بحران پناهندگان یکی از بزرگترین واقعیات جهان امروز است. بحرانی که بزرگترین بحران مهاجرت در جهان، بعد از جنگ جهانی دوم است. این مسأله همیشه وجود داشته اما در چند سال اخیر که آتش نزاعها در خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری شعلهور شده است، مسأله پناهجویان بیش از پیش خود را نمایان کرد. حدود ٦٠میلیون نفر در جهان مجبور به مهاجرت و ترک خانههایشان شدهاند.
سال گذشته میلادی (٢٠١٥)، حدود ١,٢میلیون نفر در جستوجوی آرامش و امنیت به اروپا مهاجرت کردند. این تعداد، چیزی حدود ٢برابر میزان مهاجرت در سال قبل از آن (٢٠١٤) است.
بیش از نیمی از پناهجویان در سال ٢٠١٥ از کشورهای سوریه، افغانستان و عراق بودهاند. این مقدار، طبق آمار برابر است با ٢٩درصد سوری، ١٥درصد افغانستانی و ١٠درصد عراقی که روی هم ٥٤درصد تعداد کل مهاجران به اروپا در سال گذشته را تشکیل میدهند. سوریها امسال بیشترین درخواستهای پناهندگی را ارسال کردهاند. در واقع، بیش از نیمی از درخواستکنندگان پناهندگی از کشورهای سوریه، افغانستان، عراق، کوزوو و آلبانی هستند. از این تعداد، ٧٢درصد مرد و ٥٤درصد زن هستند و میانگین سنی آنان بین ١٨ تا ٣٤سال است.
اتحادیه اروپا هنوز در تلاش است تا برای مدیریت تعداد بیسابقه پناهجویانی که از مرزها میگذرند، راهی بیابد و از آمدن عده بیشتر، جلوگیری کند، اما همزمان با اینکه دهها هزار نفر از سوریها، عراقیها، افغانستانیها و مردم سایر کشورها به اروپا سرازیر میشوند، این امر مهم بیشتر برجسته میشود که درخواست پناهندگی و دریافت اجازه برای ماندن، دو مسأله کاملا متفاوت هستند. هر چند تعداد بسیار زیادی تقاضای پناهندگی دادهاند، شمار کسانی که تقاضای آنها تأیید شده بهمراتب کمتر است. در سال ۲۰۱۵ کشورهای عضو اتحادیه اروپا تقاضای پناهندگی بیش از ۲۹۲هزار پناهجو را پذیرفتهاند درحالیکه طی همین سال بیش از یکمیلیون مهاجر تقاضای پناهندگی دادهاند. البته باید توجه داشت که روند بررسی و پذیرش پناهندگی معمولا طولانی است و در نتیجه برخی از کسانی که با پناهندگی آنها موافقت شده ممکن است سال قبل تقاضا داده باشند.
مطابق قوانین اتحادیه اروپا پناهجویان معمولا باید برای نخستین کشوری که وارد آن میشوند، درخواست پناهندگی کنند، اما هزارانهزار نفر از جنوب و شرق اروپا گذر میکنند به امید اینکه به مقاصد دلخواه خود ازجمله کشورهایی مانند آلمان و سوئد برسند که مزایای بهتر و چشماندازهای شغلی مطمئنتری برای مهاجران دارند. در این میان، کشورهایی که بیش از سایر کشورها، پناهجویان به آنجا مهاجرت کردهاند، آلمان، مجارستان و سوئد به ترتیب با ٣٣درصد، ١٣درصد و ١٢درصد بودهاند. به عبارت دیگر، آلمان و مجارستان، روی هم رفته نزدیک به نیمی (٤٦درصد) از مهاجران در سال ٢٠١٥ را پذیرا شدهاند.
بنابراین آلمان نخستین مقصد پناهجویان به شمار میآید. پس از این کشور، مجارستان در رتبه دوم قرار دارد، البته موقعیت جغرافیایی این کشور در این امر بیتأثیر نیست، چراکه مجارستان بهمثابه دروازهای برای مرکز و غرب اروپاست و به نظر میرسد که این مسأله بیش از نگرش مثبت مردم مجارستان نسبت به مهاجران نقش ایفا میکند.
اما بهراستی چرا آلمان بیش از سایر کشورها پذیرای پناهندگان است؟ شاید تاریخ، فرهنگ و اقتصاد این کشور، پاسخ خوبی برای این سوال باشد. حرکت وسیع پناهجویان به اروپا پس از جنگ جهانی دوم، عکسالعملهای گوناگونی را در کشورهای مختلف ایجاد کرده است؛ برخی پذیرا بودهاند و بعضی کاملا مخالف. مثلا در حالی که در مجارستان، مقدونیه و فرانسه دیوار کشیدند و مقررات امنیتی سختی وضع شد، یا ایستگاه اصلی راهآهن در بوداپست بسته شد و نخستوزیر انگلستان تلاش پناهجویان برای رسیدن به انگلستان را مورد انتقاد قرار داد، آلمان بیش از سایر کشورهای اروپایی به پناهجویان روی خوش نشان داد.
آلمان بهعنوان بزرگترین اقتصاد اروپا در سال ٢٠١٥ اعلام کرد که حدودا ٨٠٠هزار درخواست پناهندگی ثبت کرده است؛ رقمی معادل چهار برابر تعداد ثبت شده در سال ٢٠١٤. با اینکه به همه این افراد، اجازه اقامت دایم داده نشد، اما هنوز هم رکورد آلمان در مورد پذیرفتن پناهندگان مثبت در نظر گرفته میشود (در سال ٢٠١٤ تعداد ٤٨هزار اقامت دایم به افراد داده شد) و به نظر میرسد که این تعداد یکی از بالاترین رقمها در کل اروپاست.
پاسخ آلمان در مواجهه با این بحران در تضاد با پاسخ سایر کشورهای اروپایی است؛ البته به جز سوئد که تنها کشوری است که در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی تعداد قابل ملاحظهای از پناهندگان را میپذیرد. حتی رسانههای آلمان نیز تحمل بیشتری نسبت به تازهواردان نشان میدهند. حتی چندی پیش کار به جایی رسید که یکی از روزنامههای پرفروش آلمان با تمرکز بر سایر اعضای اتحادیه اروپا و بهخصوص دیوید کامرون، از صفت «سست و بیحال» برای توصیف بیمیلی او در راستای پذیرش افراد مستأصلی استفاده کرد که به دنبال زندگی جدید در داخل مرزهای اروپایی میگردند.
آرایش جهانوطنی شهرهای بزرگ آلمان یکی از عوامل دخیل در این امر است. فرانکفورت یک مثال خوب محسوب میشود که ١٠٥٠ مهاجر را در سال ٢٠١٥ پذیرفت و در حال حاضر ١٥٠٠ پناهنده با هم در این شهر زندگی میکنند. بر مبنای دادهها، فرانکفورت پنجمین شهر بزرگ آلمان از نظر جمعیت است که ٣/٢٤درصد ساکنان آن اتباع خارجی از ١٧٠ کشور مختلف هستند.
اقتصاد آلمان نیز عامل بعدی است. آلمان پایینترین نرخ زاد و ولد را دارد و با کاهش نیروی کار ماهر مواجه است. گفته میشود که بسیاری از شرکتهای آلمانی از یافتن کارکنان ماهر و واجد شرایط کار ناامید شدهاند؛ در حالی که برخی از پناهندگان واجد صلاحیت کار در آلمان هستند و این ظرفیتی است که باید از آن به نحو احسن بهره برد. جالب است بدانید که اتفاقات خاورمیانه، سایر کشورهایی که در آنها نزاع و درگیری وجود ندارد را هم تحتتأثیر قرار داده است. سوریه در میان ٥ کشوری که سال گذشته بیشترین درخواست پناهندگی را برای اقامت در بریتانیا داشتهاند، چهارمین کشور است: اریتره، ایران، سودان، سوریه و پاکستان.
طبق اعلام آمار سایت شورای پناهندگی، در ٤ ماهه ابتدایی سالجاری (٢٠١٦)، نسبت به مدت مشابه در سال قبل (٢٠١٥)، درخواست پناهندگی از کشورهای ایران، عراق، بنگلادش و هند، افزایش چشمگیری داشته است. در میان ١٠ کشوری که بیش از همه درخواست پناهندگی داشتند، از سال گذشته تا امسال، درخواست همه کشورها افزایش داشته، به غیر از سوریه و اریتره. در این میان عراق با ٢٩٤درصد افزایش و ایران با ٢٤٣درصد درصدر افزایش درخواستها نسبت به سال گذشته قرار دارند.
به دلیل فشار نامتناسبی که به برخی از کشورها وارد میشود، بهخصوص کشورهایی مثل یونان، ایتالیا و مجارستان که محل اصلی ورود مهاجران هستند، اختلاف در میان کشورهای اروپایی بالا گرفته است. در ماه سپتامبر گذشته وزیران کشورهای عضو اتحادیه اروپا با اکثریت آرا طرح تقسیم و اسکان ۱۶۰هزار پناهجو را در سطح اتحادیه تصویب کردند؛ ولی این طرح فقط شامل کسانی میشود که در ایتالیا و یونان هستند. ۵۴هزار نفر دیگر قرار بود از مجارستان منتقل شوند؛ اما دولت مجارستان این طرح را رد کرد و به جای آن براساس طرح تقسیم و اسکان تعداد بیشتری مهاجر را از ایتالیا و یونان خواهد پذیرفت.
با این حال، موج انتقادات در میان مردم بعضی از کشورها افزایش پیدا کرده است. یکی از این کشورها بریتانیا است. گرچه دولت بریتانیا هیچیک از توافقات برای تقسیم مهاجران را نپذیرفته است، اما موضوع پناهندگان یکی از مسائلی بود که به عقیده عدهای، موجب رأی خروج مردم بریتانیا از اتحادیه اروپا شد؛ اما واقعیت این است که بریتانیا مقصد تنها ٣درصد کل پناهجویان در سال گذشته بوده و در کنار سایر کشورها در مقام نهم قرار گرفته است. واقعیت این است که این کشور همواره بعد از آغاز جنگها و نزاعها در جهان، مسیرهای قانونی برای ورود مهاجران به این کشور را تا میزان قابل توجهی مسدود و محدود میکند.
کمی پیش از آغاز نزاعهای سوریه، حدود ٣٠درصد از درخواست «ویزاهای مسافرتی و توریستی» از سوی شهروندان سوری به انگلیس رد شد. در سال ٢٠١٥ این میزان به نزدیک ٥٠درصد رسید. در هر حال هیچ پناهجویی حاضر نیست که جان خود و خانوادهاش را در دست قاچاقچیان قرار دهد، اما تکرار این اتفاق، به این معنی است که آنها (پناهجویان)، انتخاب دیگری ندارند. در این مدت، بسته شدن مسیرهای قانونی برای مهاجرت و دستیابی به امنیت در یک کشور، نتایج مرگباری داشته است. آژانس پناهندگان سازمان ملل، میگوید در سال ٢٠١٥، بیش از یکمیلیون مهاجر، از طریق دریا، وارد خاک اروپا شدهاند.
«وینسنت کاچتل» مدیر دفتر آژانس پناهندگان سازمان ملل میگوید: «این افراد که به دنبال زندگی بهتر برای خود و خانواده خود بودند، ٣٧٣٥ مرد و زن و کودک در میان آنها، در این مسیر گم شدهاند که احتمال میرود غرق شده و جانشان را از دست داده باشند. امید آنها برای شروع یک زندگی بهتر، با خودشان، مُرد.»