معنی مناظره در لغتنامه دهخدا اینگونه آمده است: مناظره در لغت به معنی با هم نظر کردن، یعنی فکر کردن در حقیقت و ماهیت چیزی است. درواقع به مجادله و نزاع با همدیگر و بحث با یکدیگر در حقیقت و ماهیت چیزی مناظره گویند. درواقع در مناظرههای انتخاباتی که از سال ١٣٨٨ تاکنون پخش شده است، معنای واقعی مناظره دیده میشود. اما در هیچ کجا این معنی لغوی، اتهام زدن و دروغ گفتن نیامده است.
البته که از همان سال ١٣٨٨ در هر مناظره انتخاباتی که پخش شده، دروغهای بسیاری گفته شده و برخی از نامزدها اتهامات عجیبی به رقبای خود نسبت دادهاند. انگار این سبک از مناظره مرسوم است و مناظره صحیح با رعایت انسانیت و اخلاق درحال منسوخ شدن است.
امکان روشنگری مناظرهها نیست
مناظرههای زنده تلویزیونی از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری در ایران به اجرا در آمده است. سبک اولیه مناظرهها با سبکی که هماکنون در مناظرهها اجرا میشود متفاوت بود. سبک فعلی از انتخابات ریاستجمهوری سال ١٣٩٢ مرسوم شده و با تغییرات اندکی در این دوره از مناظرهها نیز به اجرا در آمده است. مناظرهها به سبکی که در ٣دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری در ایران به مورد اجرا در آمده، بهرغم محاسن زیادی که دارد؛ اما از معایب و نقاط ضعفی هم مصون نیست.
از جمله مهمترین نقاط ضعفی که برگزاری این شکل از مناظرهها در رسانه صداوسیما دارد آن است که با توجه به بینندگان دهها میلیونی مناظره زنده، برخی نامزدها که چندان مقید به اخلاق رقابتهای انتخاباتی نیستند از فرصت بینندههای زنده میلیونی استفاده کرده و عامدانه مطالب خلاف واقعی را بیان میکنند که در بیشتر موارد پاسخگویی و روشنگری درباره آن در موقع مناظره میسر نمیشود و پس از سپری شدن مناظره نیز دیگر وقت و مجالی برابر – با میزان بیننده یک مناظره زنده تلویزیونی - برای روشنگری باقی نمیماند.
مثالهای بسیاری را میتوان از این ٣دوره مناظرهای که طی دو دوره گذشته و مناظراتی که امسال پخش شد، بیان کرد. برای مثال محمود احمدینژاد در جریان مناظرات زنده سال ١٣٨٨ در مناظره با نخستوزیر دوران جنگ اتهاماتی را نسبت به مرحوم هاشمیرفسنجانی و فرزندانش و نیز فرزندان علیاکبر ناطقنوری مطرح کرد که البته مسئولان وقت سازمان صداوسیما بهرغم اعتراضات خانواده هاشمیرفسنجانی و ناطقنوری هیچگاه فرصت پاسخگویی به اتهامات مطرح شده از همان تریبون را به آنها ندادند.
همچنین رئیس دولتهای نهم و دهم در جریان مناظرات سال ١٣٨٨ گاه آمارها و مطالبی خلاف واقع بیان میکرد که پس از مناظرهها، درباره صحت مطالب مطرح شده در شبکههای اجتماعی و رسانهها از سوی کارشناسان مورد تردید جدی قرار میگرفت اما هیچگاه فرصت روشنگری درباره آنها در سطحی که در جریان مناظره زنده و در مقابل چشم دههامیلیون بیننده فراهم بود، فراهم نمیشد.
بررسی وعدههای نامزدها در صداوسیما، خروج از بیطرفی است
عباس تدین، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با «شهروند» به بیان نظرات خود در مورد ساختار قانونی مناظرههای انتخاباتی در صداوسیما پرداخت و گفت: در مورد ساختار مناظره که به نظر من ساختار مناسبی است درحال حاضر مناظرههایی که از صداوسیما پخش شده خروج از بیطرفی نداشته و نحوه مناظرهها کمی با توجه به مسائل دیگر حالت طبيعي دارد.
ولی دو نکته در مورد مناظرهها حایز اهمیت است. یکی بحث پخش زنده این مناظرهها است بهخصوص اینکه در همه جای دنیا باب است اینگونه مناظرههای سیاسی را به صورت زنده پخش کنند ولی نکته دوم که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته و ما در مناظرهها کمتر میبینیم این است که سوالاتی مطرح میشود و یا آنچه در این برنامه بازگو میشود ممکن است دغدغهها یا نیاز واقعی شهروندان نباشد. سوالاتی که ما گاهی مطرح میکنیم و یا مسائلی که به آن میپردازیم مردم بهطور مستقیم از بسیاری از این مسائل نفعی نخواهند برد.
بهطور مثال تصور کنید که ما در حوزه سیاست خارجی خودمان و یا نحوه تعاملات با کشورهای دیگر کارهایی را انجام دهیم و این را در مناظرهها بگوییم، باید توجه داشته باشیم که این موضوعات در اولویت دوم است. دغدغههای اصلی مردم در مناظرهها باید از زبان خود مردم شنیده شود.
فرض کنید که اگر هر روز یکی از این مناظرهها را برگزار کنیم و در جامعه نیازسنجی کنیم و سوالها را از مردم بگیریم و اینها را در آنجا مطرح کنیم و پاسخ دهیم بسیار بهتر خواهد بود. بنابراین در نحوه طرح سوالات یا دنبال کردن مسائلی که اهمیت ندارد یا کمتر اهمیت دارد برای شهروندان جامعه به نظرم این مناظرهها راه صحیح و واقعی خود را دنبال نمیکنند و دغدغههای اصلی مردم در مناظرهها مطرح نمیشود. پاسخ شفاف و واضحی هم از سوی نامزدها دریافت نمیشود زیرا نامزدها در این مناظرهها به بیان یک سری مسائل کلی میپردازند.
این حقوقدان در پاسخ به این سوال که برخی از نامزدها ادعا میکنند که به آنها تهمت زده شده، آیا این تهمتها را میتوان پیگیری کرد و اگر امکان این کار وجود داشته باشد چگونه میتوان آن را پیگیری کرد، گفت: دروغ جرم نیست. مگر در موارد خاصی که قانونگذار پیشبینی کرده است. نکته دوم در این مورد این خواهد بود که بحث نشر اکاذیب پیش خواهد آمد که این از لحاظی جرم است.
نشر اکاذیب هم به مواردی گفته میشود که فردی یک موضوع کذبی را به دیگری نسبت دهد و از طریق رسانهها منتشر شود. اگر مشخص شود که قصد فردی که این کار را انجام داده تشویش اذهان عمومی باشد این موضوع از طریق دادستان قابلیت پیگیری دارد. شخصی هم که از این اکاذیب متضرر شده است میتواند پیگیری کند.
درخصوص انتساب جرم هم همینگونه است. همانطور که در قانون مجازات آمده است آن هم تحت عنوان افترا قابلیت پیگیری دارد. شاکی خصوصی میتواند موضوع را دنبال و از شخصی که به او افترا زده است شکایت کند. اگر واقعا توهینی صورت گرفته و یا جرمی محقق شده مجازات هم دارد. بنابراین قابلیت پیگیری دارد. این جرایم هم جنبه عمومی دارند و هم شاکی خصوصی میتواند این کار را انجام دهد.
تدین در پاسخ به این سوال که آیا وجود یک نهاد نظارتی میتواند کمکی به رخ ندادن این موضوع کند، گفت: به نظر من این هیأت بعد از برگزاری انتخابات باید فعالیت کند زیرا این کار در زمان انتخابات بحث بیطرفی را زیر سوال خواهد برد فرض کنید ما یک نامزدی را به دلیل حرفی که زده محاکمه کنیم و یا این موضوع را در صداوسیما بررسی کنیم. این خودش خلاف قانون انتخابات و خلاف بحث بیطرفی نهادهای برگزارکننده انتخابات است.
میشود بعد از انتخابات موضوعات را مطرح کنیم و بگوییم وعده و یا حرفی که در زمان انتخابات مطرح شد واقعیت نداشته و یا درواقع اطلاعات غلطی ارایه شده. درحال حاضر بیان این موضوعات در این مقطع درست نیست و کما این که افکار عمومی بهخصوص در فضای مجازی این موضوعات را میسنجد. بههرحال کم و بیش مردم روی این موضوع فکر میکنند و خودشان به چالش میکشانند. میشود در فضای مجازی بحثی مطرح شود ولی اینکه ما برنامه تلویزیونی بسازیم و این موضوعات را در آن مطرح کنیم به نظر من دو ایراد اصلی دارد نخست خروج از بیطرفی و دوم بحث تحتتأثیر قرار گرفتن انتخابات و بررسی و شایستگی و توانایی نامزدها است.
در پاسخ به این سوال که آیا فکر نمیکنید بعد از انتخابات یک مقدار دير خواهد بود، گفت: نحوه برخورد و مطرح شدن این موضوع مهم است. ما نمیتوانیم از صداوسیما چنین توقعی داشته باشیم. زیرا میدانید رسانهای مانند صداوسیما بسیار تأثیرگذار است. بنابراین با توجه به امکانات صداوسیما قانونگذار گفته است که این امکانات نمیتواند به نحوی استفاده شود که به نامزدی ضربهای بزند و صلاحیت آن را زیر سوال ببرد، بنابراین باید کاملا بیطرف باشد. طرح این مسائل میتواند در یک مکانی خارج از صداوسیما باشد. در برنامههایی که نامزدها میگذارند و آن به شرطی است که قصد تخریب و زیر سوال بردن نامزد دیگر نباشد.
مناظرهها فرصتی طلایی برای کسب رأی در جریان مناظرات امسال نیز برخی نامزدها گاه مطالبی خلاف واقع و حتی اتهاماتی علیه برخی افراد و مسئولان در مناظرهها مطرح کردهاند که سازمانها و مسئولان مربوطه با صدور بیانیه و تکذیبیه به این قبیل مطالب خلاف واقع واکنش نشان دادهاند اما این تکذیبیهها در رسانه ملی مطرح نمیشود.
به بیان دیگر به نظر میرسد نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری دقایق هر چند اندک مناظره را فرصتی طلایی مییابند که به هر قیمتی که شده مطالبی بیان کنند که برای آنها رأیآور باشد و در این راستا ملاحظه اخلاق چندان وجهی نمییابد.
پخش مناظرههای انتخاباتی سالهاست که در بسیاری از کشورهای جهان قبل از مهمترین انتخاباتهایشان مانند همین انتخابات ریاستجمهوری پخش میشود. در مناظرههای آخرین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز مناظرههایی بین دو کاندیدای انتخابات به اجرا در آمد. البته در این مناظرهها هم به جای آنکه نامزدها از برنامههایشان برای کشور و مردم بگویند، زندگی خصوصی و حرفهای یکدیگر را به چالش میکشیدند، تا جایی که حتی پای روابط شخصی و زناشویی نیز به میان آمد.
اما نکته اصلی تفاوت مناظرهها در کشورهای دیگر و ایران در این است که در بسیاری از کشورهایی که مناظرههای انتخاباتی دارند، بلافاصله پس از مناظرههای زنده، شبکههای مختلف تلویزیونی برنامههای مکمل مناظرهها را پخش کرده و در این برنامهها اظهارات و ادعاهای مطرح شده از سوی نامزدها را با کارشناسان به نقد و بررسی میگذارند و در جریان این برنامهها بسیاری از مطالب مطرح شده از سوی نامزدها واکاوی شده و صحت و سقم آن مورد بررسی قرار میگیرد؛ درحالیکه در صداوسیما جای چنین برنامههایی پس از مناظرهها خالی است. اما وجود برنامههای نقد و بررسی مناظره در سیما خالی است و شاید یکی از دلایل مطرح شدن مطالب خلاف واقع از سوی برخی نامزدها به دلیل همین نقصان جدی است.
به بیان دیگر اگر بلافاصله پس از مناظرههای زنده برنامههایی برای نقد و بررسی جریان مناظره در همان شبکه یا شبکههای مختلف تلویزیونی سیما برگزار شود شاید بیان مطالب خلاف واقع نهتنها کمکی به میزان رأیآوری نامزدها نکند بلکه حتی از آرای آنها به نحو محسوسی نیز بکاهد.
شاید یکی از دلایل مطرح شدن برخی اتهامات و مطالب و آمار خلاف واقع از سوی برخی نامزدهای انتخاباتی نیز به همین دلیل است؛ چون نامزدها نیک میدانند که دقایق و ساعات مناظره به دلیل میزان بیننده بسیار طلایی و تعیینکننده است و هیچ برنامه و تبلیغی به لحاظ فرصت تبلیغاتی مساوی و همسنگ مناظره زنده تلویزیونی نیست.
مناظرههای انتخاباتی پخش شده از صداوسیما هر چند که راحتترین شیوه برای آگاهی مردم از رفتار و گفتار کاندیدای انتخاباتی است اما تجربههای قبلی نشان داده که در برخی مواقع متن این مناظرهها تحتتأثیر حاشیه قرار میگیرد.
مناظره انتخاباتی برای معرفی نامزدها رویه مرسومی است که به شیوههای گوناگون در روزهای منتهی به انتخاباتها در کشورهای مختلف دنبال میشود. این شیوه از تبلیغات برای درک بهتر شهروندان از برنامههای نامزدهای انتخاباتی بهویژه در انتخاباتهای ریاستجمهوری به کار گرفته میشود.
ارایه برنامه و دفاع از آن در رقابت با رقیب به شیوه مناظره از انتخاباتسال ١٣٨٨ در کشور رایج شد و در انتخابات خرداد ٩٢ نیز به شکل متفاوتتری ادامه داشت. در این روش کاندیداها با ارایه برنامه و شعارهای انتخاباتی از رسانه ملی، به صورت فراگیر با تمامی شهروندان جامعه در ارتباط هستند.
نکته اصلی اینجاست که نامزدها در مناظرهها بیشتر به سیاهنمایی یکدیگر میپردازند تا اینکه برنامه جامعی از برنامههایی که میخواهند در آینده و در منصب ریاستجمهوری اجرا کنند.
البته میتوان گفت در زمینه سیاهنمایی برنامه رقیبان تنها کاندیدای انتخاباتی مقصر نیستند، بلکه رسانه ملی و دستاندرکاران برنامه نیز هیچگونه برنامهای برای ارزیابی برنامههای نامزدها ندارند. این رسانه به جای استفاده از کارشناس برای ارزیابی وعدههای یک کاندیدا، نامزدها را مسئول این ارزیابی میکند.
تخریب شخصیتی و واردشدن به حریمهای خصوصی از دیگر مشکلاتی است که ممکن است در طول مناظره انتخاباتی بهعنوان یک تاکتیک برای برتری بر حریف مورد استفاده قرار گیرد. این روش در مناظرههای انتخاباتی خرداد ٨٨ مورد استفاده قرار گرفت و موجب ایجاد شبهات زیادی درباره بسیاری از شخصیتهای بزرگ نظام شد.
اگر بخواهیم برخی ضعفها و آسیبهای مناظره را بررسی کنیم نباید به راحتی از مجریان این مناظرهها چشمپوشی کنیم. مجریان مناظره در انتخابات ریاستجمهوری باید افرادی فراجناحی بوده و تعصب سیاسی در کار آنها اختلال ایجاد نکند.
نقش مجری در مناظره باید از پرسشگر و تنظیمکننده وقت کاندیدا به یک کنترلگر حرفهای تغییر پیدا کند. اگر نقش کنترلگر مجری در مناظره به خوبی پیاده شود، میتوان شاهد جمعکردن بسیاری از حاشیهها بود.
البته بهعنوان پیشنهاد میتوان گفت که حضور برخی بهعنوان نماینده مردم میتواند روند مناظرهها را جذابتر کند. نبود نمایندگانی از قشرهای مختلف جامعه که بتواند دغدغههای شهروندان را در مناظره مطرح کند، از دیگر کاستیهایی است که مناظرهها در این سه انتخابات داشتند. البته حضور افرادی از اقشار مختلف جامعه معنای حمایت یا تخریب شخص خاصی نیست بلکه این افراد با رعایت چارچوبهای برنامهسازی در صحنه حاضر میشوند و دغدغههای اقشار مختلف جامعه را به صورت مستقیم با نامزدهای انتخاباتی در میان میگذارند.
مجری یا وقت نگهدار
سیامک پاکباز وکیل پایه یک دادگستری
چند سالی است ایران نیز به تأسی از برخی کشورهای دیگر، مناظرههایی را میان نامزدها و در برخی موارد، نمایندگان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری برگزار میکند. هر چند این مناظرهها بعد از اتفاقات سال ٨٨، از حیث روش اجرا، مهندسیشدهتر از قبل برگزار میشود.
اما همین مناظرهها نیز بیش از اینکه واقعا یک مناظره عادلانه باشد، تبدیل به میدانی برای اتهام و ادعاهای راست و دروغی شده که منتسبالیه تا بخواهد خلافش را ثابت کند، مجری برنامه که بیشتر به مثابه صرفا یک وقت نگهدار عمل میکند، زمان را به او تذکر میدهد.در واقع به نظر میرسد رسانه ملی و کمیسیونی که این مناظرهها را برگزار میکنند، در تعریف عدالت و بیطرفی دچار اشتباهی فاحش شدهاند. اشتباهی که ثمرهاش، نه تنویر افکار عمومی جهت انتخاب اصلح، بلکه تشویش اذهان مردم و سردرگمی آنها در انتخابشان میشود.
در حقیقت هر یک از نامزدها که بتواند با اتهامات و ادعاهای بیشمار و متوالی که راست و دروغش هم چندان برای بیننده مشخص نیست، رقبای خود را آچمز کند و بیشتر ذهن مردم را نسبت به آنها مشوش کند، بلا شک پیروز آن مناظره از منظر عامه مردم، تلقی خواهد شد.اشتباه رسانه ملی در تعریف بیطرفی و عدالت، در جامعه ما گریبان مردم را گرفته و نتیجه این میشود که طرفداران هر ٦ نامزد، پنج نامزد دیگر را متهم به دروغگویی و فریبکاری میکنند و همه هم خود را محق میدانند.
در چنین وضعیتی، وظیفه مجری برنامه بهعنوان ادارهکننده مناظره این است که به واسطه حضور یک مجموعه پشتیبانی و اطلاعاتی در پشت صحنه و البته به درخواست نامزدی که ادعایی علیه او گفته شده، نسبت به بررسی آن ادعا در کمترین زمان اقدام كرده و نتیجه را به بیننده اطلاع دهد.
بهعنوان مثال در نخستين مناظره انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاستجمهوری، آقای قالیباف ادعا کردند که آقای روحانی، چهار سال پیش به مردم وعده دادهاند که ٥میلیون شغل ایجاد کنند و در ادامه گفتند ویدیوی آن هم موجود است.
ذکر این جملات توسط آقای قالیباف، بدون آنکه مقدمه مؤخره آنها از طرف ایشان بیان شود، مورد انکار شدید آقای روحانی قرار گرفت و بعدها طرفداران هر دو نامزد، رقیب را متهم به دروغگویی کردند.این در حالی است که بررسی صحت ادعای آقای قالیباف توسط تیم اطلاعاتی پشت صحنه کمتر از دو دقیقه زمان نیاز داشت.
متاسفانه در مناظرههایی که به شیوه رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود و نامزدها در انتساب اتهامات و ادعاهای راست و دروغ خود به دیگران کاملا آزادند، بهکرات شاهد قلب حقیقت و نتیجتا فریب مردم هستیم. در واقع در چنین مناظرههایی نامزدها به جای رقابت مثبت، به رقابت منفی و تخریب رقیب روی میآورند.
بدین معنا که به جای اینکه تمام توان و وقت خود را جهت معرفی خود و برنامه خود به مردم صرف کنند، سعی در ورود اتهامات بیشتر به رقیب میکنند که بالطبع به دلیل ضیق وقت، امکان پاسخگویی به همه آن اتهامات نیست. همین جا است که مشاهده میکنیم سیاستمداران تازهکار یا حتی افرادی که قبلا امتحان خود را به مردم و نظام پس دادهاند، بدون هرگونه ارایه برنامه و صرفا با استفاده از همین ضعف در برگزاری مناظرهها و ارایه شعارهای غیرواقعی، کلیشهای و عامهپسند و البته ایراد اتهامات عدیده و غیرواقعی به رقیب یا رقبا، سعی در جذب آراي مخاطبان دارند.به نظر میرسد چنین رویهای در مناظره نیازمند اصلاح جدی است.
رسانه ملی میتواند با استفاده از مجموعهای از مشاوران رسانهای و سیاسی خود و همچنین نماینده هرکدام از نامزدها، در حداقل زمان و با درخواست و اعتراض نامزدی که علیه وی ادعایی مطرح شده است، به بررسی صحت و سقم آن ادعا پرداخته و در همان برنامه نتیجه را به مخاطبان اعلام کند.
با این کار، نهتنها نامزدهای محترم، دست از ادعاهای بیشمار و بعضا واهی خود دست برمیدارند، بلکه خود آنها نیز فرصت بیشتری را برای ارایه برنامههای خود و نقد علمی (و نه نقد پوپولیستی) دولت مستقر دارند.در پایان چنین مناظرههایی، مردم به راحتی میتوانند راست و دروغ را تشخیص داده و از روی برنامههای نامزدها، نامزد اصلح را انتخاب کنند.
حکایت ماست و دروازه
بهمن کشاورز حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری
دیروز آخرین مناظره نامزدهای ریاستجمهوری انجام شد. صرف نظر از مسائل موضوعی و جزیی از نظر روش کار و ساختار مناظرهها مواردی گفتنی است. با تأسی به اینکه اظهارنظر فنی و تخصصی در این مورد درخور متخصصان حقوق عمومی است بهویژه کسانی که رشته خاص آنها مسائل مربوط به انتخابات باشد.
اینجانب بهعنوان یک شهروند عادی که سعی داشته از این مناظرهها حداکثر استفاده را بکند، سخن میگویم: معمولا هدف از مناظره این است که دیدگاههای مناظرهکنندگان در خصوص مسائل و معضلاتی که جامعه به آن دچار است، روشن شود. یعنی مشخص شود هر یک از کاندیداها راجع به مهمترین گرفتاریهای جامعه چگونه میاندیشند و چه راهحلهایی دارند. در مناظرههای انجامشده پرسشهای گوناگونی مطرح شد و مناظرهکنندگان هر یک پاسخهایی دادند و گمان میکنم بعید است کسی درباره دیدگاههای آنها درخصوص مسائلی که گرفتاری اصلی مردم است، تصویر روشنی پیدا کرده باشد.
بدیهی است نمیتوان توقع داشت نامزدها در وقت تعیینشده برای خود بتوانند برنامههای تفصیلی خود را درخصوص امور مهم کشور بیان کنند. اما اگر آنگونه که در بند يك گفته شد برای همه کاندیداها یک سوال بر مبنای مشکلات اصلی کشور مطرح میشد، آنگاه شاید هر یک از کاندیداها برنامه اجمالی خود را در آن مورد بیان میکردند.
مسلم است هر یک از نامزدها مایلند دیگران را از میدان به در کنند و آرای بیشتری به دست آورند؛ اما تردیدی نیست که اخلاق سیاسی یا حداقل اخلاق عمومی در این راستا رعایت شود. حمله به اطرافیان و بستگان کاندیدا و ورود به زندگی خصوصی آنان مطمئنا روش جوانمردانه و درستی در مبارزات انتخاباتی نیست بهویژه با توجه به اینکه چیزی گفته میشود و در فضای مجازی تکثیر و گسترده میشود بدون اینکه بررسی صحت و سقم آن در مدت باقیمانده تا انتخابات ممکن باشد.
نکته دیگر اینکه پراکنده و متنوع و بیارتباطبودن پرسشها این مجال را ایجاد میکند که برخی از کاندیداها بهاصطلاح «به جاده خاکی بزنند» و با رها کردن موضوع سوال به بیان مطالبی بپردازند که نه به سوال مربوط است و نه قابل راستیآزمایی است و صرفا باعث تشویش اذهان و سرگردانی بیشتر رأیدهندگان میشود.
گمان میرود برخی از نامزدها این نکته را فراموش کردهاند که مردم ما در سیوچند سال اخیر ناخواسته سیاسی شدهاند و بعضی از ادعاها و حرفها اصلا «توی کتشان نمیرود». مبادا بعدها موردی نظیر آن کمدین فرانسوی - که نامش را فراموش کردهام - پیش آید که ادعا ميکرد میخواهد توی بطری شامپاین برود و بلیت فراوان فروخت و در روز موعود روی صحنه آمد و بعد از امتحانکردن دست و پا و سرش با دهانه بطری گفت: «تماشاگران محترم من میخواهم توی بطری بروم اما نمیشود».
ضمنا برگزارکننده یا تیم برگزارکنندگان مناظره؛ یعنی کسانی که مجری آن هستند، باید چنان اقتداری داشته باشند که بتوانند از بیراههرفتن یا توهین و افترای مناظرهکنندگان به یکدیگر جلوگیری کنند یا درست است که اقتضای دموکراسی آزادی بیان است اما این آزادی به هر حال حد و حدودی دارد.
خلاصه اینکه به نظر میرسد اگر قرار شد در موارد انتخابات بعدی مناظرهای باشد این روش کارساز نیست؛ زیرا ادعاهای بیپایه و به یکدیگر بد و بیراه گفتن و بهاصطلاح اهل گیلان «ماست و دروازه» سخن گفتن (چون هر دو بستنی هستند) از طریق سایر رسانهها و با گسترش کمتر نیز میسر اما مضرات و زیانش کمتر خواهد بود.