جنگ هستهاي هنوز خطري بسيار واقعي و هراسناک است اما تهديد سايبري فراگير تهديدي است که مقابله با آن حتي سختتر است.
به گزارش وقایع اتفاقیه به نقل از استراتفور جنگ سايبري لايهاي روي تنشهاي حاصل از دوران جنگ سرد افزوده است. جنگ سردي که هنوز فراموش نشده و کوچکترين تنشي در سطح جهاني يادآور آن روزها محسوب ميشود. جنگ سايبري ابعاد تازهاي بر تهديدهاي سياسي محسوب شده و در مقياس تاکتيکي، عملي و استراتژيهاي مهار بسيار خطرناکتر از ساير جنگهاست. اينها جديدترين سلاحهاي از راه دور هستند: کامپیوترها.
البته تصاوير وينستون چرچيل و پردههاي آهني اطراف بلوک شوروي، نوستالژيهايي هستند که تا به امروز باقي ماندهاند اما بهجاي اين تصاوير غمانگيز حالا هولوگرامهاي پرزرق و برق ديجيتال ظهور کردهاند؛ واقعيت مجازي براي ايجاد گمراهي در سطح بينالمللي. آنتاگونيستهاي پشت اين پردههاي نامريي حداقل از ديدگاه آمريکا روشن است: روسيه، چين و ايران.
اما هر کسي متناسب با جاهطلبي خود ميتواند در اين دوران وارد جنگ شود از جمله بازيگران دولتي و غيردولتي، گروههاي نيابتي و فعالين مدني. تابهحال در تاريخ بشريت موانع ورود در يک درگيري جهاني تا اين اندازه اندک نبوده است: تنها چيزي که نياز داريد مغز، انگيزه و کامپيوتر است. جنگ سرد سايبري به اين شکل است. عصري که در آن ادراک تبديل به واقعيت ميشود.
اگر هک روسها از کميته ملي حزب دموکرات واقعيت داشته باشد قدرتمندترين ابزار در اختيار هر کشور بسيار مبهم و تاريک خواهد بود؛ اين حرکتي است به سوي انکار و گمراهي. ابزارهاي قلمرو پنهان اقدامات عمليات اطلاعاتي (CA/IO)، ساختاري ادراکي هستند که با آن ميتوان چگونگي جنگ سرد سايبري را تعريف کرد. اين قلمرويي است با تاريخي داستاني و غني. تاکتيکهاي CA/IO دنيايي است در سازمانهاي اطلاعاتي جهان که از انواع راهها و ابزارها در خفا و به گونهاي نامرئي استفاده ميکردند و اغلب تأثيرهاي آنها قابل اندازهگيري نبود. درک و اندازهگيري اثرات اين دست تاکتيکها بسيار دشوار است اما اغلب فوايد آنها روشن است.
همين مسئله را ميتوان در عملياتي ديد که در فضاي سايبري هدايت ميشوند. بهعنوان مثال، نگاهي گذرا به دخالتهاي اخير روسيه در انتخابات کشورهاي غربي اين مسئله را نشان ميدهد. در سالهاي پيشرو ابزار سايبري تبديل به اقدامات فعال جديدي خواهند شد که اندازهگيري آنها سخت خواهد بود همانطور که شوروي عملياتي را براي ايجاد جنگهاي سياسي و شکلدادن به رويدادهاي جهاني انجام ميداد و بسياري از عوامل آن مخفي بوده و بهسادگي قابل شناسايي نبودند. شايد هيچکس در ساليان گذشته براي کسب مهارت دراينزمينه به اندازه روسها کار نکرده باشد.
روسها و سرويسهاي اطلاعاتي کرملين به اميد دستيابي به تسلط سياسي و ارضي، هدايت اروپا به سمت فروپاشي و تضعيف چهره ايالاتمتحده در سراسر جهان کار خود را به طرز ماهرانهاي با ترکيبي عملي از تاکتيکهاي نظامي و سايبري آغاز کردهاند تا اثري بزرگ ايجاد کنند.
در سوريه، روسيه شورشياني را که براي سرنگوني بشار اسد تلاش ميکردند با حملات هوايي و تاکتيکهاي سايبري مورد هدف قرار داد. نزديکيهاي خانه و در ميدان جنگ کريمه نيز جنگ نرم به سود روسها بود. پوتين همواره درها را به سوي اقدامات آتي نظامي باز گذاشته اما حالا حضور نظامي به «گزينه آخر» بدل شده است.
ابتدا قدرت نرم، بعد قدرت سخت و سوم اشغال نظامي. سال گذشته مسکو شرايطي مشابهي را در آمريکا با تاخت و تاز به ميدان سياست اين کشور ايجاد کرد. کرملين با هک اطلاعات حزب دموکرات از سرخوردگي نهفته در ميان مردم در مواجهه با سياستمداران واشنگتن بهره برد. آنها به گونهاي طراحي شده و با جوسازي و گيجکردن مردم اطلاعات را به بيرون درز ميدادند. اين نيرويي نيابتي براي انجام پيچيدهترين کارها با برجاي گذاشتن عميقترين زخمهاست.
تنها کاري که پوتين بايد بکند اين است که اين چرخ را به حرکت بيندازد و از شتاب و حرکت آن در ايجاد ويراني را تماشا کند. بنابراين جنگ سرد واقعا به پايان رسيده هرچند خط مقدم هنوز باز است. چشمانداز فيزيکي پنهان شده اما به دنياي مجازي انتقال پيدا کرده است. به هرحال تاکتيکهاي سايبري از روي هوي و هوس روي نميدهند بلکه با قصد و برنامه هستند و روسيه قطعا از آنها براي تقسيمبندي جهان و تضعيف دشمنان استفاده ميکند. جهان جنگ سرد هنوز تغيير نکرده هرچند تاکتیکها و اهداف عوض شده باشد.
اتکاي روسيه به کشف تازهاش يعني تاکتیکهاي سايبري چهره جغرافياي سياسي جهان را نيز تغيير داده است. حالا جهان در مجموعهاي از صفر و يکها فرو ميرود که راه دور يا بعد مسافت زميني هيچ محدوديتي براي آن ايجاد نميکند. اين دشمنان ديگر پنهان نيستند بلکه در پوششي تاريک عمل ميکنند که با چشم ديده نميشوند. اين دشمنان مسلح به نرمافزارهايي هجومي هستند که با هوشي غلط ساخته شدهاند.
اطلاعاتي که نادرست محافظت شده باشند، هدف قرار داده ميشوند و انکار چنين چيزي دقيقا هدفي است که آنها را در دستيابي به خواستههايشان ياري خواهد کرد. جاي تعجب ندارد که رهبران و نهادهاي غربي با اين جنگ سايبري سرد گيج شده باشند. به جاي ايراد گرفتن از يکديگر بايد انگشت را به سمت متهم واقعي گرفت.
در هر حال فرماندهان اطلاعاتي ايالاتمتحده از دونالد ترامپ خواستهاند تا هرچه سريعتر اقداماتي را علیه فعاليتهاي مخرب سايبري روسيه انجام دهد. بهترين نقطه براي شروع بهصراحت در اذعان به اين مسئله است. شايد زمان آن رسيده است که بزرگترين قدرتهاي جهان اعتراف کنند که جنگ سرد به پايان رسيده و چيزي به مراتب بدتر از آن آغاز شده است.
وقايعي که در برابر چشمان ما در دنياي مجازي روي ميدهد، ما را به سمت گمراهي، نادرستي و دستکاري ميکشاند و از انگيزههايي آب ميخورد که به آنها پرداخته نشده است. عمليات سايبري پوتين در جهت تضعيف حکومتهاي انعطافپذير و غنيشده توسط دموکراسي و حاکميت قانون است. پوتين دست روي واقعيتي گذاشته که بهخوبي ميداند او و حکومتش را شکننده کرده است.