رئيس مجلس شوراي اسلامي نيز در اين همايش گفت: «شخصيت آيتالله سيدمصطفي خميني يک شخصيت آبديدهاي بود. جمله «مصطفي اميد آينده اسلام بود» امام خميني (ره) حرف بزرگي بود. ايشان، چه در مورد دشمنان و چه در مورد دوستان انقلاب هرگز غلو و تعارف نميکردند. در اين جمله امام نيز معنايي نهفته است».
به گزارش شرق، علي لاريجاني افزود: «بنده در سخنان قبل و بعد از پيروزي انقلاب امام خميني تأمل کردم و مشاهده کردم سخنان امام و انتخاب واژگان ازسوي ايشان با دقت انجام ميشد. سنگينترين جمله ايشان جمله «آمريکا شيطان بزرگ است» بود که شايد آن زمان کسي اين مسئله را باور نميکرد. يکي از رؤساي کشورهاي مرتبط با آمريکا در جلسهاي که اخيرا در سنپترزبورگ داشتم به بنده گفت: «آمريکاييها شيطان هستند». همانجا ياد جمله سيوانديسال قبل امام خميني (ره) افتادم».
او ادامه داد: «احمد شاملو نيز در کتاب آيدا که ازسوي همکارش گردآوري شده است، مصاحبهاي با يکي از نشريات غربي داشت که در آن مصاحبه نيم ساعت درخصوص بديها و شرارتهاي آمريکا سخن گفته است».
لاريجاني با طرح اين مسئله که چه خصوصياتي در رهبران صدر انقلاب اسلامي بود که امام خميني (ره) آن جمله معروف را بيان کردند، افزود: «به نظر بنده يکي از اين رهبران صدر انقلاب که به شهادت رسيدند و از حواريون امام بودند و مثل خود امام فدايي اسلام شدند، آيتالله سيدمصطفي خميني بودند. سکوت و گذشت رهبران صدر انقلاب موجب تداوميافتن راه انقلاب شد. در خاطرات آيتالله هاشميرفسنجاني ذکر شده است که وقتي آخر جنگ شد خدمت امام رفتم و عرض کردم حاضرم خاتمه جنگ را اعلام کنم و شما من را محاکمه کنيد امام بزرگواري کردند و خودشان اين موضوع را به جان خريدند و آن جمله معروف را بيان کردند».
رئيس مجلس گفت: «آيتالله سيدمصطفي خميني و مرحوم حاج احمدآقا خميني در پشت صحنه انقلاب نخواستند ديده شوند، درحاليکه خيلي از مسائل را ساده، سهل و آسان ميکردند. شهيد بهشتي نيز از جمله ياران صدر انقلاب بود که آماج تلخترين تهمتها و توهينها، چه از سوي بنيصدر و يارانش و چه از سوي طرفداران انقلاب و ياران ولايت فقيه قرار گرفت. توهينهايي نظير انحصارطلب، ديکتاتور و راسپوتين از جمله تهمتها و توهينهايي بودند که به ايشان زدند، اما چرا ايشان پاي انقلاب ايستاد، ايشان آبروي خود را فداي انقلاب و اسلام کرد».
او دينداري منبعث از عقلانيت را از پايههاي تفکر ياران امام برشمرد و افزود: «وقتي فکر ياران اصلي امام، بهويژه شهيد سيدمصطفي خميني، شهيد بهشتي و شهيد مطهري را ميبينيم، مشاهده ميکنيم قرائتي از دين را قبول داشتند که در آن پايههايي از عقلانيت وجود دارد که اين مسئله بسيار حائز اهميت است، چراکه موجب بسط فرهنگي در جامعه ميشود که مبناي آن عقلانيت است، آن هم در شرايطي که در مقابل اين تفکر، روش و تفکر احساسي و زودگذر حاکم بود».
لاريجاني ادامه داد: «جامعهاي که تفکر ديني آن بر مبناي عقلانيت و فلسفه نباشد يا دچار تحجر ميشود يا دچار التهاب. نمونه آن وهابيت و داعشيگري است که سطحيترين برداشت احساسي و غيرعقلايي را از دين دارند. در فلسفه اسلامي هيچوقت بين عقل و وحي آنطور که در غرب مطرح ميشود مغايرت و تقابل وجود نداشته است. اين دقت نظر فلسفي در نوشتار و تفکر حاجآقا مصطفي بهخوبي قابلمشاهده است».