آیت الله هاشمی رفسنجانی به نوشتن خاطرات روزانه معروف بود و کتاب خاطرات او در سال های مختلف به چاپ رسیده است اما سالهای زیادی چاپ نشده باقی ماند.
به گزارش خبرآنلاین، آیت الله هاشمی در 19 دی ماه سال 95 دار فانی را وداع گفت، به همین مناسبت برخی خاطرات آیت الله هاشمی در سه سال 60، 62 و 67 در همان تاریخ به نقل از کتاب خاطرات او که در سایتش بازنشر شده است در ادامه می آید:
مجوز ۴ میلیون دلاری امام به هاشمی چه بود؟/ دیدار هاشمی با پدر و مادر آیتالله خامنهای
خاطره روز 19 دی سال 1360
در منزل ماندم. مطالعه و راه رفتن در حیاط منزل و ملاقاتهای خصوصی، وقتم را گرفت. به ملاقات امام رفتم و برای مصرف شدن چهار میلیون دلار ازسهم امام و خمس برای جهاد وهلال احمر و شیعیان لبنان و سوریه که توسط یک شیعه لبنانی پرداخت میشود، اجازه گرفتم.
بعداز ظهر، به دفتر مشاورت امام، در ستاد مشترک رفتم، آنها اصرار دارند کهمن بیشتر به آنجابروم تا ارتشیها به اهمیت دفتر و توجه مسئولان به آن، توجهداشته باشند.
به مجلس رفتم. هیأت مأمور رسیدگی به وضع خریدهای اسلحه آمدند و دربارهادامهکارشان مشورت کردند. و به تعقیب نظراتی که داده بودند، اصرار داشتند.
از کارخانه شیشه مینا هم آمده بودند و از دخالت مسئولان بانک صادرات، در امورکارخانه که دادن وام را معلق به رفتن مدیر عامل کارخانه کرده بودند،شکایت داشتند.
بعد از نماز، به دفتر رئیس جمهور رفتم و در جلسه شورای عالی دفاع شرکت کردم. آقای ظهیرنژاد از ضربهای که در شیاکوه خوردهایم، انتقاد میکرد وضعفهای نیروی زمینی را مطرحنمود. درباره عملکرد نیروی دریایی، بحث شد و قرار شد هفته آینده بیایند و توضیح دهند.درباره مذاکره با ترکیه در رابطه با اخباری که از منابع مختلف، مبنی بر اجتماع ضدانقلاب سلطنتطلب، درنزدیکی مرزها میرسد، قرار شد توضیح بخواهند. در خاتمه جلسه به دیدنپدر ومادر آقای خامنهای که از مشهد آمده بودند، رفتم. سپس با آقای [علیاکبر]ولایتی درحضور آقای خامنهای جلسهای داشتیم که در امور خودش مشورت داشت و برای خواب بهمجلس رفتم.
مذاکره دکتر روحانی با میانجی کردهای محارب/ توصیه متفاوت هاشمی درباره گزینش استخدامها
خاطره روز 19 دی سال 1362
بعد از نماز صبح، گزارشها را خواندم و کارهای دفترم را انجام دادم. جلسه علنی داشتیم. چندلایحه تصویب شد. پیش از ظهر در دفترم آقای دکتر [حسن] روحانی آمد. نتیجه مذاکراتش را بایک مدعی میانجی از کردهای محارب آورده بود و گزارش داد که شخصی به نام معتمد وزیریکارمند [اداره] کشاورزی کردستان، مدعی است [تعداد] کثیری از سران گروهکهای کرد به بنبسترسیدهاند و در صورت تأمین، آماده هستند که تسلیم شوند؛ حتی عزالدین حسینی که به خاطر اعلامموضع کمونیستی کومله سرخورده است. گفتم برای دادن تأمین، وارد صحبت شوند.
ظهر در دفتر، جلسه هیأت رئیسه کانون حزب در مجلس بود؛ عضویت چند نفر تصویب شد.عصر، کانون [اعضای] حزب [جمهوری اسلامی در مجلس] جلسه ماهانه داشت. اخبار گفته شد وراجع به حدود تعهد افراد عضو در مقابل حزب، بحث بود. آقای خامنهای هم در اینباره صحبتکردند.
مسئول دفتر مشاورت امام [در ارتش] آمد و گزارشهای نظامی داد؛ از جمله به نتیجه نرسیدنکار ساخت موشکهای بالستیک و نصب موشکهای استاندارد روی فانتومها و از زورگوییسرهنگ ریاحی در نیروی زمینی گفت.
گروه جذب نیروهای متخصص ایرانی خارج از کشور ـ که در نخست وزیری دفتر دارند ـ آمدندو گزارشی دادند که در ظرف یک سال، حدود 2000 مورد تقاضا داشتهاند که 250 نفر آمده و مشغول کار شدهاند. درباره کیفیت کارشان مشورت کردند. گفتم مسائل انسانی، ملی و انقلاب را درنظر بگیرند و باسعه صدر و استغناء برخورد کنند و بیشتر در رفع موانع و ایجاد جاذبه تلاش کنند.کارها را انجام دادم و آخر شب به خانه آمدم.
پیشنهاد اقتصادی امامی کاشانی به هاشمی/ طرح تمرکز اطلاعات در مجمع تشخیص مصلحت
خاطره روز 19 دی سال 1367
ساعت نه و نيم صبح به دفتر رئيس جمهور رفتم. در شوراي بازسازي، سياست هاي آب ومعادن تصويب شد. به دفترم رفتم. كارهاي دفتر انجام شد و گزارش ها را ديدم. عصر آقايان امامي [كاشاني]، رباني و كريمي آمدند. آنها پيشنهادهايي در جهت آزادي تجارت و ميدان دادن به اصناف و توسعه صادرات داشتند.
ائمه جمعه و نمايندگان منطقه گنبد آمدند. خواستار مستقل شدن گنبد از استان مازندران بودند. شب مجمع تشخيص مصلحت جلسه داشت. تمركز اطلاعات مطرح بود و قرار شد فردا شب هم دستور همان باشد. به خانه آمدم.