وسیعی از مردم را در بر بگیرد و نماینده خواسته های مردم باشند.
او با تاکید به آغاز گفت وگوهای ملی ادامه میدهد: شخصیت های که توان نمایندگی مطالبات مردم را دارند، نیز باید اختلاف نظر ها و پیشنهادات خود را به حاکمیت منتقل کنند و از طریق حاکمیت این موضوع را پیگیری کنند. همچنین فضای سیاسی کشور باید از حالت امنیتی خارج شود و فضای آزادتری برای بیان عقاید وجود داشته باشد.
قبل از اينكه بگوييم اين گفتگو در صدا سيما و يا جاي ديگري باشد، نگارنده و امثال ايشان ابتدا بايد روشن كنند گفتگو بين چه كساني و يا چه طرف هايي بايد صورت گيرد؟
آيا نظام جمهوري اسلامي با نمايندگان سي چهل هزار نفري كه در شهرهاي مختلف به خيابان ها آمدند بايد به گفتگو بنشيند؟! آيا نظام با اراذلي كه مطالبات مردم را به كژراهه كشانده و با خسارت به اموال عمومي و آتش زدن پرچم ملي بلوا براه انداختند بايد به گفتگوي ملي بنشيند؟!
و يا بايد با شما و جريان شما گفتگو كند؟ شما كه فعلا در قدرت هستيد و رييس جمهورتان نفر دوم نظام است. پس اين گفتگوي ملي طرف هايش كدامند؟!
بنظر مي رسد شرايط كنوني غامض تر از سطح توان تحليلي بسياري است و ابهام و سردرگمي نخبگان را نيز در بر گرفته است. حداقل چيزي كه براي هر فرد متعارفي قابل تصور است اينكه اگر جمهوري اسلامي مي خواست گفتگوي بزعم شما ملي انجام دهد همان سال ٨٨ انجام مي داد. خوبست حداقل به اندازه آمريكاييها واقع بين باشيد.
کدام نمایندگان واقعی مردم در دوجناح هستند؟؟؟