روزنامه شهروند نوشت: کمتر کسی باور میکرد که سلفی گرفتن به یکی از منابع قابل توجه مرگومیر تبدیل شود، بطوری که هر روز شاهد سقوط مرگبار چند نفر در هنگام سلفی گرفتن هستیم. ولی تب سلفی گرفتن با هر چیز و هرکس، چنان اوج گرفته است که پیر و جوان، زن و مرد، باسواد و کمسواد، فقیر و غنی، مذهبی و غیرمذهبی، سیاسی و غیرسیاسی و شهری و روستایی... نمیشناسد. مرگومیر نیز در این فرآیند، شکلهای گوناگونی پیدا میکند.
مرگومیر ناشی از ضربه مغزی به دلیل سقوط از ساختمان یا دره و مرگومیر و یا زخمی شدن ناشی از خبط سیاسی. سلفی برخی از نمایندگان مجلس با خانم موگرینی که در میان آنان نمایندگان لیست امید بودند، انعکاس گستردهای داشت و کمابیش قریب به اتفاق داوریها در این مورد (حداقل تا آنجا که بنده مطلع شدم) منفی و در جهت محکوم کردن این رفتار بود. عدهای نیز چند گام به عقبتر از ماجرا رفتند و حتی گریبان شعار تکرار میکنم را گرفتند که محصول آن چنین نمایندگانی است.
هرکس نیز از دیدن چنین تصاویری آن هم در مجلس ناراحت میشود ولی درعین ناخرسندی از این رفتار، میتوان نگاه دیگری را نیز داشت یا حداقل محل تأمل دانست. به ویژه آنکه یکی از نمایندگان حاضر در این برنامه به سرعت پوزش خواسته و اتفاقا توضیح جالبی داد. مبنی بر اینکه این عکس در فضای غیررسمی گرفته شده است و نمایندگان درحال شوخی با یکدیگر بودهاند. اگر از این زاویه به مسأله نگاه شود تا حدی انتقادات تلطیف و کمرنگ خواهد شد، زیرا در یک فضای غیررسمی رفتارها تا حدی متفاوت از حالت جدی بودن است. با این وجود مشکلی که پیش میآید این است که چرا نمایندگان توجهی به این واقعیت ساده نمیکنند که با وجود موبایل و اینترنت چیزی بهعنوان فضای غیررسمی نداریم. در هر فضایی که این دو یا حتی فقط موبایل وجود دارد؛ فضای رسمی تلقی میشود. دیگر نمیتوان داخل مجلس دراز کشید یا کفش را از پا درآورد یا خوابید و چرت زد یا رفتارهایی کرد که در فضای غیررسمی ایرادی ندارد ولی با وجود چنین چشمهای تیزبینی که درصدد شکار لحظهها هستند باید مراقب رفتارهای خود بود و پذیرفتنی نیست که آن را به فضای غیررسمی تقلیل داد. وقتی که تصویری پخش شد مخاطب و بیننده تحلیل و برداشت خود را خواهد داشت.
به نظر میرسد که حتی اگر بپذیریم که فضای رخداد مذکور غیررسمی بوده، ولی این حد از رفتارهای غیررسمی در صحن مجلس و فضای آن معرف این است که نمایندگان کمابیش فضای مجلس را غیررسمی تلقی میکنند و به نظر میرسد که آنان در این محیط کاری بیش از اندازه وارد رفتارهای شوخی و خنده میشوند. حتی سلفی گرفتن نیز ذاتا برای این سطح از جایگاه چیز جالبی نیست، ولی ظاهرا نمایندگان بیش از اندازه مثل مردم شدهاند!! گویی که این نوع سلفی گرفتنها روزی به درد تبلیغات انتخاباتی خواهد خورد. یکی از مهمترین انتقاداتی که به این عمل نمایندگان شده این است که آن را مصداق خودباختگی معرفی کردهاند هرچند معلوم نیست که تا چه اندازه میتوان چنین نتیجهای را از این رفتار گرفت، حتی اگر بتوان این اتهام را متوجه آنان کرد، باید در نظر داشت که خودباختگی ابعاد بزرگتر و مهمتری دارد که نباید از آن غفلت کرد.
هنگامی که بیشتر متولیان رسمی برای تأیید و رد ادعاهای خود به اظهارات و یا مستندات طرفهای غربی ارجاع میدهند مصداق مهمتری از خودباختگی در برابر غرب و دیگران است تا انداختن یک سلفی. فرق این سفلی در این است که به صورت تصویر دیده میشود ولی آن کسی که خبر نتایج یک نظرسنجی انجام شده در داخل کشور را به صورت مستقل گزارش نمیکند یا قبول ندارد ولی هنگامی که همان نظرسنجی را یک موسسه و دانشگاه خارجی منتشر کند فوری آن را بهعنوان یک وحی مُنزِل میپذیرند و منعکس میکنند، مصداق بدتری از خودباختگی است.
رفتار نمایندگان از این حیث که در فضای مجلس بیش از حد رفتار غیررسمی دارند و از این جهت که توجه کافی به بازتاب آن نداشتهاند و بالاخره از این حیث که این تصویر را با خانم موگرینی انداختهاند میتواند محل نقد باشد، درعینحال برداشتهای حاد که این رفتار را مصداق خودباختگی شدید دانسته و نتایج سوء سیاسی بر این رفتار بارکرده چندان قابل قبول به نظر نمیرسد.