شيوه عمل حسن روحاني بعد از انتخابات ٢٩ ارديبهشت سال جاري، انتقادها و ابهامهایی را ميان طيفهاي مختلف حامي او پديد آورده است.
به گزارش شرق، صادق زيباکلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران که در ايام تبليغات انتخابات رياستجمهوري تقريبا در بیشتر مناطق کشور رودررو با مردم سخن گفت و آنان را به رأيدادن به روحاني ترغيب کرد، در نامه سرگشادهای، خواستار موضعگيري روحاني در قبال احتمال ائتلاف او با اصولگرايان و ناديدهگرفتن مطالبات حاميان اصلاحات شده است. متن کامل اين نامه به شرح زير است:
سرور ارجمند، جناب دکتر حسن روحاني
رئيسجمهور اسلامي ايران دامت اقباله
با سلام و تحيات، با اينکه از پيروزي درخشان شما در انتخابات پنج ماه بيشتر نميگذرد، معالاسف آثار نااميدي در ميان برخي حاميان شما ظاهر شده؛ نارضايتيای که چندان هم به نظر نميرسد اهميتي برايتان داشته باشد. در ايران، مردم و خواستههايشان هنگام انتخابات تکريم ميشوند و بعد هم فراموش. به نظر ميرسد انتخابات بيشتر مانوري تبليغاتي براي نامزدها و جريانهاست تا توجه به مطالبات مردم. انتظارات و اميدهايي که در انتخابات نسبت به شما به وجود آمده بود، به نظر نميرسد که ديگر اهميتي برايتان داشته باشد.
برخي اين تغيير فاحش را مرتبط با ايجاد برخي محدوديتها براي افراد مرتبط با شما ميدانند، عدهاي هم آن را به پاي پرهيز شما از تغيير ميدانند. انتخابات سبب شد در مقطعي کوتاه، مواضعي ديگر اتخاذ کنيد.
نگارنده اما تصور ميکند جنابعالي وارد تعاملي با اصولگرايان شدهايد. آنان در مجلس و جاهاي ديگر از شما حمايت خواهند کرد و شما هم در مقابل، خواستههاي ترقيخواهانه بدنه اجتماعي که شما را راهي پاستور کردند، جدي نميگيريد و در انتخابات رياستجمهوري ۱۴۰۰ هم از دکتر علي لاريجاني حمايت ميکنيد.
اگر بهراستي وارد تعاملي با اصولگرايان شده باشيد، هم شما و هم آنان سخت در اشتباهيد. سرخوردگي از عملکرد شما زمينه را نه براي دکتر علي لاريجاني و نه براي هيچ اصولگراي ديگري مهيا نخواهد کرد. بلکه راه را براي ظهور پوپوليسم ديگري همچون تير ۸۴ مهيا خواهد کرد با اين تفاوت که مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني ديگر وجود ندارد تا پوپوليسم سال ۱۴۰۰ وي را بهعنوان سمبل اشرافيت به پاي تودههاي محروم بيفکند.
اتفاقا نامزد پوپوليست ۱۴۰۰، جنابعالي، اصولگرايان ميانهرو را مسبب فقر تودههاي محروم هدف قرار خواهد داد؛ دقيقا همان موجي که احمدينژاد سال ۸۴ عليه مرحوم هاشمي به راه انداخت. اصلاحطلبان چيزي ندارند که از آنها ستانده شود، اما هزينههاي سنگين را حضرتعالي و اصولگراياني که معتدل خوانده ميشوند، متحمل خواهيد شد.
در تحولات سال ۸۸، عمدتا جوانان و دانشجويان همراه اقشار و لايههاي تحصيلکرده بالنسبه مرفهتر شهرنشين شرکت داشتند و اقشار و لايههاي کمدرآمدتر در آن اعتراضات کمتر شرکت داشتند؛ اما خرابشدن وضع اقتصادي کشور از ۸۸ به اينسو و اينکه آثار بهبودي هم به چشم نميخورد، بيشترين فشار را بر روي اين اقشار وارد آورده است.
برآوردهنشدن مطالبات سياسي و اجتماعي به کنار، تداوم وضعيت نامطلوب اقتصادي کشور و اينکه با اين محافظهکاريها و نداشتن استراتژي، در انتهاي تونل اقتصادي کشور، نوري ديده خواهد شد يا نه، اينبار ممکن است اقشار کمدرآمد را هم نسبت به شرايط اجتماعي حساستر کند. اگر زبانم لال چنين شود، آيا چارهپذير است.
ايام به کام باد
اولا بدون تاييد و چراغ سبز و عبور آقاي روحاني از فيلتر نظارت استصوابي شوراي نگهبان اصولگرا امروز او رييس جمهور نبود. همچنانكه آقاي احمدي نژاد به راحتي آب خوردن رد صلاحيت شد و روحاني بي رقيب رييس جمهور شد. ثانيا از كجا معلوم كه شما حاميان تز انتخاب بين بد و بدتر در آينده از فردي مثل آقاي لاريجاني حمايت نكنيد؟!
انتقاد در طول چهار سال، حمایت تمام قد هنگام انتخابات
همان اندازه که جنابعالی فرصت طلب و هوشمندید، متنخب شما دست شما را از پشت بسته. و شما را فریب داده. و شماهم سهمی در فریب 24 میلیون ایرانی پاکدل و امیدوار به تغییر داشتند.
غافل از اینکه سرابی بیش نیست.
برای کسانیکه هدفشان صرفا قدرت و ثروت است انتظار نداشته باشید همیشه سر سخن خود بمانند. چون راه های متفاوتی برای رسیدن به قدرت و ثروت هست.
جوانا را با شعار هزار رنگ آزادی شوراندید ولی هرگز از کارنامه بد اقتصادی چهار ساله دولت نگفتید.
جوانا البته اقشار متوسط به پایین که حداقل 60درصد جامعه را تشکیل میدهند شغل و درامد میخاهند تا کنسرت و رفع حصر و ....
برجام هم چون نور امیدی بود بر روزنه رهایی از فشارهای اقتصادی حاصل از تحریمهای خارجی و خودتحریمیهای داخلی و حداقل بگوییم مشارک بی نظیر داخلی ها و خارجیها بعد از 35 سال،مورد توجه جوانا واقع شد. و اسکناس هزار تومنی را کنار اسکناس یک دلاری گذاشتند و پایکوبی کردند.
این کالایی که اسمش را آزادی گذاشته اید و در ایام انتخابات معامله پایاپای انجام میدهید تا برگه رای بگیرید را بسیاری از همین اقایان اصلاح طلب در اوایل انقلاب بر مردم تحمیل کرده اند یا در تحمیل آن نقش اساسی داشته اند. حال چون در گرانبها در دستشان برای رسیدن به قدرت است. تغییر 180 درجه ای تفکران سران اصلاح طلب از مواضع سالهای اول انقلاب و الانشان گواه صریح بر این واقعیت است.
پس لطفا بیش از این با فرار به جلو زمینه سوئ استفاده دیگری در 1400 از مردم را برای خود فراهم نیاورید.