سيدمحمود علوي ٦٣ساله، وزير مهربان و خوشبرخورد دولت حسن روحاني، نهتنها به واسطه وزير وزارتخانه حساس اطلاعات، بلکه به خاطر روحيه و شخصيت خاص خود نيز جذابيت دارد. او متولد لامرد فارس است و از سهسالگي به همراه پدر روحاني خود که براي تکميل تحصيلات حوزوي عازم نجف شده بود، به عراق سفر كرد.
به گزارش شرق، خود نيز از ١٦سالگي در همان نجف لباس طلبگي پوشيده و سپس دروس حوزوي را در آبادان و قم ادامه داد. او در خاطرات خود از علاقهاش به کارهاي فرهنگي نيز گفته؛ در کودکي عکاسي، در دوران نوجواني نقاشي و در جواني بازيگري تئاتر را هم تجربه کرده است.علوي پيش از انقلاب دانشجو هم بوده است و عضو فعال اغلب انجمنهاي اسلامي دانشجويان.
او دکتراي فقه و مباني حقوق اسلامي از دانشگاه فردوسي مشهد را دارد و در پژوهشکده امام خميني و انقلاب اسلامي، دانشکده الهيات دانشگاه تهران، دانشگاه امام صادق، دانشگاه مذاهب اسلامي، دانشگاه آزاد و دانشکده علوم حديث استاد بوده است. بعد از انقلاب و در رقابتهاي اولين دوره مجلس شرکت کرد و به عنوان نماينده لامرد وارد پارلمان شد. او در دوره دوم و چهارم و پنجم نيز نماينده مجلس بود اما براي انتخابات مجلس نهم رد صلاحيت شد.
علوي در سال ٩٤ در فهرست انتخاباتي «خبرگان مردم» - فهرست مشترک اصلاحطلبان و اعتدالگرايان- قرار گرفت و به عنوان دهمين نفر از تهران راهي مجلس خبرگان رهبري شد.داستان وزيرشدن او نيز جالب است؛ علوي دراينباره در يک مصاحبه تلويزيوني گفته: «به دليل سوابق کاري خود فکر ميکردم که آقاي روحاني وزارت کشور را به من پيشنهاد دهند، زماني که دکتر روحاني از من درخواست همکاري کردند، گفتم آقاي دکتر ما اگر تبليغ شما را کرديم، نيتمان اين بود که کار کشور، دست يک آدم عاقل بيفتد که الحمدلله نتيجه هم گرفتيم و هيچ توقعي هم نداريم.
بنده استاد دانشگاهم و مشغول درسدادن هستم، اما اگر نياز به همکاري من داريد، حتي اگر فقط پاسخگويي به تلفنهاي شما هم باشد، بنده کوتاهي نخواهم کرد، اما آقاي روحاني برخلاف تصورات من گفتند: ميخواهم وزارت اطلاعات را به شما بسپارم!».
در نهايت او در همان مجلس نهمي که براي نمايندگي آن رد صلاحيت شده بود، به عنوان وزير اطلاعات معرفي شد و با کسب ٢٢٧ رأي موافق از ٢٨٣ رأي، هفتمين وزير اطلاعات جمهوري اسلامي ايران شد. روحيههاي خاص او در مدت وزارتش نشان از روش و منش متفاوت او به اين وزارتخانه است. خيليها در روز رأيگيري مجلس دهم و رياستجمهوري يازدهم، او را در ميان مردم و منتظر در صف رأيگيري ديدهاند. حتي او بارها در پيادهروي صبحگاهي نيز شرکت کرده است.
او در تبريز با پيادهروي در خيابانهاي تبريز از مقبره سيدحمزه، مقبرهالشعرا، مسجد کبود و عمارت ميدان ساعت تبريز بازديد کرد يا در پيادهروي در کنار سواحل کيش و خيابانهاي اصفهان شرکت کرده است. دي ماه سال گذشته نيز در شهر آبادان پيادهروي و در نماز مسجد قائم اين شهر شرکت کرد که نشان از روحيه خاص اوست. چندروزي به پايان دولت يازدهم و وزارت سيدمحمود علوي باقي است.
بايد ديد حسن روحاني وزير خاص و خوشبرخورد خود را دوباره انتخاب خواهد کرد، وزيري که رويکردش را به اين وزارتخانه حساس اينگونه بيان کرده است: «وزارت اطلاعات در پي آن است که نقش پدري براي مردم ايفا کند که علاوه بر مهرورزي به همه فرزندان، آن فرزنداني را هم که راه خطا رفتهاند به مسير درست راهنمایی کند و به قولي کار وزارت اطلاعات دستگيري از مردم است نه دستگيرکردن آنان».
گزيده صحبتهاي او در مدت چهار سال وزارت او در ادامه ميآيد:
نقش نهادهاي امنيتي در احضار خبرنگاران و پرونده دوتابعيتيها: کساني که فکر کردند مسئله دوتابعيتي ميتواند ابزاري براي بهچالشکشيدن دولت در افکار عمومي باشد، به ابزار خوبي متمسک نشدند و اين ريسمان پوسيده است و خود کساني که اين موضوع را مطرح ميکردند نيز کمکم به اين نتيجه ميرسند که اين نردبان، نردبان محکمي براي بهچالشکشيدن دولت نيست.
من بارها گفتهام با احضار، بازداشت و زندانيکردن فعالان مدني اعم از فعالان رسانهاي، فعالان فرهنگي و هنري، اقتصادي و سياسي نه به عنوان يک روحاني يا دانشگاهي بلکه به عنوان يک مقام امنيتي مخالفم چراکه در مديريت جامعه اصحاب رسانه و فعالان سياسي همه خودي هستند و براي مديريت اين جامعه ارعاب و روشهاي سخت وسيله صحيحي نيست، بلکه روش صحيح مديريت اين جامعه اين است که با آنان تعامل شود (۲۱ تير ۱۳۹۶)
فضاي مجازي: وزارت اطلاعات در حوزه صيانت از امنيت فضاي مجازي به جاي پاککردن صورت مسئله و بستن فضاي مجازي، امکان بهرهوري سالم مردم و مقابله با سوءاستفادههاي دشمن را فراهم کرده است و امروز وزارت اطلاعات بر فضاي مجازي اشراف کامل دارد و با رصد کامل کانالهاي شبکههاي اجتماعي صيانت و امنيت فعالان سياسي را مدنظر قرار داده و از هرگونه انحراف جلوگيري کرده است. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶)
فضاي امن در دانشگاه و اقتصاد: هدف ما امنيت بر فعالان اقتصادي است چراکه اقتصاد با امنيت شکوفا ميشود. همچنين امنيت بر دانشگاه را مدنظر داريم تا دانشگاهيان احساس امنيت کرده و استاد و دانشجو در چارچوب ارزشهاي انساني و الهي به راحتي نظرات خود را بيان کنند ولي فضاي امنيتي بر دانشگاه حکمفرما نباشد. (۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶)
امکان فعاليتِ سلايق گوناگون: افراد و تشکلهايي که به اصل نظام و ولايت فقيه معتقد بوده و آنها را قبول دارند با سلايق گوناگون در جمهوري اسلامي مجاز به فعاليت سياسي و اجتماعي هستند؛ هرچند ممکن است در مسائل فرعي اختلافنظرهايي بين افراد و گروهها وجود داشته باشد که وزارت اطلاعات با توجه به جايگاه خود در اين امور دخالت نميکند. (۲۷ فروردين ۱۳۹۶)
استفاده ابزاري از نفوذ: وزارت اطلاعات با دقت به مسئله نفوذ توجه دارد و بر آن اشراف اطلاعاتي لازم را دارد و به خوبي ميداند که اين موضوع عمق و پيچيدگيهاي خاص خود را دارد و در برخورد با آن ابعاد مختلف مورد توجه قرار ميگيرد و اطلاعات مرتبط با آن را به دقت رصد ميکنند اما بايد توجه داشت استفاده ابزاري از نفوذ دشمن در جهت منافع سياسي جفا به هشدارهاي رهبري و مشکلساز در برخورد با آن است. (۴ آبان ۱۳۹۵)
استقبال از نقد: دولت لبهاي کساني را که انتقاد ميکنند ميبوسد و از نقد آنها استقبال ميکند اما همگان بايد بدانند که ادبيات انتقاد با ادبيات تخريب متفاوت است. (٣ شهريور ١٣٩٥)
مملکت براي همه است: مملكت مال شيعه و سني و اهل حق و مال راست و مال چپ و اصولگرا و اعتدالي نيست، مال همه است و كار دستگاه اطلاعاتي هم اين است كه آرامش را براي همه مملكت فراهم كند چون وقتي مملكت آرام باشد، كارها پيش ميرود و وقتي مردم دلخوش باشند، دستشان به كار ميرود، كار درست ميشود و درآمد كسب ميكند و زندگي خود را سروسامان ميدهد و كار تكتك افراد وقتي پيش برود، كار جماعت هم پيش خواهد رفت. (۲۷ تير ۱۳۹۵)
اهميت فضاي باز در جامعه: همانگونه که در عرصههاي مختلف نظامي و غيرنظامي سرداراني داريم، سرمايهگذاران در بخش اقتصادي نيز همانند سرداراني هستند که رشد و توسعه را براي کشور به ارمغان ميآورند، از اين رو ايجاد دستانداز براي سرمايهگذاران سالم فساد است... در فضاي بسته عدهاي تحريک ميشوند تا آن فضا را بشکنند، ولي در شرايطي که فضاي جامعه باز باشد، اين اتفاق رخ نخواهد داد، هرچند بايد به اين موضوع نيز توجه کرد که خلاقيت، توأم با آرامش ايجاد ميشود و صنعت و اقتصاد در اين شرايط ميتوانند شکوفا شوند. به تعبيري، فضاي استرس خلاقيتکش است. (۱۱ آبان ۱۳۹۴)
مذاکرات هستهاي: سؤال اينجاست که وقتي عملياتي اين ميزان از موفقيت را به دست ميآورد، آيا راديو و تلويزيون به خاطر پيروزي بهدستآمده و زمينهاي آزادشده مارش پيروزي مينواختند يا به خاطر شهادت عدهاي از رزمندگان عزيز مارش عزا پخش ميکردند؟ در مذاکرات هستهاي هم اين اتفاق افتاد؛ ٨٠ درصد از اهداف محقق شده است و وقت نواختن مارش پيروزي است، اما متأسفانه ميبينيم که هيئت مذاکرهکننده تبديل به خائن و سادهلوح ميشوند. (۳ آبان ۱۳۹۴)
فضاي امن در جامعه دانشگاهي: امروز جامعه علمي و دانشگاهي و حوزه احساس آرامش ميکنند، زيرا فضاي امنيتي در آنها وجود ندارد. (۲۰ مهر ۱۳۹۴)
فرهنگ و نسبت آن با وزارت اطلاعات: ما در وزارت اطلاعات وظيفه خود ميبينيم که در خدمت فرهنگ باشيم. بايد براي فرهنگ امنيت را ايجاد کنيم تا عناصر فرهنگي احساس امنيت و آرامش کنند. در اين آرامش است که نيروهاي فرهنگي قادرند ابداع و خلاقيت داشته باشند. در فضايي که ميتواند انتخاب کند ميتواند پديدههاي بديع را معرفي و عرضه کند.
هر کار فرهنگي بايد در جهت پررنگکردن اين هدف باشد که ارزشهاي اخلاقي به تمام معنا شکوفا شوند... حتي اگر اميد به بهشت و ترس از جهنم نباشد و خبري از سربرآوردن از قبر و مبعوثشدن نيست، باز هم حق اين است و شايسته اين است که به دنبال اخلاق برويم؛ چراکه مسير موفقيت در مسير ارزشهاي اخلاقي است. ايمان هم اگر نداري، جوانمرد باش! (۲۰ مرداد ۱۳۹۴)
عدم ايجاد امنيت با وحشت: اگر کشورهايي با ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم امنيت را بر پا ميکنند در جامعه اسلامي با توجه به آموزههاي اسلام و روايات متعدد ائمه اين اقدام غيرقابلقبول است. (۲۷ خرداد ۱۳۹۴)
مچگيري نميکنيم: امنيت و آرامش بايد همراه با لبخند روي لبها و شادابي باشد و وقتي چنين امنيتي باشد، جامعه در همه بخشها رو به توسعه ميرود و انسانهاي فعال فرهنگي در سايه امنيت ميتوانند نوپردازي و شکوفايي فرهنگي و هنري داشته باشند... اشداء علي الکفار تعداد اندکي هستند، کساني که دست به ماشه ميبرند و امنيت مردم و نظام را به خطر مياندازند، دستهاي قدرتمند سربازان گمنام امام زمان (عج) آنها را نشانه ميگيرد تا آحاد جامعه از امنيت مثالزدني نظام استفاده کنند.... عدم وابستگي وزارت اطلاعات نه به معناي نفي جناحها بلکه به معناي اثبات همه جناحهاست، کشور مال همه است؛ همه در چارچوب قانون ميتوانند فعاليت کنند... ترجيح ميدهيم دست افراد را بگيريم که زمين نخورند نه اينکه بگذاريم زمين بخورند بعد بخواهيم مچ آنها را بگيريم.
امنيت گورستاني نميخواهيم: ما در وزارت اطلاعات صرفا به پرونده گذشته افراد اکتفا نميکنيم. اکنون يک شوراي تعيين صلاحيت تشکيل داده و يک روحاني غيرخطي را مسئول آن کردهايم و به او گفتهايم که جواب در قيامت با خود اوست. ما حتي افراد را براي توضيح درباره عملکرد گذشته آنها دعوت ميکنيم، ما با آبروي افراد بازي نميکنيم... براي حاکميت فرهنگ ديني ما نميتوانيم آرامش مردم را سلب کنيم. بستر رشد فرهنگ ديني، آرامش جامعه است.
امنيتي که اسلام براي جامعه ميپسندد، امنيت همراه با آرامش، شادابي و سرور است. امنيت گورستاني جامعه را به جايي نميرساند... طبق اطلاعات ناجا در دو ماه اول سال ٩٤ تجمعات صنفي ٥٥ درصد افزايش داشته است، بنابراين امکان تبديل اين تجمعات به اعتراضات سياسي و چالشهاي امنيتي وجود دارد. در اين بيپولي لبخند فرمانداران و مسئولان ميتواند رضايت مردم را به دست آورد. (۹ خرداد ۱۳۹۴)
دانشگاه: بايد سايه امنيتيشدن مراکز آموزشي برداشته شود... استادان، دانشجويان و طلبهها با رعايت چارچوب نظام در جهت حفظ امنيت کشور تلاش خواهند کرد. (۱۱ آذر ۱۳۹۳)
رضايت مردم: اگر ميخواهيم امنيت پايدار در جامعه برقرار شود، بايد به مردم شخصيت دهيم و زمينه رضايتمندي آنان را فراهم کنيم... وقتي آرامش و امنيت در جامعه باشد، سرمايهگذاران فرصت و جرئت سرمايهگذاري و اشتغالآفريني را مييابند. (۱ آذر ۱۳۹۳)
نهادهاي امنيتي موظف به بسترسازي براي جلب اعتماد سرمايهگذاران هستند. (۳۰ مرداد ۱۳۹۳)
مردم وقتي امنيت رواني و آرامش روحي داشته باشند به دنبال ناهنجاري نميروند. (۱۳ مرداد ۱۳۹۳)
درباره برهمزدن سخنرانيها بهدست عناصر مدعي ايمان: در زمان انقلاب بسياري کسي چون شهيد بهشتي را ترور شخصيتي ميکردند و اکنون نيز اين اتفاق در مورد برخي مسئولان رخ ميدهد. برخي براي رسيدن به اهداف سياسي دروغ ميگويند، از احکام اسلامي و ارزشهاي اخلاقي عبور و هتک حرمت ميکنند و آنچه سخت انسان را دچار افسردگي ميکند اين است که کساني اين کار را ميکنند که خود را مؤمن، ولايتمدار و معتقد به شرع ميدانند.
اندکي غفلت ميتواند ما را دچار فاجعه هفتم تير و موجبات هفتم تير را فراهم كند. بايد بههوش باشيم. آنچه دو، سه سال پيش اتفاق افتاد و نوه امام را در حرم امام هو كردند چه بود؟ آنچه در قم اتفاق افتاد و حرم حضرت معصومه (س) را هتک حرمت کردند و سخنراني رئيس مجلس را مورد وهن قرار دادند چه بود؟ در شب احيا که در حرم ثامنالائمه مراسم سخنراني آقاي ناطقنوري را بههم زدند چه بود؟ اينها نمونه همانهايي است که در مورد شهيد بهشتي در زمان انقلاب ميديديم و متأسفانه تا زماني که مقام معظم رهبري اين اقدامات را تقبيح نکرده بودند، اين افراد حاضر به قبول قبح آن اقدامات نبودند. حسن و قبح برخي امور ذاتي است. اين حرکتها حرکتهاي قبيحي بود، اما آيا حتما بايد رهبري ميگفتند؟ (۷ تير ۱۳۹۳)
ما بايد با دانشجو دلسوزي پدرانه داشته باشيم و بايد جوابي به سؤالات بدهيم که او را قانع کند، نه ساکت کند و اگر غير از اين باشد، اشتباه از عملکرد ماست (۹ خرداد ۱۳۹۳).
اهميت گردشگري: مردم کشورها به قانون کشورهاي مقصد احترام ميگذارند، هر فعاليتي به طور طبيعي آفتهايي در پي دارد که نبايد گردشگري را به دليل آفتهايي که ممکن است داشته باشد تعطيل کرد... با رشد و توسعه گردشـگري ناهنجاريها در کشور از بين ميرود بنابراين فرهنگ تکريم و گراميداشت گردشگران بايد رواج پيدا کند... در بسياري از کشورهايي که حتي گوشهاي از ظرفيتهاي کشور ما را ندارند صنعت گردشگري رواج يافته و درآمد ارزي بسياري عايد اين کشورها شده است، ما بايد با برنامهريزي و همکاري همه دستگاهها و بخش خصوصي از جاذبههاي فرهنگي و تاريخي کشورمان براي جذب گردشگر استفاده کنيم (۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳).
زندگي خصوصي مردم: مردم بايد احساس کنند کسي به آنها تعرض نميکند و جان و مالشان در امنيت است و ما هم حق نداريم در زندگي خصوصي مردم سرک بکشيم (۹ ارديبهشت ۱۳۹۳).
مسائل فرهنگي، امنيتي نيستند: امروز با موج عرفانهاي کاذب مواجهيم که برخورد با آنها امنيتي نيست، بلکه برخورد فرهنگي است. راهکار حجاب و عفاف هم دادزدن و توسريزدن نيست، بلکه نيازمند اقدام فرهنگي است... اکنون مسئوليت وزارت اطلاعات به دوش يک انسان فرهنگي گذاشته شده است، بنابراين يکي از وظايفي که بهعنوان متوليان فرهنگي به دوش ماست صيانت از آحاد جامعه است، با رويکرد فرهنگي تلاش ميکنيم همه مردم امنيت داشته باشند... بايد فضا بهگونهاي باشد که دانشجو و استاد در دانشگاه و معلم و دانشآموز در مدرسه بتوانند بهراحتي حرف بزنند و رويکرد معلم هم اقنايي باشد. بايد آستانه تحملمان را بالا ببريم (۲ شهريور ۱۳۹۳).