فرارو- بیشتر از دوماه از ماجرای سفر خانم بازیگر فیلمهای خاص به ایران میگذرد. او آمده بود ایران تا بینیاش را عمل کند. کسی نمیدانست؛ اما به محض آنکه فالوورهای ایرانیِ او در اینستاگرام فهمیدند همهجا را پر کردند. آنچه مهم بود عملِ بینیِ او نبود؛ بلکه مهم آن بود که او بازیگرِ فیلمخاص است!
به گزارش فرارو، ماجرای خانم فیلمهای خاص تنها یکی از مواردی است که میگوید توجه ایرانیها به فیلمهای پورنورگرافیک کم نیست.
کافی است نامِ یکی از ستارههای معروف این فیلمهای غیراخلاقی را در اینترنت رصد کنید؛ نتایج نشان میدهد کاربران ایرانی زیادی به فارسی و انگلیسی او را دنبال میکنند.
شاید حتی لازم نباشد راه دور بروید؛ تعداد زیادی از جوانان این بازیگران را میشناسند و حتی در محافل دوستانهاشان از آنها سخن میگویند.
اینکه چه تعداد از ایرانیها گرایش به تماشای فیلمهای مستهجن دارند و اینکه رتبه ایران در اینباره در جهان چقدر است روایتهای مختلفی دارد.
اخیرا یکی از این روایتها که به دانشگاه تهران مربوط میشود به آماری اشاره کرده که میگوید بیش از یکمیلیون کاربر ایرانی در سالهای گذشته به سراغ سایتهای غیراخلاقی رفتهاند.
با اینحال در این مورد مستندات کم است. یک پژوهشگر اجتماعی میگوید در دپارتمانهای ایران درباره موضوعاتی که تابویِ کمتری در ایران دارند کار پژوهشی انجام نمیشود چه رسد به موضوعِ پورنوگرافی.
اگر بخواهیم نیمنگاهی به وضعیت تصاویر مستهجن در ایران بیاندازیم چه
میبینیم؟ بد نیست در این رابطه ابتدا به تعریف و شناختی از پورنوگرافی
برسیم.
در ادامه گفتگوی فرارو با آرمان شهرکی درباره شکلگیری پورنوگرافی، دلایل تماشای آن در ایران و تبعات آن را میخوانید.
پورنوگرافی چیست؟
جهانی که امروز در آن بهسر میبریم را میتوان از حیث امورات جنسی جهانی واجد محیطی فرهنگی و جنسی شده (sexualized cultural environment)، جهانی بهلحاظ جنسی مجازیشده یا فراجنسیشده (cybersex world یا hypersexual society) لقب داد و نام نهاد.
جهانی که در آن تصویر و عکس نه تنها بازتاب واقعیت بلکه خود واقعیتساز نیز شده است. در میان انبوه تصاویر موجود، تصاویر جنسی قدرتی به مراتب شدید و در نوع خود ویرانگر بر جامعه و افراد آن تحمیل میکنند.
وصف جهان جنسیشدهی امروزی را میتوان بهخوبی در کتاب جامعهشناسی انگلیسی آنتونی گیدنز تحت عنوان تشکیل محرمیّت {The formation of intimacy} سراغ گرفت و خواند.
گیدنز در این کتاب از ظهور آن چیزی نام میبرد که خود آن را امر جنسی پلاستیکگونه (the plastic sexuality) نام مینهد یعنی آن رابطه ی جنسیای که فاقد هرگونه بعد عاطفی و محرمیّت بوده و میتواند در آینده پویاییهای جوامع مدرن را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد.
نمونه بارز امر جنسیِ پلاستیکوار را می تواند در پدیدهای با نام پورن و صنعت مربوط به آن یافت و تحلیل نمود.
پورنوگرافی همیشه با قدرت همراه بوده و هست. قدرتی که از سوی مردان بر زنان اِعمال میشود. طی یک محصول پورنوگرافیک، زنان تحقیر شده با آنها همچون یک شی رفتار میشود.
گایل روبین (Gayle Rubin) انسانشناس آمریکایی مقاله بسیار خوبی دارد که در 1984 منتشر شده با نام کوتاهشده تفکر دربارهی امر جنسی (Thinking sex) او در این کتاب به همبستگی میان امورات جنسی و قدرت پرداخته و عنوان میکند که در قعر هرم قدرت آنجا که ناتوانترین افراد بهزیر کشیده شده و سرکوب شدهاند میتوان انبوهی از فواحش و پورناستارها را دید.
صنعت پورنوگرافیک مبتنی است بر نوعی سوءاستفاده از زنانی که به هر دلیل گرفتار این گرداب شده و ماحصل یک محصول پورن نیز چیزی نیست جزء سرکوب بیشتر زنان و بازتولید افکار و نگرشهایی که چنین چیزی را خواهانند.
مطابق با آمار رسمی و غیررسمی بعد از تجارت مواد مخدر، پورنوگرافی پولسازترین صنعتهاست. مولفه اصلی این صنعت پول و اقتصاد است.
میلیونها پناهنده و مهاجر و فراری، بهخصوص زنان، اسیر این صنعت میشوند؛ بههمین دلیل پورنوگرافی را باید در بحث بردگی عصر نوین گنجاند.
عوامل گرایش به پورنوگرافی در ایران کدامها هستند؟
شاید برخی از تئوریها همچون تئوری کارکردگراییِ جامعهشناس آمریکایی تاکوت پارسونز بتواند راهگشای ما باشد.
این تئوری معتقد است که آنجا که جهان عینی، مادی، محسوس و واقعی با چالش و نواقصی روبروست و نهادهای اجتماعی و فرهنگی نمیتوانند نظم و تعادل اجتماعی را حفظ و تقویت کنند آرامآرام نهادهایی جدید ظهور میکنند. نهادهایی که در خصوص بحث ما یعنی پورنوگرافی در جهان مجازی رشد کرده و بر جهان عینی بهشدت تاثیر میگذارند.
الف)جهان عینی
در ایران محدودیت در جهان عینی افراد را به سمت جهان مجازی سوق دادهاست.
نواقص موجود در جامعه سبب شده تا افرادی که از نقص نهادی رنج میبرند به فضای مجازی پناه ببرند.
امروزه در ایران و بسیاری کشورها، نهادهایی که بنا به دلایل گوناگون در جامعه مملو از روابط جنسیِ پلاستیکگونه، دچار اختلال شدهاند در هجوم نهادهای جایگزین که بعضا همچون نهاد پورنوگرافی و سکس مجازی (cybersex)بسیار مخرب هستند؛ پاپس کشیدهاند.
شکاف بین نسلی، فقر اقتصادی، مدرنیزاسیون معیوب و مدرنیته در این امر موثر بودهاند. فردگراییِ لجام گسیخته روابط جنسی را نیز فردگرا کرده است.
اقتصاد جنسیت و اقتصادیشدن همهی امور سبب شده تا روابط جنسی حتی آن زمان که پای روسپیگری در میان نباشد به نوعی مبادله اقتصادی بدل شود. ازخودبیگانگی و نبود بسیاری از آزادیها در سپهر عمومی کنشگری در این فضا را بسیار محدود کرده است.
بدن بهعنوان اندام و ارگانی که همواره با ما است هرچقدر در جهان واقعی بیشتر محدود شده است در فضای مجازی و تصاویر بیشتر به خودنمایی پرداخته است؛ پوشیدگی عینی به عریانگری مجازیِ افراطی انجامیده.
ب) جهان سایبر
از جهان عینی که بگذریم در فضای مجازی سایبر و دنیای وب که همچون یک خانهی شبحزده {haunted house} است یکی از اشباح موذی و سرگردان، پورن و سایتهای پورناند.
صنعتی میلیاردی که در حدود یکسوم از عایدیاش از طریق دنیای مجازی تامین میشود.
دنیایای که به آسانی محصولات جنسی را با قیمتی ارزان و شاید هم رایگان در اختیار مصرفکنندهی گمنام قرار میدهد. کودکان را دچار رفتارهای منحرف جنسی کرده و اعتیاد جنسی بهبار میآورد.
دنیای مجازی در همه زمینهها جذابیت دارد. جذابیتی که اگر با پورنوگرافی یا صنعت پورن همراه شود ابعادی پیچیده پیدا میکند.
در تحقیقی در آمریکا در سال 2000 که نتایج آن در ژورنال Sexual Addiction and Compulsivity به چاپ رسیده است آمده که در یک جامعه آماری متشکل از 500 کمپانی، چیزی در حدود 65 درصد از زمان کامپیوترهای مردان در محل کار به جستجو در وبسایتهای پورنوگرافی اختصاص داده شده است.
اینکه کشوری همچون لهستان، که در زمینه آزادیهای فردی و مدنی در وضعیت خوبی است بیشترین کاربران جنسی را در فضای وب دارد میتواند تا حدودی بحث ما در خصوص نقص نهادی جامعه را زیر سوال ببرد اما میتواند دال بر پویاییها و جذابیتهای خاص جهان مجازی نیز باشد.
میتوان چنین جمعبندی کرد که گریز از واقعیت مخدوشِ عینی و تجربی اگر به پناه بردن به جهان مجازی ختم شود حداقل در مقوله امر جنسی نمیتوان پایان خوشی برای فرد پناهنده متصور بود.
تصویر و بازنمود یک چیز میتواند چیزی بر آنچه که آن چیز هست بیافزاید. کسی که از یک رابطهی جنسی ناسالم و ناشاد برخوردار است در جهان مجازی و از طریق یک ستاره پورن در جستجوی وهمآلود ایدهالهای جنسی خود و نواقص زندگیِ جنسیاش برمیاید.
ایروینگ گافمن جامعهشناس کانادایی کتاب معروفی دارد که به فارسی هم ترجمه شده با نام داغ ننگ {Stigma} داغ در جهان فکری او نقص آشکار یا پنهانی است که فردی از آن رنج میبرد مانند چاقی که آشکار است یا اثر باقیمانده از یک عمل جراحی بر روی پوست که پنهان است.
بسیاری از افراد در جامعهای مانند ایران با تابوهای بسیار در خصوص کنشهای بدنی از رفتارهای جنسی گرفته تا آرایش، مد، فعالیتهای بدنی همچون ورزش، رقص، و...از داغی آشکار یا نهان در خصوص روابط جنسی رنج میبرند؛ داغی که میتواند تا حدودی با درگیری در امری خیالی و وهمالود هنگام تماشای یک فیلم پورن یا یک رفتار جنسی سایبری تسکین بیاید اما در همان حال بیانکه فرد بداند او را در دام اعتیاد انداخته و روح و روانش را تخریب کند.
فانتزیهای جنسیِ افراد در جهان مجازی آزاد و تخلیه میشوند طرفدار پیدا میکنند بیانکه به فرد برچسب ضداجتماع بخورد.
اینها همه دینامیزم خاص جهان مجازی است. روسپیگری از طریق فیسبوک نه فقط در ایران که در بسیاری از کشورها به یک معضل بدل شدهاست. آن زمان که تنها تصویری از بدن فروخته میشود و عرضه و تقاضای شکل گرفته برای بدن در یک بازار رقابتی شکل میگیرند. مبارزه با چنین پدیدههایی بسیار زمانبر و پیچیده خواهد بود.
ج) جنسیت و زبان
بحث نسبت میان امر جنسی و کلام یا زبان به مناقشات دامنهداری در میان دانشگاهیان در جهان غرب دامن زده است. که نقطه اوج آن ارایه نظریهی پرفورماتیویتی {performativity} توسط فیلسوف آمریکایی جودیت باتلر {Judith Butler} است.
او معتقد است که گفتار یا کلام نه تنها برای برقرای ارتباط بلکه فینفسه کنشمند و هویتساز است. بسیاری از رفتارهای جنسی از بعد یا وجهی زبانی یا کلامی برخوردارند و بسیاری از گفتارها جنسی اند.
میتوان بسیاری از آزارهای کلامیِ جنسی را از طریق نظریههایی از این دست تشریح کرده و توضیح داد.
فحشهای ناموسی به وفور برای تخفیف و تحقیر مخاطب بهخصوص در آزار کلامی خطاب به زنان از سوی مردان بهکار میروند. در یک فیلم پورن تحقیر کلامی از طریق الفاظ رکیک، ابزار اصلیِ سرکوب زنان توسط مردان است. کلام و گفتاری که میتواند کنشها، سبک زندگی و شخصیت فرد مصرفکنندیی پورن را از اساس دگرگون و ویران کند. آزارهای جنسی کلامی، در بسیاری از کشورها تا حدودی جرمانگاری شده است.
تبعات تماشای فیلمها خاص
در وهلهی نخست از میان رفتن سلامت جنسی و سپس فروپاشی خانواده. فرد تماشاکننده و علاقمند به تصاویر مستهجن اگر در یک خانواده باشد آسیبهای بیشتری خواهد زد. از نظر فردی نیز تماشای چنین تصاویر سلامت جنسی یک فرد را مختل خواهند کرد.
میتواند تحولاتی همچون عدم گرایش به ازدواج و فردگرایی را به همراه داشته باشد. اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد آنکه در جوامع غربی فردگرایی و آگاهی درباره مسائل جنسی بهاندازهای زیاد هست که این صنعت آسیبهای کمتری دارد.
در کشورهای غربی برخلافِ تصور ما تنفر زیادی نسبت به تصاویر و مصرف پورنوگرافی وجود دارد.اما در ایران با گونهای بیاعتنایی نسبت به این مساله مواجهیم که دربلندمدت می تواند به گسترده شدن آن منجر شود. بهنحوی که تربیت کودکان آنهایی که فیالمثل در معرض چنین محصولاتی در فضای مجازی هستند را به شدت با اختلال مواجه سازد.
تصویرگری بسیاری از فانتزیهای جنسی در وبسایتهای مستهجن اختلالات هورمونی بسیار شدیدی در مغز ایجاد می کنند چه برای زنان و چه مردان.
در مطالعهای که توسط دکتر جنیفر اشنایدر {Jennifer Schneider} انجام شده او به این نتیجه رسیده است که 68 درصد از زنانی که شوهران آنها به مصرف پورن در فضای مجازی معتاد شدهاند؛ گزارش دادهاند که فرد معتاد دیگر رغبتی به برقراری رابطهجنسی با آنها نداشته و 22 درصد تقاضای طلاق کردهاند.
در ایران اما و در شرایطی که تلاشهای دولتی تنها به صرف بودجهای هنگفت برای سانسور فضای مجازی ختم شده که بهراحتی توسط انواع و اقسام فیلترشکنها دور زده میشود و فینفسه موضوعی چالشبرانگیز است؛ این مسئولیت والدین است که از همان کودکی فرزندان خود را از مواجهه با پدیدهی آسیبزای پورن در امان دارند در خصوص بزرگسالان اما تنها میتوان به هشدارهایی علمی از سوی نهادهای مدنی دل خوش نمود.
نهادهایی همچون زنان علیه خشونت در پورنوگرافی و رسانه{Women Against Violence in Pornography and Media} که در دهه یهشتاد در سانفرانسیسکوی آمریکا پا گرفت و نقش بسزایی در خصوص آگاهسازی افراد در خصوص مواجهه با پدیده پورنوگرافی داشت.
مسئولین هم تنها روشی که بلدند نفی موضوع است وبس.
اين بلا شرق و غرب و مسلمون و غير مسلمون و ايراني و غير ايراني نميشناسه.
تنها راه افزايش سواد رسانه اي افراد است.
اون كسايي كه متاهل نيستند و در كشورهاي با قيد فرهنگي و مذهبي زندگي ميكنند كه تكليفشون از اين بابت روشن هست و قريب به يقين مشكلاتي دارند .ولي حتي كساني كه متاهل هستند به دليل تجربيات آشنايي با مقوله پورنوگرافي بعد از تاهل هم در زندگي مشترك به حس ذهني ارضا جنسي نمي رسند و اون رو تو يا تنوع جنسي يا مشاهده پورن دنبال ميكنند.