فرارو- لحن محمدرضا باهنر دیگر از توصیه عبور کرده و او در عمل به همفکران خود التماس و از آنها «خواهش» میکند که با نامزدی مشترک و واحد وارد انتخابات ریاست جمهوری شوند اما در دیگر سو، جریان پایداری جوری رفتار میکند که معنای آن این میشود چنانچه بناست اصولگرایان یک نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند، آن فرد باید در زمره یاران احمدینژاد و جبهه پایداری باشد.
به گزارش فرارو، محمدرضا باهنر میخواهد ائتلافی بزرگ در میان اصولگرایان شکل دهد. حتی تلاش کرد تا جامعه روحانیت مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم را هم مجددا به یکدیگر نزدیک کند و در این زمینه ظاهرا هم موفق بوده است و مدتی است این دو جریان ریشهدار اصولگرایی در فضای رسانهای علیه هم موضع نمیگیرند. باهنر سعی میکند پای موتلفه را هم به میان بکشد تا اجماعی قوی در میان اصولگرایان شکل بگیرد و تا پایان باقی بماند.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری در همین رابطه میگوید: « «ما در انتخابات اولا کمبود کاندیدا نداریم. من چه از خودم که بارها اعلام کردم کاندیدا نیستم و نخواهم شد و چه از دوستانی که احساس می کنند باید کنار زمین خودشان را گرم کنند.» وی سپس لحن خود را تغییر میدهد و از همفکرانش خواهش میکند و میگوید: «خواهش میکنیم منصرف شوند. چرا که بعضی نگرانند نکند اصولگرایان بی کاندیدا شوند! در حالی که همیشه در کشور ما کاندیداها در جناح های مختلف به اندازه کافی هستند و رقابت اتفاق می افتد؛ اما الان تکثیر کاندیدا به نفع هیچ جریان و جناحی نیست.»
اما این سیاستمدار با سابقه اصولگرا خود به خوبی میداند آن گروهی ممکن است زیر بازی بزند، در میان موتلفه و جامعه روحانیت و مجمع مدرسین نیست؛ کسانی که در جبهه اصولگرایی عادت دارند زیر میز بزنند را باید در میان پایداریچیها و یاران احمدی نژاد جست.
صادق محصولی حدود بیست روز پیش برای همفکران اصولگرایی خود خط و نشان میکشد و میگوید: «اگر عده ای بدون هماهنگی با دیگران خود را محور قرار داده و ادعای دعوت از دیگران برای کار مشترک داشته باشند مسلما وحدتی شکل نمیگیرد یا عدهای دیگر اگر از قبل روی نامزدی به قطعیت رسیده باشند و بخواهند با مکانیزم دلخواه خودشان ولو تحت عنوان ائتلاف و وحدت، آن را به دیگران تحمیل کنند مطمئنا نتیجه لازم را نخواهند گرفت.»
وی ادامه میدهد: «اگر احیاناً اسم کار، وحدت شود، اما خروجی آن، حاکمیت ارزش ها نباشد بلکه نوعی حاکمیت قدرت به هر قیمتی محسوب شود تا احزاب یا جریانی خاص به قدرت برسند و مردم آن را تعبیر به تبانی کنند، آن مدل را نمیپذیریم» وی همچنین در ادامه بدون اعتنا به نظر سایر اصولگرایان به جمع بندی خودشان ارجاع داده و میگو.ید: «در حال حاضر فرد اصلحی هست که از جهت ارزشهای اصولگرایی و انقلابی نمره بالایی میآورد و امکان رأیآوری و اجماع روی او نیز وجود دارد؛ سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت.»
جریان پایداری به درستی دریافته است تداوم حیات اصولگرایان به ورودشان به انتخابات با نامزدی واحد وابسته شده است؛ این جریان به جای آنکه تن به خواست اکثریت اصولگرایان بدهد مترصد آن است دیگران را تابع و همراه خود کند؛ شاهد این مدعا نیز آن است که یاران احمدینژاد و پایداریها یک قدم جلوتر از دیگر اصولگرایان حرکت میکنند؛ در حالیکه آنها هنوز درباره مکانبسمهای دستیابی به وحدت حرف میزنند در این سو زمزمه اعلام کاندیداتوری برخی از یاران احمدینژاد مطرح شده است.
در برخی از خبرها آمده است احمدینژاد نسبت به کاندیداتوری غلامحسین الهام در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داده و گفته است: «حتی از شما که خیلی هم بهتان علاقهمندم نیز حمایت نمیکنم. چون به آقا اعلام کردم که در انتخابات دخالت نمیکنم، نمیتوانم از شما حمایت کنم.» بیانی که در کنار لحن حمایتیاش حکایت از عزم الهام برای حضور در صحنه انتخابات دارد. نامی که تاکنون اصولگرایان به دنبال ائتلاف از آن حرفی به میان نمیآوردند.
در همین رابطه پورمختار، نماینده مجلس دربارهی فضای اصولگرایان پس از کنارهگیری احمدینژاد از انتخابات ریاست جمهوری میگوید: افراد مختلفی مطرح هستند از جمله آقای قالیباف، آقای ضرغامی که فعال است و آقای الهام که بعد از کنار کشیدن احمدینژاد فعال شده است البته ممکن است افراد دیگری هم مطرح شوند و هنوز رایزنیها ادامه دارد، چرا که ما بر مبنای طرف مقابل تصمیمگیری خواهیم کرد.
اما غلامحسین الهام تنها گزینه طرفداران احمدینژاد نیست؛ یاران رئیس جمهور سابق کشورمان گزینههای دیگری هم روی میز دارند. در همین رابطه میتوان به نقل از سید محمد حسینی وزیر ارشاد احمدینژاد گفت: رستم قاسمی از جمله کسانی است که در وزارت نفت و قرارگاه خاتمالانبیا دارای سابقه خوبی است.»
حالا این گروه به دنبال آن است که گزینه خود را به دیگر اصولگرایان تحمیل کنند و با معرفی و رسانهای کردن نامزدهای احتمالیشان آنها را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند.
اصولگراها از پیروزی خود مطمئن شده اند که آرام نشسته اند.
همیشه در نبود مردم اصولکرایان برنده شدن و هروقت مردم رای حداکثری دادن حتی یک درصد هم شانس نداشتن.
این دیگه بستگی به من و شما داره.