
مرتضی طلایی رییس پلیس سابق تهران و نماینده فعلی شورای شهر تهران در یادداشتی در سایت "فردا" به دفاع از آنچه "نودیسم"می نامد پرداخته است:
پسوند «ایسم» (ISM) در زبان انگلیسی، نشان از تعلق به یک تفکر، روش و طریق دارد و من با تسامح این پسوند بیگانه را بر واژهای فارسی یعنی نود قرار دادهام!
به یاد ندارم که هیچگاه حتی در زمان جوانی از خیل طرفداران پرشور فوتبال نه از جنس هولیگانها که حتی از آن دستهای که نتایج را به صورت مستمر پیگیری میکنند، بوده باشم اما نگارنده بر این اعتقاد است که برنامه نود نماینده روشی است که میبایست فراتر از موضوع فوتبال یا ورزش مورد مداقه قرار گیرد.
در مکاتب سیاسی مطبوعات را رکن چهارم مردمسالاری مینامند که البته این واژه در این عصر با رشد پرشتاب و سرسامآور رسانههای دیداری، شنیداری و مجازی باید به رسانه تعبیر شود.
رسانه تأویلی است که از واژه (Media) انجام شده و معادل دقیق این واژه در فارسی «واسطه» است، این واسطهگری رسانه در جوامع امروزی اغلب به سه گونه رخ مینمایاند:
اول بازیگری که در بین دو یا چند سوی یک مجادله، جهت اصلاح، پیامهای طرفین منازعه را به یکدیگر رسانده و دیدگاههای مصلحانه خود را نیز انتقال میدهد.
دوم شرایطی که طرفین یک ارتباط از طریق رسانه و با انتقال مفاهیم، فضای ارتباطی خود را تکمیل یا تثبیت میکنند.
و سوم ایجاد یک فضای رفت و برگشتی و بازتاب پرسش و پاسخهای طرفینی است.
اگر رسانه را از نظرگاه واسطگی بررسی نماییم، روشنتر و محسوستر میتوان تأثیرگذاری که از رهگذر برقراری ارتباط میان لایههای مختلف اجتماع و همچنین میان محیط سیاسی و محیط اجتماعی و نقش امنیت آفرین رسانهها ایجاد میشود را حس نمود.
برنامه ورزشی نود الگوی موفقی را در چند سال گذشته از چنین مدلی به نمایش گذاشته و واسطهگری بسیار موفقی میان هواداران و مدیران ورزشی انجام داده است، نود با محافظهکاری حداقلی، جستجو و پرسشگری، پیگیری به نمایندگی افکار عمومی و بی گذشتن در برابر خطاها و نکاتی از این دست، نشان داد که رسانه میتواند به ثقلی سنگین و اثر بخش در اجتماع بدل شود و حساسیتهای حول این برنامه را نیز باید از این زاویه دید که ذائقه ما هنوز به تابانده شدن نور توسط رسانهها عادت نکرده است.
یقیناً انتقاد و کاستی نیز در نود وجود دارد اما نودیسم نماد روشی است که رسالت امروز رسانههای ما و تکلیف نخبگان برای تعمیق چنین باوری را شکل میدهد. در روابط اجتماعی، زمانی نقش واسطگی به مجموعهای اعطا میشود که طرفین به واسطه، اعتماد داشته باشند و رسانههای ما با حفظ حدود اخلاقی، قانونی، شرعی، مصلحتهای اجتماعی و ملی در کنار ترک محافظهکاری بیدلیل و توجیهگری یک طرفه، میتوانند آن را کسب و رسالت تاریخی خود را برای تعمیق وحدت و همبستگی ملی ایفا نمایند.
الگوی نود در رسانه ملی میتواند در حوزههای اجتماعی و سیاسی نیز تعقیب و از این راه مقوم منافع ملی شود. انتقال سوالهای موجود در حوزه مردمی به مدیران سیاسی و انتقال پاسخهای ایشان نه در چارچوبهای کلیشهای که با صراحت و شفافیت، فضا را از امپراطوریهای رسانهای بیگانه گرفته و اعتماد به مجاری اطلاعرسانی داخلی را تقویت مینماید.
در سالهای گذشته شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، برنامههای ورزشی متعددی را تدارک دیدند اما کمترین توفیقی در کسب مخاطب نداشتند چراکه مخاطب توجه تام و تمام خود را به نود داده بود و بسط این روش در حوزههای دیگر میتواند این تجربه موفق را تکرار نماید.
مجری جوان این برنامه یعنی عادل فردوسیپور، حق بزرگی به گردن جامعه رسانه ای کشور دارد و این نوشتار علاوه بر همه آنچه که اشاره شد، ادای دینی است به جوانی موفق در صحنه رسانه.
نگارنده در زمان مدیریت انتظامی در برنامههای چالشی مانند کولهپشتی شرکت نموده بود که در آن زمان برخی تعبیر حریمشکنی از آن داشتند اما همواره به این اعتقاد بودهام که طرح صریح سوالات مردم از طریق رسانهها نه شکستن حرمت که تحکیم و تثبیت آن است. امیدوارم همه ما بویژه مدیران سیاسی و اجتماعی اولاً این حق رسانه را به رسمیت شناخته و ثانیاً در راه گسترش آن بکوشیم.
در پایان شروع مجدد پخش برنامه نود را به فال نیک گرفته و امیدوار به تکثیر روش آن در رسانه ملی هستیم.