«عصر ایران» نوشت: مدیرمسئول روزنامه کیهان در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درباره عملکرد رؤسای دولتهای یازدهم و دهم سخن گفت و رد صلاحیت احمدینژاد را پیشبینی کرد.
حسین شریعتمداری در این سخنان، احمدینژاد و روحانی را «بسیار خطرناک» دانست و گفت: ما به وظیفه عمل میکنیم و نیازی نیست بین دو گزینه پر خطر انتخاب کنیم.
در این باره نکات زیر قابل تأمل است:
1 - این که چه کسی رد صلاحیت یا تأیید میشود، موضوعی است که صرفاً در اختیار شورای نگهبان قرار دارد و از هماکنون نمیتوان دربارهاش پیشبینی یا قضاوت کرد. معالوصف شورای نگهبان نشان داده است که قدرت غافلگیری دارد و میتواند حتی شخصی چون هاشمی رفسنجانی یا سیدحسن خمینی را نیز رد صلاحیت کند.
2 - کوچکترین تردیدی نیست که یک جریان سیاسی خاص، که از رأی مردم در انتخابات خرداد 92 ناخرسند است، تمام عزم خود را جزم کرده است تا نگذارد روحانی بار دیگر رئیسجمهور شود.
لغو تحریمها و ایجاد شفافیت مالی در تعاملات بانکی ایران با جهان که دو پیششرط بازگشت کشور به اقتصاد جهان است، تمام معادلات اقتصادی و سیاسی آن بخش از دلواپسان را به هم ریخته که نفعشان در تحریم ایران و عدم شفافیت است. لذا طبیعی است که بکوشند به هر طریقی که شده، روحانی را رئیسجمهور یکدورهای کنند و به دوران مطلوب خود بازگردند.
3 - اما در این میان نقش احمدینژاد چیست؟ هرچند احمدینژاد کاتالیزور خوبی برای بازگشت به عصر تحریمهاست ولی به دلایل متعددی از جمله تکخوری سیاسی او، قطعاً رئیسجمهور شدنش مطلوب هیچ جریانی جز احمدینژاد و اطرافیانش نیست. بنابراین چه نقشی برای او در انتخابات تعریف شده است؟!
در این باره بعدها به تفصیل سخن خواهیم گفت ولی آنچه درباره سخنان مدیرمسئول روزنامه کیهان عجالتاً میتوان بدان پرداخت این است که احتمالاً تمایل دارند با رد صلاحیت احمدینژاد، متقابلاً روحانی نیز از طرف مقابل رد صلاحیت شود؛ چه آنکه رد صلاحیت روحانی به تنهایی میتواند تبعات سهمگینی داشته باشد ولی با رد صلاحیت احمدینژاد فضا تعدیل میشود.
البته الزاماً این نگاه شورای نگهبان نیست و صرفاً طرح و برنامهای است که یک جریان سیاسی آرزومند تحقق آن است و برایش تلاش هم میکند. از این روست که هم احمدینژاد و هم روحانی از سوی برخی چهرههای جناحی، گزینههای پر خطر نامیده میشوند.
4 - اما گزینه مطلوب این جریان کیست؟ واقعیت این است که از هماکنون نمیتوان پیشبینی کرد ولی فرد مورد نظر هر که باشد، کسی است که در بهترین شرایط از نظر آنها، مختصات سعید جلیلی را دارد و در دورترین شرایط، فردی با مشخصات قالیباف است.
به هر روی ، آنچه مسلم است اینکه جریان انحصارطلب میکوشد روحانی را شکست دهد و در این راه، تخریب و حتی بد جلوه دادن دستاوردهای مثبت نیز در دستور کار جدی این جریان و وابستگان رسانهایشان است. به عنوان مثال، در هر کشوری، اگر دولتی میتوانست تحریمهای سازمان ملل و از جمله چندین قطعنامه شورای امنیت را لغو کند، اجماع ملی در تقدیر از آن دولت شکل میگرفت ولی در اینجا، حتی اصل لغو تحریمها را نیز تخطئه میکنند و برای این منظور، حتی هزینهکرد از ارزشها را نیز برای خود جایز میدانند.
روزنامه وزین عصر ایران حایز اهمیت وبسیار قابل تامل است :
پیش فرض ( 1 ) اگر بپذیریم که در بررسی نوشته های اینجانب د رسایت های خبری مختلف آشنا باشید و جست و جو نمایید ، مشاهده و قبول می کنید بنده نه تنها اعتقادی به احزاب سیاسی ندارم ...بلکه آنها را .........؟؟؟
با توجه به مطالب مطروحه در روزنامه خودتان و مخصوصا این نکته که نوشتید ""کوچکترین تردیدی نیست که یک جریان سیاسی خاص، که از رأی مردم در انتخابات خرداد 92 ناخرسند است؟؟"""
نتیجه : بدون پاسخ به تک تک نوشته های در آن روزنامه فقط به عنوان یک شهروند درجه هزارم اما تحصیلکرده یک سوال برای شما و همه احزاب سیاسی برای پاسخ و به قول خودتان و مخصوصا اصلاح طلبان مطرح می کنم .......
سوال : اگر در سال 1392 هم برای ریاست جمهوری و هم مخصوصا برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی مخصوصا در تهران ....نه تنها کاندیدای اصولگرای ریاست جمهوری و نه تنها 30نفر کاندید اصولگرای نمایندگی مجلس در تهران ، که رای نیاوردند ، این وضعیت برای اصلاح طلبان و احزاب آنها رخ می داد؟؟ حداقل سوال این نبود که در خصوص نتیجه انتخابات مجلس نمی گفتید : """ یعنی حتی یک نفر از این لیست 30نفره امید نباید رای می آورد ؟؟......
لطفا جواب را با توجه به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 1388 و فتنه مربوط به آن پاسخ دهید .
نکته : اصولگرایان شکست خورده در سال 1392 هم در ریاست جمهوری و هم در نمایندگی مجلس شورای اسلامی نه تنها شکست سنگین را پذیرفتند بلکه امنیت ملی ( به لحاظ بیرون و درون کشور ) را سوژه رسانه های بیگانه قرار ندادند .......
ضمنا بنده آمادگی پذیرش ....توهین .....افترا .....ناسزا ........جواب منطقی و مستدل ......را دارم .
با تشکر - گار س چی
اینقدر بی تفاوت شدم که دیگه برام مهم نیست کی رئیس و کی وزیر و کی وکیله!!!!!
1- جالب است رسانه ای حرف از صلاحیت ها ها توسط شورای نگاهبان می زند که وقتی نوبت به دوستان خود می رسد شروع به هجمه و جوسازی و تخریب شورای نگهبان می کنند.
2- کوچکترین تردیدی نیست جریانی که با رای میلیمتری توانست در سال 92 رای بیاورد از بازگشت احمدی نژاد چنان ترسیده اند که به التماسی کردن از شورای نگهبان افتاده اند جریانی که با وعده لغو تحریم ها و شفاف سازی مالی بر سر کار آمد حالا نه تنها با همه امتیازهاکه به غرب داده نتوانسته ذره ای از تحریم ها بکاهد بلکه در بعد داخلی نیز با رسوایی های حقوقی و قراردادهای محرمانه نفتی کارنامه ناموفق خود را سیاه تر کرده است
3-دویستانه رسانه ای دولتی طوری حرف از بازگشت تحریم ها با بازشگت احمدی نژاد می زنند که گویا الان همه تحریم ها لغو شده و وزیر خارجه التماس نامه برای بانک های غربی نمی نویسد و بانک های خارجی برای معامله با ایران با هم رقابت می کنند.
4- جریان انحصار طلب و تمامیت طلب جریانی است که اگر تنها 5درصد احتمال میداد کاندید مورد نظرش سال 92 رای می آورد به نفع جریان هاشمی انصراف نمی داد حال اینکه این روزها از همان جریان زمزمه های عبور از روحانی و انتخاب کاندید مستقل به گوش می رسد