اقدامات غیرقابل پیشبینی و شگفتآور محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، عربستان را در تنگنایی استراتژیک قرار داده و همه معادلات جنگ سرد تهران-ریاض را به نفع ایران تغییر داده است. مجله «فارن پالیسی» با تشبیه اقدامات ناگهانی بنسلمان به صحنه حملههای همزمان و غافلگیرانه «مایکل کارلئونه» به دشمنان خانوادگیاش در فیلم «پدرخوانده» نوشته است که این ولیعهد ۳۲ ساله دسیسههایی برای مقابله با منافع منطقهای ایران در نظر دارد و تحرکات هفتههای اخیر سعودیها هم از جدالی ادامهدار با ایران حکایت دارد.
به گزارش دنیای اقتصاد، همه اینها اما در شرایطی است که ایران در چهار جبهه متفاوت به چهار پیروزی بزرگ در برابر سعودیها دست یافتهاست. پیروزی حزبالله لبنان و افزایش قدرت سیاسی این گروه، استمرار حکومت بشار اسد در سوریه و شکست داعش، قدرت گرفتن حزبالدعوه عراق به رهبری حیدرالعبادی که مواضعی نزدیک به تهران دارد و تقویت گروه «حشد الشعبی» در این کشور و همچنین شکست آلسعود در یمن و دستاوردهای انصارالله در نبرد با عربستان، چهار نمونه از پیروزیهای اخیر ایران در دوئل جنگ سرد با آلسعود است. اکنون اما ریاض در پی آن است تا خود را از این جنگهای پرهزینه و بیپایان نجات دهد؛ تنگنایی که به لحاظ پیچیدگی در تاریخ معاصر عربستان بیسابقه است.
عربستان سعودی در تنگنای خاورمیانه گیر کرده است. لفاظیهای آلسعود به بهانه تحولات هفتههای اخیر منطقه – نظیر استعفای هماهنگشده نخستوزیر لبنان و حمله موشکی انصارالله یمن به فرودگاه ریاض – بیانگر دوران جدیدی از بدخلقیهای عربستان علیه منافع ایران در خاورمیانه است.
نشریه فارنپالیسی در تحلیلی مینویسد اقدامات ناگهانی شاهزاده محمد بنسلمان در جبهههای مختلف شاید صحنه حملههای همزمان و غافلگیرانه مایکل کارلئونه به دشمنان خانوادگی او در فیلم «پدرخوانده» را برای ولیعهد عربستان تداعی میکند. به گزارش نشریه آمریکایی «فارنپالیسی»، تحرکات هفتههای اخیر سعودیها جدالی ادامهدار را با ایران ایجاد خواهد کرد. واضح است که ولیعهد ۳۲ ساله عربستان معادلاتی برای مقابله با منافع منطقهای ایران ترتیب داده است. درحالحاضر، رویارویی ایران و عربستان در تمامی مناطق خاورمیانه در جریان است. رویارویی این دو کشور عمدتا در کشورهایی بوده است که یا عملکرد دولتی مناسبی نداشتهاند (همچون لبنان و عراق)، یا دولت آنها تا مرز فروپاشی پیش رفتهاند (همچون سوریه و یمن). در هر یک از این کشورها، ایران و عربستان از طرفهایی که رودرروی یکدیگر میجنگند حمایت کردهاند. به گزارش «فارنپالیسی»، تاکنون در تمامی این موارد، ایران برنده قاطع بوده است.
۴ کشور، ۴ پیروزی
در لبنان، حزبالله توانست ائتلاف گروههای سیاسی «۱۴ مارس» که از جانب سعودیها حمایت میشد را مغلوب سازد. در حوادث مه۲۰۰۸، زمانی که حزبالله غرب بیروت و مناطق حومه پایتخت را تحت کنترل خود درآورد، درماندگی مشتریان آلسعود نمایان شد. ورود متعاقب حزبالله به جنگ داخلی سوریه بهخوبی این موضوع را آشکار ساخت که نمیتوان این گروه را تحت کنترل نظام سیاسی لبنانیها درآورد. در دسامبر ۲۰۱۶، تشکیل کابینه با اکثریت حامی حزبالله و دو ماه بعد انتخابات میشل عون - متحد حزبالله – بهعنوان رئیسجمهوری این کشور، جایگاه ایران را در معادلات سیاسی لبنان تثبیت کرد. بعد از این تحولات، عربستان کمکهای نظامی خود به ارتش لبنان را متوقف ساخت و در هفتههای اخیر سعد حریری را مجبور به استعفا کرد.
در سوریه، کمکهای مالی، نظامی و مستشاری ایران به دولت بشار اسد مانع از سقوط این کشور به دست گروههای تروریستی شد. کمکهای استراتژیک ایران به سوریه، شکل جدیدی از نیروهای مقاومت را در این کشور پرورش داد، نیرویی که شکلگیری آن به منظور غلبه بر دشمنان آینده این کشور ضروری بود. در طرف مقابل اما کمکهای آلسعود و متحدانش به شورشیان و گروههای سلفی-تکفیری به تقویت این گروههای تروریستی انجامید، گروههایی که پایانی جز نابودی در انتظارشان نبوده است. در عراق، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی توانست نیروی نظامی مستقل «حشد الشعبی» (بسیج مردمی عراق) – نیروی نظامی ۱۲۰ هزار نفره که مورد تایید دولت عراق است – را گسترش دهد. سه هسته مرکزی این گروه یعنی «کتائب (تیپهای) حزبالله»، «سازمان یا سپاه بدر» و «عصائب أهل الحق»با مشورت ایران تشکیل شدهاند.
مزیت دیگر ایران در عراق، حکمرانی حزب «الدعوه الاسلامیه» به رهبری حیدرالعبادی در بغداد است. قدرت گرفتن این حزب حامی ایران در کنار کنترل وزارت داخله توسط «سازمان بدر»، اختلاف میان نیروهای مسلح رسمی و شبهنظامیان را از بین برده است. در اواخر ماه اکتبر اما حیدر العبادی به منظور ایجاد شورای جدید هماهنگی عربستان-عراق به ریاض سفر کرد. در این باره، او بهعنوان اولین نخستوزیر عراق که طی ربعقرن گذشته به این کشور سفر کرده است، لقب گرفت. با اینحال بهنظر میرسد خاندان آلسعود تنها تمایل دارد آستینهای خود را برای متحدان سیاسی خود بالا بزنند. در یمن که عربستان سعودی وارد جنگ مستقیم با آن شده، نتایج اندکی پیچیده است. انصارالله و متحدانش که توسط ایران حمایت میشوند، هنوز نتوانستهاند تمام کشور را به کنترل خود درآورند (تنگه بابالمندب یکی از مناطق استراتژیکی است که تحت کنترل ائتلاف سعودیها قرار دارد). البته بازنده اصلی جنگ یمن، عربستان سعودی است. این کشور در تلاش است تا خود را از این جنگ پرهزینه و بیپایان نجات دهد.
مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، بیانگر امتیاز تقابل ایران-عربستان است. بر این اساس ایران در لبنان به نتایج مطلوب خود رسیده، در عراق و سوریه پیروزی قاطع مقابل مزدوران عربستان کسب کرده و در یمن سعودیها را بهشدت زخمی کرده است. در هر یک از موارد ایران توانسته است با تشکیل نائبی قدرتمند، نفوذ سیاسی و نظامی خود را در آنها گسترش دهد.
یکی دیگر از موفقیتهای تهران، شناسایی و بهرهگیری از شکاف میان دشمنانش بوده است. بهعنوان مثال در موضوع استقلال کردستان ابتدا ایران واکنشی نشان نداد، اما بعد به کردها درخصوص ادامه فرآیند استقلال هشدار داد. در ماه اکتبر، ایران توانست از ارتباطات خود با خانواده طالبانی – رقیب بارزانیها – استفاده کند و شرایط را برای عقبنشینی نیروهای پیشمرگ از کرکوک فراهم سازد. در نتیجه این امر ارتش عراق توانست شهر و ذخایر نفتی را تحت کنترل خود درآورد، اتفاقی که بارزانیها را متقاعد به تعلیق روند استقلال کرد.
شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد عربستان از شکستهای اخیر درس گرفته باشد. از زمانی که محمد بنسلمان سکان قدرت را در دست گرفته، عربستان در تمامی جنگهای نیابتی بازنده بوده است. در زمان حکومت او هیچ بهبودی در قدرت نظامی عربستان حاصل نشده است. فشار برای استعفای نخستوزیر لبنان و تهدید مردم یمن تنها اقدامات شاهزاده به ظاهر شجاع آلسعود بوده است.